اشکان مظاهری
نویسنده

اشکان مظاهری

اشکان مظاهری نویسنده‌ای فعال و پویا است که با 4 سال تجربه به عنوان نویسنده ای متخصص در حوزه‌های اقتصادی و تحلیل و بررسی بازارهای مالی است. او با علاقه ای که به دنبال کردن مقالات و نشریات مرتبط با بازارهای مالی دارد ، میتواند با ایجاد سهولت و ساده‌سازی در بیان اطلاعات تخصصی، مفاهیم کاملا تخصصی و کاربردی را به زبانی ساده و قابل‌فهم برای مخاطبان بیان کند و به شیوه ای کاملا شیوا و رسا مقالات تخصصی برای اوپوفایننس می نویسد که به معامله‌گران کمک می‌کند مسیر درست تر و سنجیده تری برای سود بیشتر انتخاب کنند و در بازارهای مالی و تحلیل هایشان موفق‌تر عمل کنند. اشکان، با تکیه بر دانش به روز و تخصصی خود، نشریات یا مقالاتی با محتوایی کاربردی به مخاطبان اپوفاینس ارائه می کند و از دانش تخصصی خود در مقالاتی که میتواند در تصمیم‌گیری‌های مالی به شما کمک کند، استفاده میکند.

«میانگین متحرک» یا «مووینگ اوریج»، یکی از پرکاربردترین شاخص‌های فنی در دنیای تحلیل و معاملات است. این ابزار مهم به معامله‌گران فارکس برای شناسایی روندها و الگوهای قیمت سهام کمک می‌کند. میانگین متحرک اساساً خطی است که میانگین قیمت یک سهام را در یک دوره زمانی مشخص نشان می‌دهد. سپس این خط بر روی نمودار رسم می‌شود و معامله‌گران از آن برای تشخیص روند صعودی یا نزولی قیمت استفاده می‌کنند. برای تشخیص روند با مووینگ اوریج در نمودار، نحوه ترسیم و استفاده از آن، در ادامه با ما همراه باشید.

برای انجام معاملات با ابزار مووینگ اوریج، به شما بروکر اپوفایننس را پیشنهاد می‌دهیم. این مجموعه با بهره‌مندی از یک پلتفرم معاملاتی جامع، امن و سریع، بهترین خدمات معامله‌گری را به کاربران ایرانی ارائه می‌دهد. با افتتاح حساب در این کارگزاری، می‌توانید تمامی ابزارهای معاملاتی از جمله ارزهای فارکس، ارزهای دیجیتال، سهام‌های بین‌المللی و کالاها را با کمترین اسپرد و کمیسیون خریدوفروش کنید.

میانگین متحرک یا مووینگ اوریج چیست؟

میانگین متحرک یا مووینگ اوریج (Moving Average) که به اختصار “MA” می‌گویند، یک شاخص فنی است که سرمایه‌گذاران و معامله‌گران از آن برای تعیین داده‌های قیمت استفاده می‌کنند. میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال برای شناسایی روندها، سطوح حمایت و مقاومت و بازگشت‌های احتمالی قیمت کاربرد دارد. میانگین متحرک یک شاخص عقب مانده است، زیرا براساس قیمت‌های گذشته است و برای هموارسازی نوسانات قیمت از اطلاعات گذشته بازار استفاده می‌کند. این ابزار با فیلترکردن نوسانات قیمت در نمودار، روند همواری را نمایش می‌دهد و به معامله‌گران در درک بهتر حرکت قیمت کمک می‌کند.

مووینگ اوریج با گرفتن مجموع تعداد معینی از قیمت‌ها و تقسیم آن بر تعداد قیمت‌ها محاسبه می‌شود. دو نوع اصلی مووینگ اوریج، «میانگین متحرک ساده» (SMA) و «میانگین متحرک نمایی» (EMA) هستند. محاسبه میانگین متحرک ساده، بسیار آسان است. این مووینگ اوریج از جمع قیمت کل دوره‌ها و تقسیم بر تعداد دوره‌ها به دست می‌آید. به‌عنوان مثال، برای ساخت یک ”SMA” 10 روزه، قیمت‌های اخیر 10 روز را کنار هم قرار دهید، سپس کل آن را بر 10 تقسیم کنید. در مووینگ اوریج نمایی، همین روش محاسباتی با کمی وزن‌دادن به آخرین کندل‌های قیمت انجام می‌شود. برای مثال در EMA 10 روزه، مجموع قیمت‌های 10 روز اخیر بر کل 10 روز تقسیم می‌شود، با این تفاوت که روزهای پایانی این دوره 10 روزه، به نسبت وزن بیشتری در محاسبات پیدا می‌کند. این وزن بیشتر به معنی اعمال یک‌سری ضریب به آخرین کندل‌های دوره قیمتی است.

میانگین متحرک (MA)، داده‌های قیمت را با ایجاد یک میانگین قیمت دائما به‌روز می‌کند. استراتژی‌های میانگین متحرک محبوب هستند و می‌توانند برای هر بازه زمانی متناسب با سرمایه‌گذاران بلندمدت و معامله‌گران کوتاه‌مدت مناسب باشند. هر تریدری می‌تواند مطابق با استراتژی معاملاتی خود، میانگین یک دوره زمانی خاص، مانند 10 روز، 20 دقیقه، 1 هفته، یا هر دوره زمانی دیگری را انتخاب کند.

نحوه ترسیم میانگین متحرک

برای تشخیص روند با مووینگ اوریج متحرک، ابتدا باید این اندیکاتور را در نمودار قیمت فعال کنید. برای این کار از قسمت اندیکاتورها (Indicators)، در بخش جستجو عبارت “Moving Average Simple” یا به اختصار “SMA” را می‌نویسیم و در بخش نتایج آن را انتخاب می‌کنیم. همچنین، شما می‌توانید اندیکاتور میانگین متحرک نمایی را با عبارت “EMA” جستجو و در نمودار فعال کنید.

برای تشخیص روند با مووینگ اوریج متحرک، ابتدا باید این اندیکاتور را در نمودار قیمت فعال کنید.
برای تشخیص روند با مووینگ اوریج متحرک، ابتدا باید این اندیکاتور را در نمودار قیمت فعال کنید.

حالا یک خط روی چارت و کندل‌ها نمایش داده می‌شود که همان میانگین متحرک است. این خط در نقاطی از نمودار، در بالای کندل‌ها و در بعضی نقاط دیگر، زیر کندل‌ها قرار گرفته است. معمولا در روندهای صعودی، این خط زیر کندل‌ها قرار می‌گیرد و در روندهای نزولی در بالای آن‌ها است.

خط میانگین متحرک، معمولا در روندهای صعودی زیر کندل‌ها قرار می‌گیرد و در روندهای نزولی در بالای آن‌ها است.
خط میانگین متحرک، معمولا در روندهای صعودی زیر کندل‌ها قرار می‌گیرد و در روندهای نزولی در بالای آن‌ها است.

اگر اشاره‌گر موس را روی اسم این اندیکاتور، در گوشه سمت چپ و زیر نماد معاملاتی نگه‌دارید، به تنظیمات آن دسترسی پیدا می‌کنید. از چپ به راست، این تنظیمات شامل دکمه نمایش اندیکاتور (شکل چشم)، دکمه تنظیمات اصلی (شکل چرخ‌دنده)، دکمه سورس کد (شکل کروشه) و دکمه حذف اندیکاتور (شکل ضربدر) است. برای دسترسی به تنظیمات اصلی اندیکاتور مووینگ اوریج، روی شکل چرخ‌دنده بزنید.

برای دسترسی به تنظیمات اصلی اندیکاتور مووینگ اوریج، روی شکل چرخ‌دنده بزنید.
برای دسترسی به تنظیمات اصلی اندیکاتور مووینگ اوریج، روی شکل چرخ‌دنده بزنید.

در سربرگ ورودی (Inputs)، می‌توانید اطلاعات محاسباتی اندیکاتور میانگین متحرک را مطابق با استراتژی معاملاتی خود تغییر دهید. هر کدام از پارامترهای این بخش، براساس نیاز شما قابل تغییر است.

در سربرگ ورودی (Inputs)، می‌توانید اطلاعات محاسباتی اندیکاتور میانگین متحرک را مطابق با استراتژی معاملاتی خود تغییر دهید.
در سربرگ ورودی (Inputs)، می‌توانید اطلاعات محاسباتی اندیکاتور میانگین متحرک را مطابق با استراتژی معاملاتی خود تغییر دهید.
  • طول دوره (Length): در این بخش، می‌توانید طول دوره محاسباتی اندیکاتور را تعیین کنید که به‌صورت پیش‌فرض روی عدد 9 قرار دارد.
  • داده (Source): این بخش نوع داده محاسباتی را براساس پارامترهای مختلف، از جمله بازشدن یا بسته‌شدن کندل‌ها، سقف یا کف کندل‌ها و سایر داده‌ها، تعیین می‌کند که مطابق با نیاز خود می‌توانید تغییر دهید.
  • جایگاه (Offset): تغییر در این پارامتر، جایگاه فعلی اندیکاتور را به جلو یا عقب، نسبت به کندل‌ها حرکت می‌دهد.

بخش بعدی هموارسازی (Smoothing) است که یک خط با شیب آهسته در کنار خط اصلی مووینگ اوریج محسوب می‌شود. این خط در سربرگ استایل (Style) قابل فعال‌سازی است و در سربرگ ورودی می‌توانیم پارامترهای آن را تغییر دهیم.

در سربرگ استایل می‌توانیم رنگ و نوع خطوط اندیکاتور میانگین متحرک را تغییر دهیم. همچنین فعال‌سازی یا غیرفعال‌سازی هرکدام از این خطوط، در این سربرگ انجام می‌شود.

در سربرگ استایل می‌توانیم رنگ و نوع خطوط اندیکاتور میانگین متحرک را تغییر دهیم.
در سربرگ استایل می‌توانیم رنگ و نوع خطوط اندیکاتور میانگین متحرک را تغییر دهیم.

تشخیص روند بر اساس میانگین متحرک

همان‌طور که در بالا اشاره شد، تشخیص روند با میانگین متحرک به‌سادگی امکان‌پذیر است. میانگین متحرک معمولاً برای تعیین خط روند صعودی یا نزولی سهام و شناسایی محدوده‌های مهم حمایت و مقاومت استفاده می‌شود. برخی از معامله‌گران از میانگین متحرک به‌عنوان سیگنال ورود و خروج استفاده می‌کنند، در حالی که برخی دیگر از این اندیکاتور به‌عنوان راهی برای تأیید سایر اندیکاتورهای فنی استفاده می‌کنند.

زمانی که قیمت ارز یا سهام بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی است. زمانی که میانگین متحرک بالاتر از قیمت یک سهم یا ارز باشد، روند نزولی در نظر گرفته می‌شود. به‌عنوان مثال، فرض کنید سهامی بالاتر از میانگین متحرک 50 روزه خود معامله می‌شود و مووینگ اوریج به سمت بالا شیب دارد. در این صورت، نشان می‌دهد که ارز یا سهام در یک روند صعودی حرکت می‌کند و معامله‌گران به‌دنبال فرصت‌هایی برای خرید هستند. از طرف دیگر، اگر یک سهام پایین‌تر از میانگین متحرک 50 روزه خود معامله شود و مووینگ اوریج به سمت پایین متمایل باشد، نشان‌دهنده روند نزولی سهام است و معامله‌گران باید به‌دنبال فرصت‌هایی برای فروش باشند.

