بزرگترین نبرد ارزی و بدهی قرن در راه است؟ در چند روز اخیر، نشانههایی از بحرانی عمیق در بازارهای مالی جهانی نمایان شدهاند؛ بحرانی که از جدال تجاری واشنگتن و پکن فراتر رفته و حالا به قلب اقتصاد جهانی، یعنی بازار بدهیهای دولتی آمریکا نفوذ کرده است. آیا چین واقعاً در حال فروش اوراق خزانهداری آمریکاست؟ اگر چنین باشد، این اقدام میتواند نقطه آغاز یکی از بزرگترین نبردهای اقتصادی تاریخ مدرن باشد؛ نبردی که پیامدهایش فراتر از تعرفهها و واردات خواهد رفت و نظام مالی بینالمللی را به چالش میکشد.

تعرفههای شوکهکننده و واکنش بیسابقه: چین ضربه میزند، بازار خونریزی میکند
در حرکتی بیسابقه، دونالد ترامپ تعرفههایی به میزان 104 درصد بر واردات کالاهای چینی اعمال کرد. این تصمیم، درست در لحظاتی حساس از تعاملات اقتصادی جهانی، نقطه عطفی در روابط دو اقتصاد بزرگ دنیا محسوب میشود. در واکنش به این اقدام، چین تهدید کرد که تا آخرین لحظه خواهد جنگید، اما برخلاف روشهای سنتی تلافیجویانه، حالا نشانههایی دیده میشود که پکن دست به سلاحی متفاوت برده است: فروش اوراق خزانهداری آمریکا.
این خبر، ابتدا بهصورت شایعهای از سوی چامات پالیهاپیتیا، سرمایهگذار مطرح و متحد ترامپ، منتشر شد. او در پلتفرم ایکس (توئیتر سابق) نوشت: «میشنوم که چین در حال تخلیه اوراق است تا نرخها را بالا ببرد و روند حراجهای خزانه را مختل کند. شاید بهتر باشد حراجها به تعویق بیفتند. البته چین نمیتواند تا ابد بفروشد.» اما حتی همین جمله، کافی بود تا بازار جهانی به لرزه بیفتد.
ارقام گویای بحران هستند: بازدهی اوراق در اوج، سهام در قعر
آمارها بهروشنی از تغییرات ناگهانی در ساختار بازار حکایت دارند. بازدهی اوراق خزانه 5 ساله آمریکا به 3.918% رسید، بازدهی 10 ساله به 4.291% جهش کرد و نرخ 30 ساله به 4.762% صعود نمود. چنین جهشی در بازدهی، به معنای افزایش هزینه استقراض برای دولت آمریکا است، درحالیکه بدهی ملی آمریکا به تریلیونها دلار رسیده و هر دهم درصد افزایش در نرخ بهره، میلیاردها دلار فشار مضاعف بر بودجه دولت وارد میکند.
در همین حال، بازار سهام آمریکا ریزشی بیسابقه را تجربه کرد. شاخص S&P 500 با 1.6 درصد کاهش به زیر 5000 واحد سقوط کرد. نزدک 2.15 درصد افت کرد و ارزش بازار سهام طی چهار روز گذشته نزدیک به 5.8 تریلیون دلار کاهش یافته است. این سطح از سقوط، نهتنها یادآور دوران بحران کرونا، بلکه نشانهای جدی از ورود احتمالی بازار به فاز رکود است.
آیا جنگ ارزی آغاز شده است؟ سقوط یوآن و تقویت ین و فرانک سوئیس
در بازار ارز نیز تحولات مهمی در جریان است. یوآن چین به پایینترین سطح تاریخی خود در برابر دلار رسید و در بازار خارج از کشور زیر 7.40 معامله شد. تحلیلگران معتقدند چین احتمالاً از سیاست تضعیف نرخ ارز نیز بهعنوان ابزاری برای رقابت صادراتی استفاده میکند.
از سوی دیگر، ارزهای امن مانند ین ژاپن و فرانک سوئیس، بیش از 1 درصد در برابر دلار تقویت شدند؛ نشانهای از پناه آوردن سرمایهگذاران به داراییهای کمریسک در برابر نوسانات شدید بازار.
ترامپ در نقش سیاستگذار یا شعلهورکننده بحران؟
در این میان، دولت ترامپ با اعمال تعرفههای گسترده بر بیش از 50 کشور، از جمله تعرفههای 20 درصدی بر اتحادیه اروپا، 24 درصدی بر ژاپن، 46 درصدی بر ویتنام و 25 درصدی بر کره جنوبی، نهتنها روابط تجاری را به خطر انداخته، بلکه توازن حساس بازار جهانی را نیز برهم زده است.
ترامپ مدعی است که این تعرفهها درآمدی روزانه معادل 2 میلیارد دلار برای دولت ایجاد میکنند، اما کارشناسان اقتصادی هشدار میدهند که بخش عمده این هزینه در نهایت به مصرفکنندگان آمریکایی منتقل خواهد شد. فدرال رزرو نیز در چنین فضایی با فشار مضاعف برای کاهش نرخ بهره مواجه است، درحالیکه تورم همچنان بالاتر از هدف 2 درصدی قرار دارد.
تحلیلگران چه میگویند؟ آینده مبهم و پرتنش
تحلیلگران بازار میگویند فروش احتمالی اوراق از سوی چین، بهعنوان یکی از اقدامات استراتژیک در جنگ تجاری، میتواند محرکی جدی برای تغییر در جریان سرمایه جهانی باشد. گزارش گلدمن ساکس مینویسد: «تحولات سیاسی داخلی آمریکا و بیثباتی ساختار حکمرانی، جذابیت داراییهای دلاری برای سرمایهگذاران خارجی را کاهش داده است.»
از سوی دیگر، با وجود کاهش 60 واحد پایهای در نرخ بازدهی از ژانویه تا کنون، هنوز نرخها نسبت به کف سپتامبر بالا هستند. این نشان میدهد که برخلاف کاهش شاخصها، بازار اوراق نتوانسته نقش پناهگاه ایمن را ایفا کند.
تریدرها کجا بایستند؟ در لبه پرتگاه یا آماده پرواز؟
برای معاملهگران بازارهای مالی، این وضعیت پیچیده بهمعنای نیاز به استراتژیهای دقیقتر و توجه بیشتر به دادههای ژئوپولیتیکی است. جنگ تعرفهای و احتمال فروش اوراق، سیگنالهای قوی برای نوسان در بازار ارز، سهام و حتی رمزارزها فراهم کردهاند.
معاملهگرانی که در بازارهای آتی خزانه، شاخصهای بورس یا ارزهای امن فعالیت دارند، اکنون با فرصتی بینظیر روبرو هستند. اما این فرصت تنها برای کسانی خواهد بود که بتوانند اخبار را به موقع تحلیل کرده و هیجانات را از واقعیت اقتصادی جدا سازند.
وقتی بازار به لرزه میافتد، اوراق خزانه به میدان جنگ تبدیل میشوند
سؤال بزرگ اینجاست: اگر چین تصمیم بگیرد بخش بزرگی از ذخایر اوراق خزانه آمریکا را بفروشد، آیا ساختار مالی ایالات متحده تاب تحمل آن را دارد؟ و آیا سایر کشورها نیز به این اقدام خواهند پیوست؟
آنچه مشخص است، بازار در وضعیت آمادهباش کامل قرار دارد. برای تریدرها، این شاید یکی از حساسترین هفتههای سال باشد. فرصتهای بزرگ همواره در دل بحرانها متولد میشوند؛ اما تنها برای کسانی که چشمانشان باز است و دستهایشان لرزان نیست.