آیا شما هم سهم خود را از بازار ۱.۵ تریلیون دلاری آمریکا گرفتهاید؟ در دنیای اقتصاد، عددها فقط عدد نیستند، گاهی میتوانند مسیر سرمایهگذاری و نگاه تریدرها را به کل تغییر دهند. یکی از همین عددها، رقم حیرتانگیز ۱.۵ تریلیون دلار است که آمریکاییها هر سال صرف خرید مواد غذایی بستهبندی شده، نوشیدنیها و کالاهای ضروری خانگی میکنند. حالا سوال اصلی اینجاست: این پولها به جیب چه شرکتهایی میروند؟ پاسخ ساده است: Walmart و Costco، پادشاهان خردهفروشی آمریکا. اما آیا این پیروزی بههمین راحتی بهدست آمده؟ نه دقیقاً! پشت این سلطه، سالها مدیریت زنجیره تأمین، تغییر ذائقه مصرفکننده و رقابت سخت با برندهای اختصاصی و نوظهور نهفته است.
قدرت خردهفروشان در برابر تولیدکنندگان: ورق برگشته است
طبق گزارش Bernstein، در حالی که تولیدکنندگان کالاهای مصرفی مدتها سهم غالب را در زنجیره تأمین داشتند، حالا خردهفروشان در حال تصاحب زمین بازی هستند. در سالهای اخیر، سهم خردهفروشان از این بازار از ۳۴ درصد به ۳۸ درصد افزایش یافته؛ عددی که نشاندهنده تغییر توازن قدرت است. این تغییر، تنها یک تحول عددی نیست، بلکه مفهومی بنیادین در چگونگی توزیع سود در زنجیره تأمین کالا محسوب میشود.
بازیگران زنجیره | سهم از کل هزینه مصرفکننده |
---|---|
تأمینکنندگان مواد اولیه و لجستیک | 40% |
تولیدکنندگان کالا | 35% |
خردهفروشان | 25% (و در حال افزایش تا 38%) |
مزایای مقیاس، توان چانهزنی بیشتر با تأمینکنندگان و رشد برندهای اختصاصی (Private Label)، باعث شده خردهفروشان بتوانند کالاهایی با قیمت کمتر عرضه کنند. طبق تخمین Bernstein، سبدهای مشابه کالا در فروشگاههای بزرگ تا ۲۷٪ ارزانتر از فروشگاههای دیگر است. این کاهش قیمت، نهتنها وفاداری مشتری را افزایش میدهد، بلکه فشاری مداوم بر تولیدکنندگان وارد میکند تا حاشیه سود خود را کاهش داده و کیفیت خود را حفظ کنند.
والمارت و کاستکو: دو غول بیرقیب
Bernstein در گزارش خود تاکید میکند که Walmart و Costco بیشترین توانایی را برای حفظ و گسترش سهم بازار خود دارند. این دو برند توانستهاند با اهرم قیمت و قراردادهای بزرگ، رقبای کوچکتر را از میدان خارج کنند. علاوهبر این، حضور قدرتمند در کانالهای فروش آنلاین و ترکیب مدل سنتی فروشگاههای فیزیکی با تجارت دیجیتال، مزیت رقابتی آنها را دوچندان کرده است.
در همین حال، تولیدکنندگان بزرگ غذاهای فرآوریشده با فشار حاشیه سود و کاهش قدرت قیمتگذاری روبرو هستند. مصرفکنندگان بهسمت برندهای سالمتر، طبیعیتر و ارگانیک گرایش یافتهاند و برندهای سنتی که نتوانستهاند با این تغییرات همسو شوند، سهم بازار خود را به سرعت از دست میدهند.
جهان و وزن سنگین داراییهای آمریکایی در پرتفویها
در حالی که خردهفروشان داخلی آمریکا سود خود را افزایش میدهند، گزارش جدید بانک دویچه، تصویری نگرانکننده از وضعیت داراییهای آمریکا در پرتفوی سرمایهگذاران خارجی ارائه میدهد. دادهها نشان میدهد که خارجیها اکنون مالک ۷ تریلیون دلار اوراق قرضه و ۱۸ تریلیون دلار سهام آمریکایی هستند.
اما نکته جالب اینجاست که ۹۰ درصد این رشد، ناشی از افزایش قیمت داراییها بوده، نه جریانهای سرمایهگذاری جدید. بهعبارت دیگر، پرتفوی سرمایهگذاران خارجی، «ناخواسته» آمریکاییتر شده است.