یکی دیگر از راه‌های تشخیص روند با مووینگ اوریج، ترکیب این اندیکاتور با سایر شاخص‌های تحلیلی قیمت است. برای مثال می‌توانیم شاخص قدرت نسبی (RSI) را در کنار میانگین متحرک برای تأیید سیگنال‌ها استفاده کنیم. شاخص قدرت نسبی در نمودار، به ما نقاط اشباع خریدوفروش را نشان می‌دهد. در این شاخص، از ناحیه 70 به بالا منطقه اشباع خرید و از ناحیه 30 به پایین محدوده اشباع فروش است که وقتی قیمت به این مناطق نزدیک می‌شود، احتمال بازگشت آن وجود دارد. برای تشخیص روند با مووینگ اوریج و شاخص قدرت نسبی، کافی است به نقاط اشباع و واگرایی در این دو اندیکاتور دقت کنیم. اگر واگرایی را مشاهده کنیم، به احتمال زیاد روند برمی‌گردد و اگر واگرایی را مشاهده نکنیم، به احتمال زیاد روند ادامه‌دار خواهد بود.

برای تشخیص روند با مووینگ اوریج و شاخص قدرت نسبی، کافی است به نقاط اشباع و واگرایی در این دو اندیکاتور دقت کنیم.
برای تشخیص روند با مووینگ اوریج و شاخص قدرت نسبی، کافی است به نقاط اشباع و واگرایی در این دو اندیکاتور دقت کنیم.

اشتباهات در تشخیص روند با مووینگ اوریج متحرک

در حالی‌که ثابت شده است تشخیص روند با مووینگ اوریج بسیار راحت است، اما این ابزار ممکن است در بعضی موارد شما را گمراه کند. سرمایه‌گذاران و معامله‌گران باید آگاه باشند که برخی از محدودیت‌های میانگین‌های متحرک می‌تواند تاثیرات زیان‌باری در معاملات آن‌ها داشته باشد. در ادامه این محدودیت‌ها را معرفی می‌کنیم.

  • میانگین متحرک یک شاخص عقب‌‎ماندگی است: مووینگ اوریج داده‌های خود را از قیمت‌های گذشته بازار به دست می‌آورد. به این معنی که میانگین متحرک، یک اندیکاتور پیش‌بینی‌کننده نیست، بلکه یک شاخص عقب‌مانده از وضعیت فعلی بازار به حساب می‌آید. برای مثال، اگر قیمت یک ارز یا سهم روند صعودی داشته باشد، اما میانگین متحرک همچنان کاهش قیمت را نشان دهد، ممکن است معامله‌گر را به اشتباه بیندازد که روند همچنان نزولی است. بنابراین، بهترین راه این است که میانگین متحرک را به همراه سایر اندیکاتورها برای تایید جهت روند استفاده کنید.
  • میانگین متحرک در بازارهای پرنوسان کار نمی‌کند: میانگین متحرک در بازارهایی که روند آرام و ثابتی دارند، بهتر کار می‌کند. در بازارهای پرنوسان و بی‌ثبات، میانگین متحرک ممکن است باعث ایجاد سیگنال‌های اشتباه شود و معامله‌گران را وارد ضرر کند. بهعنوان مثال، در زمان سقوط بازار، مووینگ اوریج ممکن است یک سیگنال صعودی ارائه دهند، زیرا این شاخص براساس قیمت‌های گذشته بازار، داده‌های خود را منتشر می‌کند. در چنین وضعیتی، اگر معامله‌گر فقط به سیگنال این اندیکاتور دقت کند، ممکن است وارد معاملات خرید شود و سرمایه خود را از دست بدهد.
  • مووینگ اوریج برای معاملات کوتاه‌مدت کارایی ندارد: میانگین متحرک برای معاملات بلندمدت مناسب است. در دوره‌های کوتاه‌مدت، قیمت نامنظم و پرنوسان است که باعث می‌شود تا میانگین متحرک نتواند سیگنال‌های دقیقی ارائه دهد. به‌عنوان مثال، میانگین متحرک 10 دوره بسیاری از نوسانات قیمت را ممکن است فیلتر کند که همین امر باعث حدضرر خوردن معامله‌گران در بازارهای پرنوسان می‌شود. در چنین شرایطی، ممکن است سایر ابزارهای فنی مانند الگوهای شمعی بهتر عمل کنند.
  • مووینگ اوریج ممکن است برای انواع خاصی از سهام کارآمد نباشد: مووینگ اوریج برای انواع خاصی از سهام، مانند سهامی که حجم معاملات پایینی دارد، مناسب نیست. این نوع سهام نوسان زیادی دارد و تغییرات شدید قیمت، داده‌های مناسبی برای میانگین متحرک محسوب نمی‌شود. تغییرات شدید در قیمت و فیلتر نوسان آن توسط شاخص مووینگ اوریج، باعث سردرگمی معامله‌گران می‌شود.

تشخیص روند با مووینگ اوریج، یکی از کاربردهای مهم این اندیکاتور است. میانگین متحرک با محاسبه میانگین قیمت یک سهام در یک دوره زمانی مشخص، روند حرکتی آن را شناسایی می‌کند. این ابزار به معامله‌گران در تشخیص روند صعودی یا نزولی و نقاط مناسب برای ورود و خروج از معاملات کمک می‌کند. انواع مختلفی از میانگین متحرک وجود دارد که معامله‌گران می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند که میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) هستند.

میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری را به قیمت‌های اخیر سهم می‌دهد تا داده‌های بهتری ایجاد شود. همچنین از میانگین متحرک برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌شود. خط مووینگ اوریج در یک روند صعودی، مانند سطح حمایتی عمل می‌کند و قیمت را به بالا حرکت می‌دهد؛ در حالی‌که همین خط در یک روند نزولی، قیمت سهم را به پایین حرکت می‌دهد و مانند یک سطح مقاومتی عمل می‌کند.

بروکر آنشور اپوفایننس، به‌عنوان بهترین بروکر فارکس، قوی‌ترین و جامع‌ترین پلتفرم‌های معامله‌گری برای تریدرهای ایرانی است. این مجموعه که رگوله ASIC استرالیا را دریافت کرده، خدمات معاملاتی خود را با کمترین اسپرد و کمیسیون ارائه می‌دهد و می‌توانید در این بروکر معاملات فارکس، ارزهای دیجیتال، خریدوفروش سهام‌های بین‌المللی و کالاها را انجام دهید. همچنین امکان کپی ترید و سوشیال ترید بدون کمیسیون در کارگزاری اپوفایننس ارائه می‌شود.

منبع +++

مووینگ اوریج چیست؟

میانگین متحرک (MA) یک نشان‌گر فنی پرکاربرد در تحلیل بازارهای مالی است که با فیلترکردن نوسانات کوتاه‌مدت قیمت، روندهای حرکتی بازار را نشان می‌دهد. رایج‌ترین کاربردهای این شاخص برای شناسایی جهت روند و تعیین سطوح حمایت و مقاومت در نمودار است. میانگین متحرک، پایه و اساس شاخص‌هایی مانند «واگرایی همگرایی میانگین متحرک» (MACD) است که سیگنال‌های معاملاتی خوبی صادر می‌کند.

انواع میانگین متحرک کدام است؟

دو نوع میانگین متحرک وجود دارد. میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) که هر کدام مطابق با استراتژی خاصی قابل استفاده است. تفاوت میانگین متحرک ساده و نمایی در این است که میانگین متحرک نمایی، وزن بیشتری به داده‌های قیمتی اخیر دوره می‌دهد.

محدودیت‌های تشخیص روند با مووینگ اوریج را بیان کنید؟

مووینگ اوریج در شرایط روند باثبات بسیار خوب عمل می‌کند، اما در شرایطی که بازار متلاطم و پرنوسان است، کارایی خود را از دست می‌دهد. این اندیکاتور، به‌دلیل دریافت اطلاعات گذشته بازار، وضعیت فعلی قیمت را منعکس نمی‌کند و یک شاخص عقب افتاده است. از طرفی برای معاملات کوتاه‌مدت نیز این شاخص کارآمد نیست و ممکن است اطلاعات نادرستی را صادر کند.

در تصمیم‌گیری‌های مالی و سرمایه‌گذاری، شاخص‌ها و داده‌های اقتصادی مهم، نقش موثری دارند. شاخص قیمت مصرف کننده یا CPI، یکی از شاخص‌های اقتصاد کلان است که تغییرات قدرت خرید مصرف‌کنندگان را نشان می‌دهد. CPI عمدتاً به کشور آمریکا مربوط است و میزان تغییر هزینه کالاها و خدماتی که توسط شهروندان این کشور خریداری می‌شوند را با ماه‌های گذشته مقایسه می‌کند. با کمک این شاخص، می‌توان نرخ تورم را اندازه‌گیری کرد و بر اساس آن، تصمیمات معاملاتی درستی گرفت. در این مقاله قصد داریم تا شاخص CPI را بررسی کنیم.

شاخص قیمت مصرف کننده چیست؟

Consumer Price Index شاخص مهمی محسوب می‌شود و معامله‌گران آن‌را با نام شاخص قیمت مصرف ‌کننده می‌شناسند. CPI شاخصی است که نشان می‌دهد قیمت پرداخت‌ شده توسط مشتریان آمریکایی برای سبد کالا و سرویس‌های مختلف، چگونه در هر ماه تغییر می‌کند. این شاخص توسط اداره آمار کار BLS ایالات متحده محاسبه می‌شود و میانگین وزنی هزینه‌های مصرف‌کنندگان آمریکایی را نمایش می‌دهد.

آیا از شاخص CPI برای بررسی تورم استفاده می‌شود؟

CPI یکی از شاخص‌های اقتصادی مهم است که برای سنجش تورم و تورم‌زدایی استفاده می‌شود. برای گزارش‌دهی CPI از روش‌های مختلفی مانند نظرسنجی، نمونه‌برداری از قیمت‌ها و شاخص‌های وزنی بهره می‌گیرند. شاخص CPI با شاخص قیمت تولیدکننده PPI که تغییرات قیمت کالاها و سرویس‌ها را نشان می‌دهد، متفاوت است.

شاخص قیمت مصرف کننده یکی از شاخص‌های اقتصادی مهم است که برای سنجش تورم و تورم‌زدایی استفاده می‌شود.
شاخص قیمت مصرف کننده یکی از شاخص‌های اقتصادی مهم است که برای سنجش تورم و تورم‌زدایی استفاده می‌شود.

نحوه محاسبه شاخص CPI

برای اندازه‌گیری تغییرات قیمت کالاها و خدمات از شاخص قیمت مصرف کننده استفاده می‌کنند. CPI قیمت کالاهایی را محاسبه می‌کند که مردم معمولاً مصرف می‌کنند. این شاخص توسط اداره آمار کار ایالات متحده، ماهانه با بررسی ۸۰ هزار قیمت از ۲۳ هزار فروشنده و سرویس‌دهنده مختلف محاسبه می‌شود. این شاخص بیش‌تر به مناطق شهری مربوط است، اما نسخه‌ای گسترده‌تر از آن نیز وجود دارد که ۹۳ درصد از جمعیت آمریکا را شامل می‌شود.

