در حالی که بازارهای مالی جهانی همچنان در فضایی پرنوسان، نامطمئن و متاثر از سیاستهای پولی و تجاری ایالات متحده حرکت میکنند، سرمایهگذاران بزرگ در والاستریت بهدنبال استراتژیهایی هستند که نهتنها بازدهی مناسب داشته باشند، بلکه بتوانند ثبات را نیز در پرتفوی آنها حفظ کنند. در همین راستا، استراتژی “پرتفوی دائمی” (Permanent Portfolio) در مرکز توجه قرار گرفته است؛ روشی متعادل که باز هم با قدرت به صحنه بازگشته و برتری خود را نسبت به رویکردهای سنتی نظیر مدل ۶۰/۴۰ به رخ کشیده است. این مقاله به بررسی این استراتژی، تحلیل دادههای اخیر و راهکارهای کاربردی برای سرمایهگذاران فعال در فضای مالی امروز میپردازد.
پرتفوی دائمی چیست و چرا دوباره محبوب شده است؟
مدل پرتفوی دائمی، که برای نخستینبار توسط هری براون پیشنهاد شد، بر پایه تخصیص برابر سرمایه به چهار دارایی اصلی بنا شده: نقدینگی، اوراق قرضه، طلا و سهام. این مدل ساده اما قدرتمند، با هدف بقا در هر شرایط اقتصادی طراحی شده است – از رکود و تورم گرفته تا رشد پایدار.
در گزارش اخیر بانک آمریکا، این مدل در سال ۲۰۲۵ تا این لحظه بازدهی ۴.۷ درصدی داشته، در حالی که پرتفوی کلاسیک ۶۰/۴۰ (۶۰٪ سهام، ۴۰٪ اوراق قرضه) با کاهش ۵.۴ درصدی مواجه بوده است. همین تفاوت عملکرد، سبب شده تحلیلگران بهطور جدی به بازگشت رویکردهای محافظهکارانهتر فکر کنند.
چرا سرمایهگذاران به سمت طلا و داراییهای امن رفتهاند؟
در هفته گذشته، سرمایهگذاران والاستریت بالغ بر ۸ میلیارد دلار سرمایه به صندوقهای طلا تزریق کردهاند که رکوردی تاریخی بهشمار میآید. این در حالی است که از بازار اوراق قرضه بیش از ۲۰ میلیارد دلار خروج سرمایه ثبت شده و بیش از ۷۲ میلیارد دلار نقدینگی از حسابها خارج شده است.
در کنار این تحولات، سهام نیز با جذب ۷.۹ میلیارد دلار سرمایه مواجه بوده است. همه این موارد نشان میدهد که سرمایهگذاران در حال بازآرایی گسترده سبد داراییهای خود هستند تا نسبت به ریسکهای آتی مقاومتر باشند.
عوامل کلان مؤثر بر تصمیمگیریها در سال ۲۰۲۵
تحلیلگر ارشد بانک آمریکا، مایکل هارتنت، سه عامل کلیدی را محرک بازار در سال ۲۰۲۵ میداند: بدهی، کسری بودجه و روند «دلاریزدایی». بر همین اساس، او پیشنهاد میکند که سرمایهگذاران از راهبرد “LONG BIG” پیروی کنند: خرید اوراق قرضه، سهام بینالمللی و طلا.
بهعلاوه، انتظار میرود تغییرات سیاستی در ایالات متحده از جمله کاهش تعرفهها و احتمالا تعدیل سیاستهای پولی، فضای بیشتری برای رشد این داراییها فراهم کند. اما تا زمانی که فدرال رزرو بهطور رسمی کاهش نرخ بهره را آغاز نکرده و ترامپ در کاهش تعرفهها اقدام مشخصی نکرده، استراتژی اصلی باید “فروش در اوج” باقی بماند.
