اگر پیشرفتهای قرون وسطایی در تجهیزات کشاورزی، دهقانان اروپا را از فقر خارج نکرد، عمدتاً به این دلیل بود که حاکمان آنها، ثروت حاصل از دستاوردهای جدید را چپاول کرده و در عوض از آن برای ساختن کلیساها استفاده میکردند.
اقتصاددانان میگویند اگر هوش مصنوعی (AI) بهگونهای وارد زندگی ما شود که از مزایای آن تنها عدهی معدودی بهرهمند شوند، اتفاق مشابهی رخ خواهد داد. سایمون جانسون، استاد اقتصاد جهانی و مدیریت معتقد است: «هوش مصنوعی پتانسیل برای رفتن به هر سمتی را دارد.»
حامیان هوش مصنوعی جهش بهرهوری را پیشبینی میکنند که باعث تولید ثروت و بهبود استانداردهای زندگی میشود. شرکت مشاوره مک کینزی در ژوئن تخمین زد که استفاده از هوش مصنوعی میتواند سالانه بین 14 تا 22 تریلیون دلار ثروت تولید کند که این رقم تقریباً برابر با اندازه فعلی اقتصاد ایالات متحده است.
برخی خوشبینها حتی فراتر رفته و معتقدند در کنار روباتها، هوش مصنوعی فناوریای است که در نهایت بشریت را از وظایف سخت رهایی میبخشد و ما را وارد زندگی با خلاقیت و اوقات فراغت بیشتر میکند. با این حال، نگرانیها در مورد تأثیر آن بر معیشت، از جمله پتانسیل آن برای از بین بردن مشاغل در همه بخشها وجود دارد. برای مثال، هم اکنون شاهد اعتصاب بازیگران و فیلمنامهنویسهای هالیوود هستیم که نگران از جایگزینی خود با هوش مصنوعی هستند.
منافع بهرهوری
چنین نگرانیهایی بیاساس نیست. تاریخ نشان میدهد تأثیر اقتصادی پیشرفتهای فناوری عموماً نامشخص، نابرابر و گاه کاملاً مشکلساز است. به عنوان مثال اینترنت شغلهای بسیاری ایجاد کرده، حتی با اینکه بخش عمدهای از ثروت تولید شده به تعداد انگشتشماری میلیارد رسیده است. اما با این حال، دستاوردهای بهرهوری که زمانی اینترنت برای آن تحسین میشد، در بسیاری از اقتصادها در حال افول است. نتیجه اینکه، هنگام تخمین اثرات هوش مصنوعی بر بهرهوری نیروی کار باید محتاط باشیم.
از سوی دیگر در اقتصاد جهانی شده، دلایل دیگری وجود دارد که نسبت به توزیع برابر دستاوردهای بالقوه هوش مصنوعی تردید داشته باشیم، زیرا سرمایهگذاری دولتها در این فناوری بسته به ثروت و قدرت آن کشور متفاوت است و شکاف عظیمی در دستیابی به این فناوری ایجاد میکند. استفانو اسکارپتا، مدیر اشتغال در سازمان همکاری اقتصادی و توسعه مستقر در پاریس (OECD) معتقد است که برای دستیابی به ظرفیت محاسباتی عظیم هوش مصنوعی، باید زیرساخت مناسب داشته باشید.
تاثیر هوش مصنوعی بر نیروی کار
طرفداران هوش مصنوعی معتقدند این فناوری در آینده مشاغل را افزایش خواهد داد، اما میتوان این بحث را مطرح کرد که افزایش شغل برای برخی به معنای جایگزینی شغل برای برخی دیگر است. به عنوان مثال، اگر کار یک کارگر 10 برابر آسانتر شود، موقعیتهایی که برای حمایت از آن شغل ایجاد میشود ممکن است غیر ضروری شود. گفته میشود هوش مصنوعی 60٪ تا 70٪ از حجم کاری کارکنان را خودکار میکند.
بر اساس مطالعه اخیر مؤسسه خصوصی فرانک هاوکینز، هوش مصنوعی ممکن است به صورت نامتناسبی بر مشاغل زنان نیز تأثیر بگذارد. تقریباً 79 درصد از زنان شاغل دارای موقعیتهایی هستند که مستعد اتوماسیون هستند؛ در مقابل، 58 درصد از مردان شاغل چنین وضعیتی دارند.
در نهایت هوش مصنوعی نیز مانند بسیاری از پدیدههای دیگری است که در ابتدا با مقاومت مواجه شد، اما در نهایت جای خود را در زندگی انسان پیدا کرد. بنابراین بهتر است ضمن مطالبهگری برای تنظیم مقررات و نظارت عمومی بر این پدیده، شناخت و آگاهی خود را نسبت به هوش مصنوعی، فرصتها و محدودیتهای آن افزایش دهیم.