قیمت مسکن یک سوم از شاخص CPI کل را تشکیل می‌دهد. این قیمت‌ها با نظرسنجی از ۵۰ هزار خانوار در مورد اجاره‌هایشان به‌دست می‌آیند. این قیمت‌ها برای محاسبه تغییرات اجاره‌ها و اجاره معادل با مالکیت Owners equivalent که هزینه نگهداری و تعمیرات خانه‌ها را نشان می‌دهد، استفاده می‌شوند.

شاخص CPI همچنین شامل هزینه‌های کاربر، فروش‌ها و مالیات غیرمستقیم است. اما مالیات بر درآمد و هزینه سرمایه‌گذاری‌ مثل سرمایه‌گذاری در سهام، اوراق قرضه یا بیمه‌های عمر در این شاخص محاسبه نمی‌شوند.

شاخص CPI با در نظر گرفتن اثر جایگزینی، بیان می‌کند که مشتریان از خرید کالاهایی که گران‌تر شده‌ است، خودداری می‌کنند. این شاخص همچنین قیمت کالاهایی که کیفیت آن‌ها تغییر کرده است را نیز تنظیم می‌کند.

انواع شاخص CPI

Consumer Price Index اندازه‌گیری میانگین متغیر قیمت‌های پرداخت شده توسط مصرف‌کنندگان برای سبدی از کالاها و خدمات را در طول زمان مشخصی برعهده دارد. بسته به گروه جمعیت، منطقه جغرافیایی و فراوانی محاسبه، انواع مختلفی از CPI وجود دارد که در ادامه به آن‌ها می پردازیم.

شاخص قیمت مصرف کننده CPI-U

این CPI برای همه مصرف‌کنند‌ه‌گان شهری است که حدود 93٪ از جمعیت ایالات متحده را پوشش می‌دهد. این نوع شاخص CPI شامل همه خانوارهای شهری، صرف‌نظر از درآمد یا شغل آن‌ها می‌شود.

شاخص قیمت مصرف کننده CPI-W

این CPI برای حقوق بگیران شهری و کارمندان شهری است که حدود 29٪ از جمعیت ایالات متحده را پوشش می‌دهند. این شاخص فقط شامل خانوارهای شهری می‌شود که منبع درآمد اصلی آن‌ها دستمزد یا حقوقی است که دریافت می‌کنند.

شاخص قیمت مصرف کننده زنجیره‌ای یا C-CPI-U

شاخص C-CPI-U یا شاخص قیمت مصرف کننده زنجیره‌ای برای تمام شهرنشینان، یک شاخص است که تغییرات قیمت محصولات و خدمات مصرفی را در ایالات متحده اندازه‌گیری می‌کند. این شاخص با استفاده از یک فرمول طراحی شده است که تاثیر جایگزینی که مصرف‌کنندگان در میان دسته‌های مختلف کالا در پاسخ به تغییرات نسبی قیمت انجام می‌دهند را منعکس می‌کند.

به‌طور کلی این شاخص حالتی را در نظر می‌گیرد که مردم می‌خواهند کالاهای مختلفی را به‌جای هم بخرند، وقتی قیمت‌ها تغییر می‌کند. برای مثال، اگر قیمت سیب گران شود، ممکن است مردم بیش‌تر دوست داشته‌باشند که موز بخرند. این شاخص سعی می‌کند هزینه زندگی را بهتر برآورد کند. شاخص C-CPI-U از سال 2002 توسط دفتر آمار کار BLS منتشر شده و مکمل شاخص‌های CPI-U و CPI-W است.

اخص قیمت مصرف کننده زنجیره‌ای برای تمام شهرنشینان، یک شاخص است که تغییرات قیمت محصولات و خدمات مصرفی را در ایالات متحده اندازه‌گیری می‌کند.
اخص قیمت مصرف کننده زنجیره‌ای برای تمام شهرنشینان، یک شاخص است که تغییرات قیمت محصولات و خدمات مصرفی را در ایالات متحده اندازه‌گیری می‌کند.

شاخص قیمت مصرف کننده CPI-E

CPI-E یک شاخص است که نشان می‌دهد آمریکایی‌های بالای 62 سال چقدر پول برای چیزهای مختلف هزینه می‌کنند. این شاخص به چیزهایی که برای این گروه از مردم مهم‌تر هستند، مثل پزشکی و خانه، اهمیت بیش‌تری می‌دهد و به چیزهایی که برای آن‌ها مهم نیستند، مثل تحصیل و سفر، اهمیت کم‌تری می‌دهد.

شاخص CPI-E فقط برای آمریکایی‌های بالای 62 سال است و برای بقیه کاربردی ندارد. برای بقیه، شاخص‌های دیگری هستند که نشان می‌دهند قیمت‌ها در مناطق مختلف آمریکا چطور تغییر می‌کنند. بعضی از این شاخص‌ها هم به فصل‌ها توجه می‌کنند و چیزهایی که قیمت‌شان زیاد تغییر می‌کند، مثل غذا و انرژی را نادیده می‌گیرند.

شاخص قیمت مصرف کننده شامل چند دسته‌بندی‌ می‌شود؟

CPI بخش‌های متنوعی از هزینه‌های مصرف‌کنندگان را شامل می‌شود. این هزینه‌ها شامل گروه‌های متنوعی مثل غذا و نوشیدنی، مسکن، پوشاک، حمل‌ونقل، مراقبت‌های پزشکی، تفریح، آموزش و ارتباطات و سایر کالاها و خدمات می‌شود. هر گروه وزن مخصوص خود را در محاسبه شاخص کل دارد که بیانگر اهمیت آن گروه در بودجه متوسط مصرف‌کننده است. برای مثال، در سال 2020 در ایالات متحده، گروه غذا و نوشیدنی، وزن 14.3 درصدی داشته است، در حالی که گروه مسکن وزن 42.4 درصدی داشت. CPI برای مقاصد مختلفی مثل تنظیم دستمزدها، حقوق بازنشستگی، مالیات‌ها و مزایا بر اساس تورم و به‌عنوان شاخص هزینه زندگی و کارایی اقتصادی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

CPI چه کاربردهایی دارد؟

CPI یک شاخص است که نشان می‌دهد قیمت کالاهایی که مصرف‌کنندگان می‌خرند، چقدر تغییر کرده است. به‌طور کلی این شاخص می‌گوید که تورم چقدر است. تورم یعنی این‌که قیمت‌ها بالا می‌روند، اما قدرت خرید پول ملی کم‌تر می‌شود. CPI در خیلی از موارد کاربرد دارد که در ادامه با هریک از آن‌ها آشنا می‌شوید.

فدرال رزرو FED

FED یک سازمان است که سیاست‌های پولی آمریکا را تعیین می‌کند. این سازمان می‌خواهد که تورم در حدود ۲ درصد باشد. اگر تورم بیش‌تر از این شود، FED می‌تواند نرخ بهره را بالا ببرد. این کار باعث می‌شود که وام گرفتن سخت‌تر و گران‌تر شود. اگر تورم کم‌تر از این مقدار شود، FED می‌تواند نرخ بهره را پایین بیاورد. این کار باعث می‌شود که شهروندان راحت‌تر و ارزان‌تر وام دریافت کنند.

FED سعی دارد با تغییر میزان بهره مقدار تورم در دولت آمریکا را حدود ۲ درصد حفظ کند.
FED سعی دارد با تغییر میزان بهره مقدار تورم در دولت آمریکا را حدود ۲ درصد حفظ کند.

دولت آمریکا

دولت آمریکا از شاخص قیمت مصرف کننده برای محاسبه پرداخت‌هایی که به شهروندان خود انجام می‌دهد، استفاده می‌کند. برای مثال اگر CPI بالا برود، دولت باید به کسانی که بازنشسته هستند یا مشکلات اجتماعی دارند، بیش‌تر پول بدهد. دولت همچنین از CPI برای تعیین مالیات‌ها و هزینه‌های دیگر نیز استفاده می‌کند.

مسکن

قیمت خانه‌ها و اجاره‌ها هم بستگی به CPI دارند. اگر CPI بالا برود، دولت می‌تواند نرخ وام‌های مسکن را بالا ببرد. این کار باعث می‌شود که خریدن یا ساختن خانه سخت‌تر و گران‌تر شود. از طرف دیگر، اگر شما خانه دارید، می‌توانید از CPI برای افزایش اجاره خانه‌تان استفاده کنید.

بازارهای مالی

بازارهای مالی جاهایی هستند که می‌توانید سهام، اوراق بهادار، ارز و دارایی‌های دیگر را خریدوفروش کنید. شاخص قیمت مصرف کننده در این بازار بسیار تاثیر دارد. این بازارها به سیاست‌های FED واکنش نشان می‌دهند. اگر CPI بالا برود، FED ممکن است نرخ بهره را بالا ببرد. این کار باعث می‌شود که سود شرکت‌ها کم‌تر شود و قیمت سهام‌ها پایین بیاید. اما اگر CPI پایین بیاد، FED ممکن است نرخ بهره را پایین بیاورد. این کار باعث می‌شود که سود شرکت‌ها بیش‌تر شود و قیمت سهام‌ها بالا برود.

بازار کار

CPI روی بازار کار هم تاثیر دارد. بازار کار جایی است که می‌توانید کار پیدا کنید یا کارمند بگیرید. اگر CPI بالا برود، ممکن است حقوق‌ها هم بالا بروند. این کار باعث می‌شود که قدرت خرید مردم بیش‌تر شود؛ اما اگر CPI پایین بیاد، ممکن است حقوق‌ها هم پایین بیایند. این رخ‌داد باعث می‌شود که قدرت خرید مردم کم‌تر شود.

تغییرات CPI نسبت مستقیمی با حقوق و قدرت خرید مردم دارد.
تغییرات CPI نسبت مستقیمی با حقوق و قدرت خرید مردم دارد.

CPI و نرخ بیکاری

CPI و نرخ بیکاری معمولاً برعکس هم عمل می‌کنند؛ یعنی اگر CPI بالا برود، نرخ بیکاری پایین می‌آید. اگر CPI پایین بیاد، نرخ بیکاری بالا می‌رود. این اتفاق می‌تواند به خاطر سیاست‌های FED باشد. برای مثال وقتی کرونا شدید شد، FED سعی کرد که بازار کار را تقویت کند. این کار باعث شد نرخ بیکاری کم شود، اما CPI هم زیاد شد. بعد FED تصمیم گرفت که CPI را کم کند. این کار باعث شد که نرخ بهره بالا برود و وام گرفتن سخت‌تر شود. این کار می‌تواند نرخ بیکاری را بالا ببرد.

شاخص قیمت مصرف کننده چگونه بر بازار فارکس تاثیر می‌گذارد؟

CPI یا شاخص قیمت مصرف کننده، در اصل معیاری برای سنجش تورم است که تغییر در قیمت تمام شده یک سبد کالا و خدمات را منعکس می‌کند. معامله‌گران فارکس به CPI توجه می‌کنند، زیرا می‌تواند بر سیاست پولی بانک مرکزی تأثیر بگذارد که به نوبه خود بر نرخ بهره و قدرت ارز نیز تأثیرگذار است.