نقشه راه سرمایهگذار هوشمند در سه سناریو
مایکل هارتنت سه سطح کلیدی برای ورود به بازار سهام آمریکا (S&P 500) معرفی کرده که بر اساس شدت یا ضعف سیاستگذاریها تنظیم شدهاند:
- سطح ۵۴۰۰ واحد: آغاز خرید جزئی یا اصطلاحاً “نیشزنی”، مخصوص زمانیست که علائمی از کاهش نرخ بهره یا آرام شدن تنشهای تجاری پدیدار شوند.
- سطح ۵۱۰۰ واحد: خرید پرریسکتر، در صورت وقوع شرایطی مانند ترس سیاسی یا شوک بازار.
- سطح ۴۸۰۰ واحد: موقعیت مناسب برای خرید حجیم یا همان “ولع خرید”، چرا که این سطح احتمالاً نشاندهنده پیشبینی رکودی کوتاه و سطح قیمتی جذاب خواهد بود.
نقش داراییهای دیگر در پرتفوی دائمی
- طلا: با توجه به حمایت رسمی دولتها و عملکرد ثابت آن در دوران بحران، همچنان مطمئنترین دارایی پناهگاهی باقی مانده است.
- اوراق قرضه: علیرغم خروج سرمایههای اخیر، با توجه به احتمال کاهش نرخ بهره، همچنان میتوانند بخشی کلیدی از سبد سرمایهگذاری باقی بمانند.
- سهام بینالمللی: با خروج سرمایه از بازار آمریکا و افزایش جریان سرمایه به اروپا و ژاپن، این بخش از پرتفوی میتواند توازن مناسبی ایجاد کند.
- نقدینگی: نگه داشتن بخشی از سرمایه بهصورت نقد، امکان واکنش سریع به نوسانات و بهرهگیری از فرصتهای ناگهانی را فراهم میکند.
از چین تا دلار: تهدیدها و فرصتهای آینده
با افزایش گمانهزنیها درباره کاهش تدریجی داراییهای دلاری توسط چین، بسیاری نگران آینده دلار بهعنوان ارز ذخیره جهانی هستند. با وجود تنشهای ژئوپلیتیکی، دادهها نشان میدهند بانک مرکزی چین همچنان حدود نیمی از ذخایر خارجی خود را در داراییهای دلاری نگه میدارد.
از سوی دیگر، نهادهایی مثل UBS تأکید میکنند که اعتماد نهادهای رسمی به طلا در مقایسه با فلزاتی نظیر نقره، پلاتین و پالادیوم بسیار بالاتر است و این موضوع جایگاه طلا را بهعنوان یک دارایی ذخیره تقویت میکند. نقدشوندگی بالا، مقبولیت جهانی و سابقه عملکرد خوب طلا در دوران بحران، همچنان آن را در کانون توجه نگه داشته است.
توازن، کلید بقا در سال پرنوسان ۲۰۲۵
آنچه از تحلیل دادهها و روندهای اخیر برمیآید، این است که سال ۲۰۲۵ سالی است پر از پیچیدگیهای مالی، سیاستگذاریهای ناپایدار و نوسانات شدید. در چنین شرایطی، بازگشت به اصولیترین استراتژیها، نظیر پرتفوی دائمی، میتواند ناجی سرمایهگذاران باشد.
آنچه اهمیت دارد، نه پیشبینی دقیق آینده، بلکه داشتن ساختاری منعطف برای پاسخگویی به آن است. سرمایهگذار هوشمند، آن کسی است که سبدی متنوع، متعادل و منعطف طراحی کرده باشد؛ سبدی که در مواجهه با بحران نمیشکند، بلکه رشد میکند.
با نگاهی به آمارها و رویکردهای مؤسسات معتبر جهانی، این پیام روشن است: ثبات در گرو تنوع است. پس اگر هنوز به مدلهای پرریسک و تمرکز بالا در یک دارایی خاص تکیه دارید، زمان آن رسیده که دیدگاه خود را بهروزرسانی کنید و بر اساس واقعیتهای جدید بازار، نقشه راه سرمایهگذاری خود را بازطراحی نمایید.