در اروپا، سهم داراییهای آمریکایی در پرتفویها از ۵٪ در ۲۰۱۰ به ۲۰٪ در ۲۰۲۴ رسیده. در ژاپن نیز این عدد از ۸٪ به ۱۶٪ افزایش یافته است. افزایش وزن بازار آمریکا در شاخصهای جهانی، باعث شده بسیاری از صندوقها و سرمایهگذاران، بدون قصد خاصی، درصد بیشتری از سرمایه خود را در داراییهای آمریکایی قرار دهند.
این تمرکز سنگین و بدون پوشش ارزی (Unhedged) میتواند در صورت برگشت بازار یا کاهش ارزش دلار، فشارهای شدیدی به بازارهای جهانی وارد کند. خطر اینجاست که با اولین نشانههای ریسک یا شوک، موجی از فروش داراییهای دلاری آغاز شود که میتواند دلار را تضعیف کرده و بازارهای جهانی را به چالش بکشد.
آیا فدرال رزرو دست به کاهش نرخ بهره خواهد زد؟
در پسزمینه این دادهها، یک سوال ذهن تریدرها را درگیر کرده است: آیا فدرال رزرو بالاخره نرخ بهره را کاهش خواهد داد؟
گزارش Macquarie نشان میدهد فدرال رزرو فعلاً در وضعیت “مشاهده و انتظار” باقی خواهد ماند. اما یک جرقه کافیست تا همه چیز تغییر کند؛ آن جرقه میتواند بیثباتی در بازارهای اعتبار خصوصی آمریکا باشد. تحلیلگران بر این باورند که نخستین نشانههای شکنندگی در بازارهای لورجشده مانند وامهای پرریسک (Leveraged Loans) نمایان خواهد شد.
از طرف دیگر، سیاستهای تعرفهای اخیر ترامپ که شامل تعرفههای سنگین ۱۴۵٪ برای واردات چین و واکنش متقابل ۱۲۵٪ از سوی پکن شده، فضای عدمقطعیت را تقویت کرده است. همچنین شایعاتی مبنی بر اعمال تعرفههای بخشمحور بر روی محصولات الکترونیکی، نیمههادیها و داروهای خاص وجود دارد. اگر بحران به بازار بدهیهای لورجشده کشیده شود، فدرال رزرو ممکن است مجبور به چرخش سیاستی و اتخاذ رویکردی انبساطیتر شود.
جمعبندی برای تریدرها: کجا فرصت نهفته است؟
- سهام خردهفروشان بزرگ مانند Walmart و Costco، در شرایط فعلی سودآورترین گزینهها هستند، زیرا از مزایای قیمت و مقیاس بهرهمندند. این برندها توانستهاند ارزش سهام خود را بهطور پیوسته افزایش دهند و حتی در شرایط تورمی، قدرت خرید مصرفکننده را حفظ کنند.
- شاخص دلار و جفتهای ارزی حساس به دلار (مانند EUR/USD و USD/JPY) میتوانند در صورت خروج سرمایهگذاران خارجی از بازار آمریکا دچار نوسانات شدید شوند. این نوسانات، فرصت مناسبی برای نوسانگیران و اسکالپرها ایجاد میکند.
- سیاستهای تعرفهای ترامپ، میتواند ریسک سیستماتیک بازارها را افزایش دهد و تصمیمات فدرال رزرو را تحتتأثیر قرار دهد. در صورت تشدید جنگ تجاری، بازارهای کالا، اوراق خزانهداری و طلا نیز تحتتأثیر قرار خواهند گرفت.
- بازارهای اعتبار خصوصی باید بهدقت زیر نظر گرفته شوند. اولین نشانههای تغییر جهت سیاستهای فدرال رزرو، احتمالاً از همین بازارها نشأت خواهد گرفت.
هشدار آخر: مراقب تمرکز بیشازحد در آمریکا باشید
اگرچه بازارهای آمریکا همچنان سودآورند، اما تمرکز سنگین سرمایهگذاران خارجی در داراییهای این کشور میتواند به یک شمشیر دولبه تبدیل شود. کاهش اعتماد یا چرخش سیاسی، کافیست تا موجی از خروج سرمایهها، بازار را دچار لرزه کند. این همان لحظهای است که فرصتهای طلایی برای تریدرهای هوشمند شکل میگیرد؛ اما فقط اگر آماده باشند. در چنین موقعیتهایی، تریدرهای حرفهای با استفاده از استراتژیهای هجینگ، مدیریت ریسک و تحلیل تکنیکال دقیق میتوانند سودهای قابل توجهی بهدست آورند.
پس چشمهاتان را روی نمودارها نگه دارید و گوشهاتان را به اخبار تیزتر کنید. چون بازار، همیشه به نفع آنهایی میچرخد که زودتر حرکت میکنند. تحلیل و اقدام سریع، کلید موفقیت در دورههایی است که نوسان و بیثباتی، بیش از همیشه در بازار حضور دارد.