به‌طور کلی، CPI بالاتر نشان‌دهنده نرخ تورم بالاتر است که ممکن است بانک مرکزی را وادار کند تا نرخ بهره را برای مهار فشار تورمی افزایش دهد. نرخ بهره بالاتر، ارز را برای سرمایه‌گذاران جذاب‌تر می‌کند، زیرا بازده بالاتری را برای سپرده‌های آن‌ها ارائه می‌دهد. بنابراین، CPI بالاتر ممکن است منجر به افزایش ارزش پول در بازار فارکس شود.

در مقابل، CPI پایین‌تر نشان‌دهنده نرخ تورم پایین‌تر است که احتمال دارد بانک مرکزی را وادار کند که نرخ بهره را برای تحریک فعالیت اقتصادی کاهش دهد. نرخ بهره پایین‌تر، جذابیت ارز را برای سرمایه‌گذاران کم‌تر می‌کند، زیرا بازده کم‌تری را برای سپرده‌های آن‌ها ارائه می‌دهد. بنابراین، کاهش CPI ممکن است ارزش یک ارز را در بازار فارکس پایین بیاورد.

البته CPI تنها عاملی نیست که بر بازار فارکس تاثیر می‌گذارد. سایر شاخص‌های اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلیGDP، نرخ بیکاری، تراز تجاری و وضعیت سیاسی نیز در تعیین عرضه و تقاضای یک ارز نقش دارند. معامله‌گران فارکس باید قبل از هر نوع تصمیم‌گیری معاملاتی، عوامل تاثیرگذار بر این بازار را شناسایی کنند.

شاخص قیمت مصرف کننده، معیاری برای سنجش تورم است؛ بنابراین تغییر در قیمت تمام شده یک سبد کالا و خدمات را منعکس می‌کند.
شاخص قیمت مصرف کننده، معیاری برای سنجش تورم است؛ بنابراین تغییر در قیمت تمام شده یک سبد کالا و خدمات را منعکس می‌کند.

با شاخص CPI چگونه معامله کنیم؟

معامله با شاخص قیمت مصرف کننده بسته به چشم‌انداز بازار و ریسک‌پذیری شما می‌تواند به روش‌های مختلفی انجام شود. در این‌جا چند استراتژی مهم و کاربردی را بررسی می‌کنیم.

خرید یا فروش جفت‌ارز

در صورتی که پیش‌بینی می‌کنید که CPI یک کشور بیش‌تر یا کم‌تر از انتظارات بازار تغییر می‌کند، می‌توانید ارز آن کشور را نسبت به ارز دیگری معامله کنید. برای مثال، در صورتی که پیش‌بینی کنید که CPI ایالات متحده بالاتر از انتظارات است، می‌توانید USD/JPY را خریداری کنید؛ به این معنی که دلار آمریکا را خریداری کرده و ین ژاپن را بفروشید.

دلیل این کار این است که CPI بالاتر به معنی تورم بالاتر است که می‌تواند سبب افزایش نرخ بهره و تقویت دلار آمریکا شود. در مقابل، در صورتی که پیش‌بینی می‌کنید که CPI ایالات متحده کم‌تر از انتظارات است، می‌توانید USD/JPY را بفروشید؛ به این معنی که دلار آمریکا را فروخته و ین ژاپن را خریداری کرده‌اید. این اقدام به این دلیل است که کاهش CPI به معنی تورم کم‌تر بوده که می‌تواند منجر به کاهش نرخ بهره و ضعف دلار آمریکا شود.

در صورت پیش‌بینی تغییرات CPI یک کشور، می‌توانید ارز آن کشور را نسبت به ارز دیگری معامله کنید.
در صورت پیش‌بینی تغییرات CPI یک کشور، می‌توانید ارز آن کشور را نسبت به ارز دیگری معامله کنید.

معامله آپشن روی جفت‌ارزها

در صورتی که از جهت CPI یا جفت‌ارز مطمئن نباشید، اما حرکت قیمت بزرگی را پیش‌بینی کنید، می‌توانید آپشن‌ها را بر روی جفت‌ارز معامله کنید. آپشن‌ها در واقع قراردادهایی هستند که به شما حق خرید یا فروش یک دارایی پایه در قیمت و زمان مشخص را می‌دهند، اما اجباری ندارید.

برای مثال، در صورتی که پیش‌بینی کنید CPI ایالات متحده باعث حرکت قیمت بزرگی در USD/JPY می‌شود، اما از جهت تغییر قیمت آن مطمئن نباشید، می‌توانید یک آپشن straddle بر روی USD/JPY خریداری کنید. آپشن straddle ترکیبی از گزینه خرید و گزینه فروش با قیمت و تاریخ انقضا یکسان است. به این ترتیب، می‌توانید از افزایش یا کاهش قیمت دلار/ین سود ببرید، تا زمانی که حرکت قیمت بیش‌تر از هزینه آپشن‌ها باشد.

معاملات آتی یا ETF بر اساس تورم

در صورتی که بخواهید شاخص قیمت مصرف کننده را بدون تاثیر ارزها معامله کنید، می‌توانید معاملات آتی یا ETF ها را بر اساس تورم انتخاب کنید. معاملات آتی قراردادهایی هستند که شما را ملزم به خرید یا فروش دارایی پایه در قیمت و زمان مشخص می‌کنند. ETFها صندوق‌هایی هستند که عمل‌کرد یک شاخص یا سبدی از دارایی‌ها را دنبال می‌کنند.

برای مثال، در صورتی که پیش‌بینی کنید CPI ایالات متحده افزایش یابد، می‌توانید معاملات آتی TIPS یا ETF را خریداری کنید. TIPS اوراق بهادار محافظت شده از تورم خزانه‌داری هستند که اصل و سود پرداختی خود را بر اساس CPI تنظیم می‌کنند. به این ترتیب می‌توانید از تورم بالاتر و قیمت اوراق قرضه بالاتر سود ببرید. در مقابل، در صورتی که پیش‌بینی کنید CPI ایالات متحده کاهش یابد، می‌توانید معاملات آتی TIPS یا ETF را بفروشید؛ به این ترتیب می‌توانید از تورم کم‌تر و کاهش قیمت اوراق سود ببرید.

در صورتی که بخواهید شاخص قیمت مصرف کننده را بدون تاثیر ارزها معامله کنید، می‌توانید معاملات آتی یا ETF ها را بر اساس تورم انتخاب کنید.
در صورتی که بخواهید شاخص قیمت مصرف کننده را بدون تاثیر ارزها معامله کنید، می‌توانید معاملات آتی یا ETF ها را بر اساس تورم انتخاب کنید.

خدمات اپوفایننس

اپوفایننس بهترین بروکر فارکس است که به شما امکان داد و ستد ابزارهای مالی مختلف مانند جفت‌ارزها، کالاها، ارزهای دیجیتال، سهام و شاخص‌ها را از طریق پلت‌فرم‌های آنلاین می‌دهد. شما می‌توانید از بروکر آنشور اپوفایننس برای انجام معاملات خود استفاده کنید. این کارگزاری معتبر و قابل اعتماد که رگوله ASIC استرالیا را دریافت کرده است، محبوبیت زیادی بین معامله‌گران در سراسر جهان دارد؛ به‌خصوص برای کاربران فارسی زبان. این کارگزاری دارای ابزارها و ویژگی‌های پیشرفته‌ای مانند نمودارها، شاخص‌ها و پلت‌فرم‌های کاربردی است که می‌توانند به شما در تجزیه‌وتحلیل بازار و انجام معاملاتتان کمک کنند.

اگر می‌خواهید تغییرات قیمت کالاها و خدماتی که مردم معمولاً خریداری می‌کنند را اندازه‌گیری کنید، باید به شاخص قیمت مصرف کننده توجه کنید. این شاخص یکی از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده تورم و وضعیت اقتصادی کشور است.

معامله‌گران فارکس به CPI اهمیت زیادی می‌دهند، چون می‌تواند تغییرات در سیاست پولی بانک مرکزی را نشان دهند. این سیاست پولی می‌تواند باعث شود که ارز یک کشور نسبت به ارزهای دیگر قوی‌تر یا ضعیف‌تر شود.

قدرت یا ضعف ارز یک کشور، نه تنها روی معامله‌گران فارکس تأثیر دارد، بلکه روی سود و زیان شرکت‌هایی که در بازارهای مختلف جهان فعالیت می‌کنند نیز اثر می‌گذارد.

منبع +++

شاخص قیمت مصرف کننده چگونه محاسبه می‌شود؟

CPI یا شاخص قیمت مصرف کننده، با در نظر گرفتن تغییرات قیمت برای هر مورد، در یک سبد کالا و خدمات مشخص و میانگین گرفتن از آن‌ها محاسبه می‌شود. این سبد شامل دسته‌بندی‌های مختلفی مانند غذا، انرژی، پوشاک، مسکن، حمل‌ونقل، بهداشت و مراقبت‌های پزشکی و تفریحی است. وزن هر دسته‌بندی بر اساس سهم آن از هزینه‌های مصرف‌کنندگان تعیین می‌شود.

CPI چه کاربردهایی دارد؟

CPI یک معیار برای اندازه‌گیری تورم یا کاهش قیمت در یک اقتصاد است. تورم به‌معنای افزایش متوسط قیمت کالاها و خدمات و کاهش قدرت خرید پول است. شاخص قیمت مصرف کننده برای تنظیم حقوق، مزایا، مالیات، بازنشستگی، قراردادها و سیاست‌های پولی مورد استفاده قرار می‌گیرد. CPI همچنین برای مقایسه قیمت‌ها و هزینه‌های زندگی در زمان‌ها و مکان‌های مختلف مفید است.

CPI چگونه بر بازارهای مالی اثر می‌گذارد؟

CPI یک شاخص مهم برای بازارهای مالی است، زیرا نشان‌دهنده سطح تورم و انتظارات آینده آن است. تورم بر روی نرخ بهره، ارزش پول، سود سهام، قیمت طلا و به‌طور کلی فارکس اثر می‌گذارد.
افزایش CPI بالاتر از انتظارات بازار، می‌تواند منجر به افزایش نرخ بهره شود. برعکس، CPI پایین‌تر از انتظارات بازار می‌تواند نرخ بهره را پایین‌تر بیاورد. افزایش و کاهش نرخ بهره به‌خودی خود ممکن است باعث جذابیت یا عدم استقبال از یک ارز شود که همه این عوامل تاثیر خود را روی ارزش یک ارز می‌گذارند.

اگر در بازار فارکس مشغول فعالیت هستید، می‌دانید کمیسیون بروکر نقش بسزایی در موفقیت یا افول حساب‌های معاملاتی شما بازی می‌کند. به‌عنوان فعالان بازار، همه ما کمیسیون‌ها را به‌عنوان هزینه‌هایی اجتناب‌ناپذیر پذیرفته‌ایم، اما زمان آن رسیده است که قدرت و ابتکار عمل را در کسب سودهای بالقوه در دست بگیریم. در این مقاله از اپوفایننس، در مورد چیستی و میزان تأثیرگذاری کمیسیون بروکر بر درآمد صحبت می‌کنیم و با استراتژی‌هایی‌ که می‌توانید در پیش بگیرید تا کمیسیون‌های کمتری بپردازید، آشنا می‌شوید.

کمیسیون بروکر و انواع آن

فارکس بزرگ‌ترین بازار معاملاتی جهان و جایی است که ارزها به دست افراد و نهادهای مختلف با هدف کسب سود خریدوفروش می‌شوند. در این محیط فعال بروکرهای فارکس واسطه‌گرانی هستند که فرایند معامله را برای تریدرها تسهیل می‌کنند، اما آن‌ها هم به‌دنبال کسب درآمد از خدمات خود هستند. در اینجا است که کمیسیون بروکر وارد عمل می‌شود. این کمیسیون مبلغی است که بروکر برای انجام معاملات و ارائه خدمات خود از تریدرها دریافت می‌کند.

کمیسیون بروکر مبلغی است که بروکر برای انجام معاملات و ارائه خدمات خود از تریدرها دریافت می‌کند.
کمیسیون بروکر مبلغی است که بروکر برای انجام معاملات و ارائه خدمات خود از تریدرها دریافت می‌کند.

کمیسیون‌های بروکر که گاهی با نام فیس معاملاتی هم شناخته می‌شوند، می‌توانند ثابت یا متغیر باشند و معمولاً برحسب نوع حساب و حجم معاملاتی که تریدرها انجام می‌دهند، تعیین می‌شود. انواع کمیسیون‌ها شامل موارد زیر هستند:

کمیسیون ثابت

کمیسیون ثابت در بازار فارکس، به‌معنای پرداخت یک هزینه از پیش تعیین‌شده برای هر معامله بدون توجه به حجم معامله است. این نرخ کمیسیون که اغلب برای جفت‌ارزهای اصلی یا میجر که بازار بیشتری دارند، دارای نرخ کمتری است، از قبل مشخص و توسط بروکرها تعیین می‌شود.

کمیسیون متغیر

کمیسیون متغیر، هزینه‌ای است که بر اساس نوسانات و شرایط بازار در لحظه معامله محاسبه می‌شود و می‌تواند بر اساس میزان تقاضا و عرضه‌ جفت‌ارز معامله‌شده تغییر کند. به عبارت دیگر، مبلغ کمیسیون بر اساس اندازه معامله تغییر می‌کند و معمولاً بر حسب «پیپ» یا درصدی از حجم معامله مشخص تعیین می‌شود.

کمیسیون بر اساس درصدی از اسپرد

نوع دیگری از کمیسیون وجود دارد که معمولاً به‌عنوان درصدی از اسپرد معرفی می‌شود و کمیسیون درصدی نام دارد. این کمیسیون توسط بروکر تعیین‌ می‌شود و عملاً نسبت کوچکی از اسپرد جفت‌ارزی را که معامله می‌کنید، شامل می‌شود و با هر معامله از حساب شما کسر می‌شود. اگرچه این کمیسیون به ظاهر جزئی است، اما می‌تواند در حجم بالای معاملات تأثیر قابل توجهی داشته باشد. هنگامی که معامله‌گر اندازه اسپرد را به دست آورد، بروکر هم بخشی از آن را به‌عنوان کمیسیون دریافت می‌کند.

داشتن اطلاعات کامل در مورد کمیسیون بروکر، یکی از نخستین گام‌های مهم برای موفقیت در بازار فارکس است.

عوامل تأثیرگذار بر نرخ کمیسیون بروکر

کمیسیون بروکرفارکس، عمدتاً بسته به‌ سیاست‌های داخلی بروکر، خدمات ارائه‌شده و شرایط بازار شکل می‌گیرد. بروکرها ممکن است به روش‌های مختلفی میزان کمیسیون‌های خود را تعیین کنند. این روش‌ها به‌طور معمول شامل موارد زیر است:

کمیسیون بروکر بر اساس حجم معامله

کمیسیون‌ها می‌توانند بر اساس اندازه‌ معامله محاسبه شوند که بیشتر به‌صورت لات استاندارد (معمولاً 100,000 واحد از ارز پایه)، مینی لات (10,000 واحد) یا میکرو لات (1,000 واحد) بیان می‌شود.

کمیسیون بروکر بر اساس پیپ

برخی بروکرها ممکن است کمیسیون خود را به ازای هر پیپ از اسپرد تعیین کنند. برای مثال، اگر اسپرد 3 پیپ باشد و کمیسیون بروکر به ازای هر پیپ 0.1 دلار باشد، برای هر معامله 0.3 دلار کمیسیون اخذ خواهد شد.

برخی بروکرها ممکن است کمیسیون خود را به ازای هر پیپ از اسپرد تعیین کنند.
برخی بروکرها ممکن است کمیسیون خود را به ازای هر پیپ از اسپرد تعیین کنند.

کمیسیون ثابت

این کمیسیون، معمولاً بر حسب دلار یا هر واحد پولی دیگری که حساب شما با آن برابر شده است، اعمال می‌شود و مستقل از اندازه‌ معامله است. به‌عنوان مثال، بروکر ممکن است به‌صورت ثابت، 5 دلار به ازای هر ترید دریافت کند.

کمیسیون به‌صورت درصدی از اسپرد

این نوع کمیسیون، بر اساس تفاوت قیمت خریدوفروش (اسپرد) در هنگام انجام معامله تعیین می‌شود. بروکر میزان درصدی را که بر اساس آن درصدی از هر اسپرد به‌عنوان کمیسیون شناخته و دریافت می‌شود، تعیین می‌کند.

محاسبه‌ دقیق کمیسیون بروکر از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا این هزینه‌ها مستقیماً بر سودآوری هر معامله تریدر تأثیر می‌گذارند. شفافیت و آگاهی از این هزینه‌ها به معامله‌گران کمک می‌کند که بهترین تصمیم‌ها را برای مدیریت سرمایه و استراتژی‌های معاملاتی‌شان اتخاذ کنند.

تفاوت بین کمیسیون بروکر و اسپرد

کمیسیون بروکر و اسپرد، دو جزء اصلی هزینه‌های معاملاتی در بازار فارکس هستند؛ اگرچه هر دو هزینه‌هایی هستند که تریدرها برای انجام معاملات پرداخت می‌کنند، اما تفاوت‌های مشخصی بین آن‌ها وجود دارد.

اسپرد تفاوت بین قیمت خرید (bid) و قیمت فروش (ask) برای جفت‌ارزی است که معامله می‌شود. برخی از بروکرها با گسترش بیشتر اسپرد، کمیسیون کمتری دریافت می‌کنند یا به‌طور کامل از دریافت کمیسیون صرف‌نظر می‌کنند.

کمیسیون هزینه‌ای است که بروکر برای هر معامله یا بر اساس حجم معامله اخذ می‌کند. شیوه محاسبه کمیسیون می‌تواند ثابت یا متغیر باشد و معمولاً در قرارداد با مشتری، صفحات هزینه و وب‌سایت‌های بروکر درج می‌شود.

شیوه محاسبه کمیسیون می‌تواند ثابت یا متغیر باشد و معمولاً در قرارداد با مشتری، صفحات هزینه و وب‌سایت‌های بروکر درج می‌شود.
شیوه محاسبه کمیسیون می‌تواند ثابت یا متغیر باشد و معمولاً در قرارداد با مشتری، صفحات هزینه و وب‌سایت‌های بروکر درج می‌شود.

کمیسیون برخلاف اسپرد که برای جفت‌ارزهای مختلف متفاوت است و می‌تواند بر اساس شرایط بازار نوسان داشته باشد، عموماً یک هزینه مشخص و قابل پیش‌بینی است که تریدرها می‌توانند در نظر بگیرند.

با وجود تفاوت‌های ذکرشده، مهم است که تریدرها هر دو نوع هزینه را در نظر بگیرند، زیرا هر دو به‌طور مستقیم بر بازده خالص و سودآوری معاملات تأثیر می‌گذارند. هنگام انتخاب بروکر، باید به‌دنبال تعادل بین پایین‌بودن اسپردها و کمیسیون‌ها باشید تا بتوانید سودآوری خود را به حداکثر برسانید.

هزینه‌های دیگر معاملاتی که می‌توانند روی تصمیم‌گیری‌ها تأثیر بگذارند، عبارت‌اند از:

  • Swap: هزینه‌ای که برای نگه داشتن یک معامله شبانه پرداخت می‌شود و می‌تواند هم به‌عنوان هزینه و هم به‌عنوان پاداش تلقی شود.
  • هزینه‌های غیرفعال: گاهی اوقات برای حساب‌هایی که فاقد فعالیت معاملاتی هستند، اخذ می‌شود.
  • کمیسیون برداشت و واریز: ممکن است بروکرها برای واریز یا برداشت پول از حساب‌های معاملاتی دریافت کنند.

کمیسیون بروکرهای آنلاین در مقابل بروکرهای سنتی

بروکرهای آنلاین و سنتی کمیسیون‌های متفاوتی را اخذ می‌کنند. بروکرهای سنتی معمولاً نیازهای معامله‌گرانی را تامین می‌کنند که به‌دنبال خدمات مشاوره‌ای و مدیریتی بیشتری هستند و اغلب هزینه‌های بالاتری را نسبت به بروکرهای آنلاین دریافت می‌کنند. این هزینه‌ها ممکن است به‌صورت کمیسیون‌های ثابت یا متغیر یا ترکیبی از هر دو باشد.

انتخاب بین بروکر آنلاین و بروکر سنتی به نیازها و ترجیحات شخصی تریدر بستگی دارد. بروکرهای آنلاین معمولاً از نظر هزینه‌ها مقرون‌به‌صرفه‌تر هستند، اما بروکرهای سنتی ممکن است با ارائه‌ خدمات شخصی‌تر و حمایت بیشتر، مزایای خاص خود را داشته باشند.

انتخاب بین بروکر آنلاین و بروکر سنتی به نیازها و ترجیحات شخصی تریدر بستگی دارد.
انتخاب بین بروکر آنلاین و بروکر سنتی به نیازها و ترجیحات شخصی تریدر بستگی دارد.

انواع بروکرها و کمیسیون‌های مرتبط با آن‌ها

در بازارهای مالی مختلف، به‌ویژه در بازار فارکس، انواع مختلفی از بروکرها وجود دارند که هر کدام نحوه عملکرد، ساختار هزینه و میزان شفافیت در معاملات خود را دارند. در ادامه به برخی از رایج‌ترین انواع بروکرها و کمیسیون‌هایی که ممکن است اخذ کنند، اشاره می‌کنیم:

بروکرهای Dealing Desk) DD) یا Market Makers

این بروکرها اغلب اسپرد را به‌عنوان هزینه اصلی معاملات دریافت می‌کنند. اسپرد می‌تواند ثابت یا متغیر باشد و گاهی کمیسیون بروکر وجود ندارد.

بروکرهای No Dealing Desk (NDD)

این دسته از بروکرها معمولاً به دو زیرگروه STP و ECN تقسیم می‌شوند. این بروکرها معاملات را مستقیماً به ارائه‌دهندگان نقدینگی منتقل می‌کنند.

بروکرهای Straight Through Processing (STP)

بروکرهای STP ممکن است برای هر معامله کمیسیون بروکر متغیر یا کمیسیون بر اساس حجم دریافت کنند. آن‌ها از یک سیستم تطبیق خودکار برای ارسال دستورات به ارائه‌دهندگان نقدینگی استفاده می‌کنند و می‌توانند اسپرد بسیار رقابتی‌تری ارائه دهند.

بروکرهای STP ممکن است برای هر معامله کمیسیون بروکر متغیر یا کمیسیون بر اساس حجم دریافت کنند.
بروکرهای STP ممکن است برای هر معامله کمیسیون بروکر متغیر یا کمیسیون بر اساس حجم دریافت کنند.

بروکرهای Electronic Communication Network (ECN)

بروکرهای ECN به‌طور معمول یک کمیسیون ثابت به ازای حجم معینی از معاملات دریافت می‌کنند. این نوع بروکر اسپردهایی متغیر و بسیار ناچیز دارد. هزینه‌ها معمولاً در این نوع بروکرها بسیار شفاف است و شرایطی نزدیک به بازارهای بین‌بانکی ارائه می‌دهند.

بروکرهای Hybrid (ترکیبی)

برخی از بروکرها ممکن است از ترکیب مدل‌های کمیسیون استفاده کنند. این نوع بروکرها می‌توانند مزایای هر دو گزینه NDD و DD را ارائه دهند. کمیسیون‌ها ممکن است بسته به نوع حساب یا شرایط بازار متغیر باشد.

هنگام انتخاب یک بروکر به‌دقت سیاست‌های کمیسیونی و اسپردهایی را که ارائه می‌دهد، مطالعه کنید، زیرا هزینه‌های مخفی می‌توانند تأثیر قابل توجهی بر سودآوری شما داشته باشند. همچنین اینکه کدام مدل بروکر با استراتژی معاملاتی و سطح ریسک‌پذیری شما سازگار است، اهمیت دارد.

چرا درک کمیسیون‌ در انتخاب بروکر اهمیت دارد؟

درک کمیسیون بروکر و ساختار هزینه‌ای بروکرها در انتخاب یک بروکر برای معامله‌گری فارکس به دلایل زیر از اهمیت بالایی برخوردار است:

  • تأثیر بر هزینه معاملات: کمیسیون‌های بالا می‌توانند در هزینه‌‌های کلی معاملات تأثیرگذار باشند.
  • تأثیر بر استراتژی معاملاتی: استراتژی‌های معاملاتی که از حجم بالا و فرکانس بالای ورود و خروج‌ها به بازار استفاده می‌کنند (مانند اسکالپینگ)، به‌شدت تحت‌تأثیر کمیسیون‌ها و اسپردها قرار می‌گیرند. معامله‌گران باید کمیسیون بروکر را با استراتژی‌های خود هماهنگ کنند.
  • پیش‌بینی‌پذیری هزینه‌ها: کمیسیون‌های ثابت به معامله‌گران این امکان را می‌دهد تا هزینه‌های معاملاتی را به‌راحتی پیش‌بینی کنند، در حالی که کمیسیون‌های متغیر ممکن است در حالت‌های مختلف بازار تغییر کنند.
  • هماهنگی با حجم معامله: برای معامله‌گرانی که با حجم‌های بزرگ معامله می‌کنند، یک کمیسیون ثابت می‌تواند نسبتاً ارزان‌تر تمام شود، در حالی که معامله‌گران با فعالیت کمتر ممکن است از کمیسیون‌های متغیری که به اندازه و حجم معاملات بستگی دارند، سود ببرند.
  • شفافیت و پیچیدگی: برخی بروکرها نظام هزینه‌ای پیچیده‌ای دارند که ممکن است شامل کمیسیون‌های نهفته و دیگر هزینه‌ها باشد. شفافیت در هزینه‌ها به تریدرها اجازه می‌دهد تا برآورد دقیق‌تری از هزینه‌های معامله داشته باشند.

به‌عنوان یک قاعده کلی، پایین‌نگه‌داشتن هزینه‌های معاملاتی می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا سود خالص بیشتری کسب کنند، مخصوصاً اگر حجم معاملاتی‌شان بالا باشد. همچنین مهم است که سایر عوامل، مانند پلتفرم معاملاتی، ابزارهای تجزیه‌وتحلیل، خدمات مشتری و سرعت اجرای معاملات را هم در انتخاب بروکر لحاظ کنید.

پایین‌نگه‌داشتن هزینه‌های معاملاتی می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا سود خالص بیشتری کسب کنند، مخصوصاً اگر حجم معاملاتی‌شان بالا باشد.
پایین‌نگه‌داشتن هزینه‌های معاملاتی می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا سود خالص بیشتری کسب کنند، مخصوصاً اگر حجم معاملاتی‌شان بالا باشد.

اپوفایننس به‌عنوان یک بروکر آنشور رگوله‌شده با ASIC، با بهره‌مندی از پلتفرم سوشیال تریدینگ خود، شیوه‌ای نوین و همگام با جدیدترین روندهای دنیای معاملات را به کاربران خود پیشنهاد می‌دهد. این پلتفرم به کاربران اجازه می‌دهد تا با دنبال‌کردن و کپی‌کردن استراتژی‌های تجاری تریدرهای برجسته، به تجربه معاملاتی عمیق‌تر و بهتری دست پیدا کنند. همچنین برای تریدرهای حرفه‌ای که به‌دنبال گسترش دامنه فعالیت و افزایش درآمد خود هستند، ظرفیت‌های فراوانی در نظر گرفته است تا بتوانند استراتژی‌ها و معاملات خود را به اشتراک بگذارند و از این طریق درآمدزایی کنند.

در بازارهایی که هر پیپ حائز اهمیت است، اسپردهای نزدیک به صفر اپوفایننس قدرت رقابتی بالایی را به تریدرها می‌بخشد. این امتیاز به‌معنای کاهش هزینه‌ها و موقعیتی بهتر برای برداشت سودهای بیشتر توسط معامله‌گران است. همچنین اسپردهای رقابتی به تریدرها کمک می‌کند تا با خیالی راحت‌تر و با اطمینان بیشتری در معاملات خود شرکت کنند.

تأثیر کمیسیون بروکر بر مدیریت ریسک

کمیسیون بروکر بخشی از هزینه‌های معاملاتی است و باید در مدیریت ریسک و استراتژی‌های معاملاتی لحاظ شود. تأثیر کمیسیون‌ بر مدیریت ریسک، شامل موارد زیر است:

  • کاهش میزان سودآوری: با وجود هزینه‌های کمیسیون، سود خالص ناشی از هر معامله کاهش می‌یابد. بنابراین، معامله‌گران باید پوزیشن‌هایی با نسبت سود به ریسک بالاتر داشته باشند تا این هزینه‌های اضافی را جبران کنند.
  • تأثیر بر تعیین حجم معامله‌: کمیسیون‌های بالا ممکن است باعث شوند معامله‌گرانی که با محدودیت سرمایه روبرو هستند، حجم پایین‌تری را معامله کنند که این امر مدیریت ریسک را دشوار می‌کند.
  • بازنگری در سطح توقف ضرر (Stop-Loss): توقف ضررها باید با درنظرگرفتن کمیسیون‌ها و اسپردها برای جلوگیری از خروج زود هنگام از معامله و کاهش ریسک‌های نهان تنظیم شوند.

استراتژی‌های کاهش کمیسیون بروکر

خبر خوب این است که شما می‌توانید استراتژی‌هایی را به کار بگیرید تا هزینه‌های معاملاتی شامل کمیسیون بروکر را کاهش دهید. این استراتژی‌ها شامل موارد زیر هستند:

  • انتخاب بروکر با هزینه‌های پایین‌تر: مقایسه‌ی دقیق اسپردها و کمیسیون‌های مختلف بروکرها می‌تواند کمک کند تا بروکری با کمترین هزینه‌های معاملاتی را انتخاب کنید.
  • معامله در جفت‌ارزهای معمول با اسپرد پایین: جفت‌ارزهای اصلی معمولاً اسپردهای پایین‌تری دارند و به علت حجم معاملات بالاتر، کمیسیون‌ها هم ممکن است کمتر باشد.
  • استفاده از استراتژی معاملاتی بهینه: انتخاب استراتژی‌های معاملاتی که به فرکانس کمتر ورود به معاملات نیاز دارد، می‌تواند به کاهش هزینه‌ها کمک کند.
  • معامله‌ در زمان‌های ثابت‌تر بازار: هنگام انتشار خبرهای مهم اقتصادی، اسپردها و نوسانات می‌توانند افزایش پیدا کنند. معامله در زمان‌های نسبتاً ثابت‌تر بازار می‌تواند به کاهش هزینه‌ها کمک کند.
  • اجتناب از اورتریدینگ: انجام معامله بیش از حد می‌تواند به تجمع کمیسیون‌ها و کاهش سودآوری منجر شود. تمرکز روی کیفیت معاملات بیشتر از کمیت آن‌ها می‌تواند موثر باشد و منجر به کمیسیون بروکر کمتر شود.
  • استفاده از حساب‌های پیشنهادی: برخی از بروکرها حساب‌هایی با ویژگی‌های متنوع پیشنهاد می‌کنند، مانند حساب‌های بدون کمیسیون که در عوض اسپردهای کمی بالاتر دارند که می‌تواند برای برخی استراتژی‌ها مفید باشد.
تمرکز روی کیفیت معاملات بیشتر از کمیت آن‌ها می‌تواند منجر به کمیسیون بروکر کمتر شود.
تمرکز روی کیفیت معاملات بیشتر از کمیت آن‌ها می‌تواند منجر به کمیسیون بروکر کمتر شود.

راهنمای مذاکره با بروکر برای دریافت کمیسیون‌ کمتر

شما می‌توانید با بروکر خود مذاکره کنید تا کمیسیون‌ها و هزینه‌های معاملاتی خود را کمتر کنید. استفاده از تکنیک‌ها و استراتژی‌های زیر می‌تواند کمک قابل توجهی به موفقیت شما در این امر کند:

  • تحقیق و مقایسه: قبل از مذاکره، هزینه‌های معاملاتی بروکر فعلی خود را با هزینه‌های سایر بروکرها مقایسه کنید. اطلاعات مربوط به کمیسیون‌ها و اسپردها را جمع‌آوری و داده‌های قانع‌کننده‌ای برای مذاکره فراهم کنید.
  • نشان‌دادن وفاداری: اگر شما مدت زمان طولانی‌تری با یک بروکر کار کرده‌اید یا حجم معاملات بالایی دارید، می‌توانید این نکات را به‌عنوان اهرمی برای مذاکره به کار ببرید.
  • ارائه حجم معاملاتی: معمولاً بروکرها تمایل بیشتری به مذاکره با معامله‌گرانی دارند که حجم معاملاتی‌شان بالا است. اگر شما بتوانید نشان دهید که می‌توانید حجم معاملاتی قابل توجهی را ارائه دهید، شانس بیشتری برای دریافت تخفیف دارید.
  • اشاره به پیشنهادات رقبا: اگر پیشنهادات بهتری از رقبا دریافت کرده‌اید، این موضوع را در مذاکرات خود مطرح کنید. بروکرها تمایلی به ازدست‌دادن مشتریان قدیمی خود ندارند.
  • بررسی مشوق‌ها و پروموشن‌ها: برخی از بروکرها ممکن است پروموشن‌ها یا مشوق‌هایی برای معامله‌گران عرضه کنند که می‌توانند شامل تخفیف بر کمیسیون‌ها یا دیگر مزایا باشند. از این موارد بهره‌مند شوید.
  • استفاده از حساب‌های مشتری VIP یا پرمیوم: برخی از بروکرها حساب‌هایی با مزایای بیشتر برای معامله‌گران حرفه‌ای یا با سرمایه‌گذاری‌های بزرگ ارائه می‌دهند که می‌توانند شامل کمیسیون‌های کمتر باشند. استفاده از این حساب‌ها کار هوشمندانه‌ای است که می‌توانید انجام دهید.
  • مذاکره بر اساس استراتژی معاملاتی: اگر استراتژی شما نیاز به تعداد زیادی معامله کوچک دارد، می‌توانید سعی کنید برای کاهش کمیسیون‌ها مذاکره کنید تا سودآوری شما تحت‌تأثیر قرار نگیرد.
  • آمادگی برای تغییر بروکر: آماده باشید که اگر بروکر فعلی شما قادر به پیشنهاد شرایط رقابتی نیست، به یک بروکر دیگر منتقل شوید.
  • رسمیت‌دادن به مذاکره: مذاکره شما باید حرفه‌ای و بر اساس شواهد عددی باشد. اگر استدلال‌های قوی‌ و بر پایه‌ داده‌های معتبر داشته باشید، این احتمال وجود دارد که بروکر نسبت به درخواست‌های شما پاسخ مثبت دهد.

مذاکره برای کمیسیون‌های کمتر، ممکن است نیاز به صرف زمان و صبر داشته باشد، اما می‌تواند برای بهبود مجموع سود و کاهش هزینه‌های معاملاتی شما بسیار موثر باشد.

روندها و نوآوری‌های جدید در کمیسیون بروکرها

روندها و نوآوری‌ها در صنعت بروکری، دائماً در حال تغییر هستند و این تغییرات معمولاً به نفع معامله‌گران است. روندها و نوآوری‌هایی که امروزه در کمیسیون بروکر به وجود آمده‌اند، شامل موارد زیر هستند:

  • بروکرهای بدون کمیسیون: روند فعلی نشان‌دهنده‌ کاهش کلی کمیسیون‌ها و افزایش تعداد بروکرهایی است که معاملات بدون کمیسیون عرضه می‌کنند. این امر بخصوص در بازار سهام و ETF‌ها دیده می‌شود.
  • حساب‌های ECN: بروکرهایی که از مدل ECN استفاده می‌کنند، معمولاً کمیسیون‌های پایین‌تر و اسپردهای کم‌تری ارائه می‌دهند. این امر به‌معنای شفافیت بیشتر و بهبود شرایط معاملاتی برای مشتریان است.
  • روندهای قیمت‌گذاری دینامیک: برخی بروکرها ساختارهای کمیسیونی متغیر عرضه می‌کنند که بر اساس عواملی مانند حجم معاملات مشتری یا فعالیت بازار تغییر می‌کند.
  • اسپردهای بازگشتی (Cashback on Spreads): برخی بروکرها برنامه‌های وفاداری یا پاداش را پیشنهاد می‌دهند که در آن‌ها بخشی از اسپرد یا کمیسیون به حساب معامله‌گران بازگردانده می‌شود.
  • ربات‌های معاملاتی و API‌های باز: تدارک دسترسی به رابط‌های برنامه‌نویسی که به معامله‌گران اجازه می‌دهند استراتژی‌های معاملات خودکار خود را اجرا کنند، در حال افزایش است و ممکن است در آینده بر ساختار هزینه‌های کمیسیون تأثیر بگذارد.
  • ترکیب‌سازی محصول: بروکرها ممکن است کمیسیون‌های خود را با دیگر محصولات و خدمات مالی ترکیب کنند تا بسته‌های جامع‌تری را با قیمت بهتر ارائه دهند.
بروکرهایی از فارکس که از مدل ECN استفاده می‌کنند، معمولاً کمیسیون‌های پایین‌تر و اسپردهای کم‌تری ارائه می‌دهند.
بروکرهایی از فارکس که از مدل ECN استفاده می‌کنند، معمولاً کمیسیون‌های پایین‌تر و اسپردهای کم‌تری ارائه می‌دهند.

با توجه به روندهای جدید، پیش‌بینی می‌شود که تغییرات آتی در سیاست‌گذاری‌های کمیسیون بروکر به‌صورت زیر باشد:

  • مدل‌های قیمت‌گذاری شفاف‌تر و ساده‌تر: با افزایش رقابت در صنعت بروکری و تقاضا برای شفافیت بیشتر، انتظار می‌رود که بروکرها به سمت مدل‌های کمیسیونی ساده‌تر و قابل فهم‌تر برای مشتریان حرکت کنند.
  • ویژگی‌های مبتنی بر فناوری بلاکچین: استفاده از فناوری‌ دفتر کل توزیع‌شده (DLT) مانند بلاکچین، ممکن است منجربه کاهش هزینه‌های تراکنش و کمیسیون‌ها شود، زیرا نیاز به واسطه‌های سنتی را محدود می‌کند.
  • انعطاف‌پذیری بالاتر در قیمت‌گذاری: با توجه به تنوع بیشتر در استراتژی‌های معاملاتی و نیازهای مشتریان، بروکرها ممکن است سیستم‌های کمیسیونی انعطاف‌پذیرتری ارائه دهند که با نیازهای فردی معامله‌گران هماهنگ‌تر است.
  • نوآوری‌های قانونی و مقرراتی: تغییرات در مقررات، به‌ویژه برای افزایش شفافیت و محافظت از سرمایه‌گذاران، می‌تواند نحوه تعیین کمیسیون بروکر و سایر هزینه‌های مرتبط با معاملات را بهتر کند.
  • استراتژی‌های بازاریابی نوآورانه: در یک دنیای رقابتی، بروکرها ممکن است از روش‌های بازاریابی خلاقانه‌تر به‌عنوان بخشی از استراتژی خود برای جذب و نگه‌داری مشتریان استفاده کنند که شامل ساختارهای کمیسیونی منحصربه‌فرد و جذاب می‌شود.

در حالی که پیش‌بینی‌کردن دقیق تغییرات آتی دشوار است، می‌توان انتظار داشت که نوآوری در محصولات مالی، فناوری، رقابت بروکرها و فشارهای قانونی و مقرراتی به‌طور مداوم سیاست‌گذاری‌های کمیسیون‌ها و هزینه‌های معاملاتی را تغییر دهند و شکل تازه‌ای به آن‌ها بدهند.

درک و مدیریت هوشمندانه کمیسیون بروکر، می‌تواند فرق بین موفقیت و شکست در دنیای معاملات را رقم بزند. معامله‌گرانی که به‌صورت استراتژیک به کمیسیون‌ها نگاه کنند و آن‌ها را به‌عنوان یک عامل تعیین‌کننده در تصمیم‌گیری‌های مالی خود در نظر بگیرند، مجهز به این توانایی هستند که با هوشیاری گام‌های بعدی خود را بردارند. با این‌حال، فراموش نکنیم که کمیسیون‌ها تنها یک قسمت از معادله هستند.

بهترین معامله‌گران، همواره به‌دنبال ابزارها و استراتژی‌هایی هستند که ضمن مدیریت هزینه‌ها، مهارت‌های آن‌ها را هم توسعه دهند و در نهایت، راه خود را در بازارها پیدا کنند. پس همانطور که به‌دنبال بروکری با کمترین کمیسیون‌ هستید، به سرمایه‌گذاری در دانش و تجربه معاملاتی خود هم ادامه دهید. این ترکیب قدرتمند، چراغی است روشن در مسیر پر فراز و نشیب سرمایه‌گذاری که راه را برای پیمودن مسیری سودآورتر و امن‌تر در جهان معاملات هموار می‌کند.

اپوفایننس به‌عنوان بروکری که تحت نظارت FSA رگوله شده است، توجه ویژه‌ای به حفاظت از دارایی‌های کاربران خود دارد. این مسئله اطمینان خاطر را برای تریدرها به همراه می‌آورد و در عصری که نگرانی‌های امنیتی در اوج خود قرار دارد، اعتماد را به‌عنوان سرمایه اصلی و ضامن آرامش ذهنی معامله‌گران هدیه می‌دهد.

اپوفایننس به‌عنوان بهترین بروکر فارکس، با ارائه دیدگاه‌ها و تحلیل‌های فنی عمیق به کمک Technical Views و ارائه ابزارهای نوآورانه معاملاتی، معامله‌گران را در درک بهتر و دقیق‌تر از بازار یاری می‌رساند. این ابزارها شامل الگوریتم‌های تشخیص الگو و تیمی از تکنسین‌های مجرب بازار هستند که جمع‌بندی معامله‌ای دقیق و قابل اعتماد را فراهم می‌کنند. این سرویس، همراه با دسترسی به پلتفرم‌های معاملاتی محبوب متاتریدر ۴ و ۵، برای کاربران اپوفایننس تجربه‌ای جامع و کامل از تریدینگ را به ارمغان می‌آورند.

منبع ++

کمیسیون بروکر چگونه محاسبه می‌شود؟

کمیسیون بروکر می‌تواند بر اساس حجم معامله، ارزش دارایی مورد معامله یا یک نرخ ثابت در هر تراکنش محاسبه شود. همچنین برخی بروکرها ممکن است از ترکیب این روش‌ها استفاده کنند. این مقادیر ممکن است بر اساس نوع حساب، خدمات اضافی ارائه‌شده و تعداد معاملات انجام‌شده تغییر کند.

آیا می‌توان کمیسیون بروکر را کاهش داد؟

بله، این کار امکان‌پذیر است. برای کاهش کمیسیون‌ها می‌توانید حجم معاملاتی خود را افزایش دهید تا از تخفیفات حجمی بهره‌مند شوید، با بروکر خود مذاکره کنید، سیاست‌های کمیسیونی خاصی را جستجو کنید که با سبک معاملاتی شما مطابقت دارد یا به یک پلتفرم معاملاتی با هزینه‌های پایین‌تر منتقل شوید.

چطور یک بروکر با کمترین کمیسیون‌ را انتخاب کنم؟

برای انتخاب بهترین بروکر با کمترین کمیسیون‌، باید اطلاعات مربوط به هزینه‌ها را به‌دقت جمع‌آوری و آن‌ها را با نیازهای معاملاتی خود مقایسه کنید. مراقب پیشنهادات ویژه و برنامه‌های تخفیفی بروکرها باشید، بررسی کنید که آیا هزینه پنهان یا محدودیت‌هایی مربوط به معاملات وجود دارد یا خیر و تجربیات دیگر تریدرها را هم مدنظر قرار دهید. همچنین مهم است که انتخاب شما تنها بر اساس کمیسیون‌ نباشد و مواردی مانند امنیت، پشتیبانی مشتری، سهولت استفاده از پلتفرم و شهرت بروکر را هم مدنظر قرار دهید.

«پراپ» یک روش سرمایه‌گذاری شرکت‌های مالی بزرگ، روی تریدرها است. مجموعه‌های سرمایه‌گذار با قراردادن سرمایه خود در اختیار معامله‌گران بازارهای مالی، در سود این افراد شریک می‌شوند. از آن‌جایی‌که اکثر تریدرها سرمایه‌های کلانی در اختیار ندارند، پراپ تریدینگ یک فرصت مناسب است تا با سرمایه‌های بزرگ معامله کنند و سود بیشتری به‌دست آورند. این روش مزایای زیادی دارد، اما هر معامله‌گری نمی‌تواند چنین موقعیتی را کسب کند. در واقع قوانین شرکت‌های ارائه‌دهنده پراپ، فقط به تریدرهای حرفه‌ای اجازه می‌دهد تا با سرمایه آن‌ها وارد معاملات شوند. برای آشنایی با قوانین پراپ و ویژگی‌های آن، در ادامه با ما همراه باشید.

بهترین مجموعه برای خدمات معامله‌گری در بازارهای مالی، بروکر آنشور اپوفایننس است. این مجموعه به‌عنوان بهترین بروکر فارکس، با گستردگی فعالیت در بازارهای مالی، از جمله فارکس، ارزهای دیجیتال، کالاها و سهام‌های بین‌المللی، امکانات زیادی برای تریدرهای ایرانی فراهم می‌کند. از دیگر خدمات این بروکر، قابلیت کپی ترید است که با کمترین اسپرد و کمیسیون می‌توانید از آن بهره‌مند شوید.

پراپ تریدینگ چیست؟

قبل از آشنایی با قوانین پراپ، بهتر است ابتدا بدانید پراپ تریدینگ چیست. پراپ تریدینگ (Prop Trading) یک شیوه معامله‌گری در بازارهای مالی بدون سرمایه است. در واقع تریدر پراپ، با منابع مالی یک شرکت یا سرمایه‌گذار وارد معاملات می‌شود. همان اصطلاح عامه «کار از من، سرمایه از تو»، در پراپ تریدینگ جریان دارد. در پراپ، ابتدا شرکت سرمایه‌گذار، معامله‌گر را بررسی می‌کند و اگر این معامله‌گر سودده باشد، سرمایه مناسبی در اختیارش قرار می‌دهد تا در سودش شریک شود. این همکاری مهارت و سرمایه، باعث ایجاد سود بیشتر و یک معامله برد/ برد برای دو طرف می‌شود.

شرکت‌های ارائه‌دهنده سرمایه، معامله‌گران بین‌المللی را از هر نقطه جهان استخدام می‌کنند. این شرکت‌ها، مهارت معامله‌گران را آزمایش می‌کنند، سپس سرمایه قابل توجهی را به آن‌ها اختصاص می‌دهند تا معامله کنند. پس از این، شرکت سرمایه‌گذار پراپ در اندکی از سودی که معامله‌گران کسب می‌کنند، شریک می‌شوند. اما بزرگ‌ترین چالش برای این شرکت‌، ضرر و زیان ناشی از معاملات تریدرها است. برای مقابله با این موضوع، معمولا شرکت‌های ارائه‌دهنده سرمایه، قوانینی در جهت کاهش ریسک و از دست دادن پول زیاد دارند و در عین‌حال، از ابزارهایی برای نظارت بر حساب‌های معامله‌گران استفاده می‌کنند.

شرکت‌های ارائه‌دهنده سرویس پراپ، شبیه به هم نیستند و هر کدام قوانین پراپ متفاوتی را ارائه می‌دهند.
شرکت‌های ارائه‌دهنده سرویس پراپ، شبیه به هم نیستند و هر کدام قوانین پراپ متفاوتی را ارائه می‌دهند.

چطور معامله‌گر پراپ شویم؟

روند تبدیل‌شدن به یک معامله‌گر پراپ نسبتا ساده است و بیشتر به مهارت شما بستگی دارد. ابتدا، با پرکردن چند جزئیات در سایت شرکت ارائه‌دهنده پراپ، ثبت‌نام کنید. بعد، در یک مصاحبه حضوری یا غیر حضوری، با مدیرحساب صحبت می‌کنید، که شما را در این فرآیند راهنمایی می‌کند. سپس، برای آزمایش مهارت‌هایتان به یک حساب آزمایشی منتقل می‌شوید. درصورت تایید، این شرکت شما را تامین مالی می‌کند و روند معاملات واقعی آغاز می‌شود. پروسه پذیرش معامله‌گر، فرآیند دوره آزمایشی و واقعی معاملات، پارامترها و مقرراتی دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

قوانین پراپ و پارامترهای معاملات

برای یافتن شرکت متناسب با سبک معاملاتی خود، باید کمی تحقیق کنید. شرکت‌های ارائه‌دهنده سرویس پراپ، شبیه به هم نیستند و هر کدام قوانین پراپ متفاوتی را ارائه می‌دهند. با این‌حال برخی پارامترهای پذیرش تریدر و دوره‌های آزمایشی و واقعی در این شرکت‌ها شبیه به هم است.

در ادامه، فهرستی از اصطلاحات مورد استفاده شرکت‌های پراپ برای توصیف قوانین و محدودیت‌هایشان را گردآوری کردیم تا معامله‌گران قوانین و نکات مهم در پراپ را بهتر درک کنند. اکثر شرکت‌های پراپ، قوانین سخت‌گیرانه‌ای دارند که ممکن است به‌طور تصادفی آن‌ها را زیر پا بگذارید و حساب شما به حالت تعلیق درآید. از آن‌جایی‌که معامله‌گران پراپ از سرتاسر جهان استخدام می‌شوند و انگلیسی، زبان اول آن‌ها نیست، ممکن است در درک قوانین و مفاهیم پراپ دچار مشکل شوند و ناخواسته یکی از قوانین را نقض کنند.

  • شرکت پراپ و بروکر: بروکر یا کارگزار، شخص یا شرکتی است که به‌عنوان واسطه بین سرمایه‌گذار و بورس اوراق بهادار فعالیت و این دو را به یکدیگر متصل می‌کند. برخی از شرکت‌های پراپ با یک کارگزاری شریک می‌شوند. همچنین برخی شرکت‌های پراپ، به‌جای شراکت با کارگزاری به سراغ شرکت ارائه‌دهنده نقدینگی نهادی می‌روند که به آن‌ها اجازه می‌دهد از نقدینگی عمیق در بازار بهره‌مند شوند. گروه سوم از شرکت‌های پراپ، خود ارائه‌دهنده نقدینگی نهادی هستند و با جذب معامله‌گران به‌صورت مستقیم در بازارهای مالی فعالیت می‌کنند. این شرکت‌ها به‌جای شراکت با بروکرها از سرویس‌های متنوع پلتفرم‌های مالی برای معاملات استفاده می‌کنند.
    یکی از دلایل تنوع قوانین پراپ و پارامترها در پراپ تریدینگ، وضعیت این شرکت‌ها و همکاری آن‌ها با بروکرهای مختلف است. این همکاری گاها به نفع معامله‌گر و گاهی نیز به نفع شرکت‌های پراپ و بروکر است. در هر صورت، معامله‌گر می‌تواند با بررسی شرکت‌های پراپ، بهترین و آسان‌ترین شرایط را برای معامله‌گری انتخاب کند.
  • حساب آزمایشی: حساب آزمایشی نوعی حساب است که توسط شرکت‌های پشتیبانی پراپ ارائه می‌شود و به تریدر اجازه می‌دهد تا قبل از واریز پول واقعی، پلتفرم را آزمایش کند. تمام شرکت‌هایی که از مرحله ارزیابی یا چالش برای تایید معامله‌گران استفاده می‌کنند، با یک حساب آزمایشی این کار را انجام می‌دهند.
مقدار هزینه مرحله ارزیابی معامله‌گر به میزان سرمایه‌ای بستگی دارد که معامله‌گر در چالش آن شرکت می‌کند.
مقدار هزینه مرحله ارزیابی معامله‌گر به میزان سرمایه‌ای بستگی دارد که معامله‌گر در چالش آن شرکت می‌کند.
  • مرحله ارزیابی یا چالش: چالش یا مرحله ارزیابی معامله‌گر، زمانی است که شرکت‌های پراپ از معامله‌گر خود می‌خواهند مرحله ارزیابی را تکمیل کند. این مرحله دارای یک یا دو فاز است که شرکت پراپ آن را تعیین می‌کند. معامله‌گر برای نشان‌دادن استعداد و مهارت خود در ترید، معمولاً در فاز اول حدود 30 روز فرصت دارد تا این مرحله را پشت سر بگذارد. این مرحله، یعنی رسیدن به هدف سود معین که در شرکت‌های پراپی مختلف متفاوت است. رایج‌ترین سود هدف برای این مرحله، بین 8 تا 10 درصد است. در فاز دوم، معمولاً بین 30 تا 60 روز به تریدر فرصت می‌دهند تا به هدف سود دیگری برسد. بعد از این فاز، به معامله‌گر در صورت موفقیت، فاند (سرمایه) برای معاملات واقعی تعلق می‌گیرد.
    مرحله ارزیابی یا چالش برای معامله‌گر دارای هزینه‌ای بین 20 تا 1000 دلار است. این هزینه برای ارزیابی معامله‌گر است و برخی شرکت‌های پراپ بعد از تکمیل چالش، هزینه را عودت می‌دهند. مقدار این هزینه نیز به میزان سرمایه‌ای بستگی دارد که معامله‌گر در چالش آن شرکت می‌کند. این سرمایه از 5 هزار دلار تا 2 میلیون دلار متفاوت است و هر مقدار که بیشتر شود، هزینه چالش آن نیز افزایش می‌یابد.
    اما برخی شرکت‌ها در قوانین پراپ، مرحله ارزیابی برای دریافت حساب سرمایه‌گذاری ندارند. برخی از آن‌ها با یک مصاحبه تلفنی، سؤالاتی در مورد تجربه تجاری یا استراتژی معامله‌گر می‌پرسند. برخی دیگر نیز مصاحبه تلفنی را در مراحلی انجام می‌دهند که معامله‌گر در چالش‌ها شکست می‌خورد تا فرصت مجدد به او بدهند.
  • حساب واقعی: نقطه مقابل یک حساب دمو یا آزمایشی، معامله با یک حساب واقعی است. در این حساب از وجوه واقعی برای معاملات استفاده می‌شود. تعداد زیادی از شرکت‌های پشتیبانی پراپ از معامله‌گران خود می‌خواهند پس از گذراندن مرحله ارزیابی، از یک حساب آزمایشی به یک حساب کاربری واقعی منتقل شوند. قانون رسیدن به حساب واقعی در بیشتر شرکت‌های پراپی، کامل کردن مرحله ارزیابی یا چالش است که پس از آن معامله‌گر به تایید شرکت می‌رسد. در حساب واقعی، مبلغ قابل معامله به میزان درخواست معامله‌گر بین 5 هزار تا 2 میلیون دلار متفاوت است.
    حساب واقعی نیز یک‌سری الزامات و قوانین دارد که اگر معامله‌گر رعایت نکند، حسابش تعلیق یا حذف می‌شود. معمولا اکثر شرکت‌های پراپی برای این حساب حدضرر ثابت روزانه و کلی تعیین می‌کنند. برای حدسود، اما میزان خاصی در نظر گرفته نمی‌شود، زیرا اولین اولویت در بازارهای مالی ضرر ندادن است. با این‌حال بیشتر شرکت‌های پشتیبانی پراپ، حداقل سود 5 درصد را در حساب واقعی برای هر ماه اعلام می‌کنند.
    علاوه‌بر حدسود و ضرر، مدیریت سرمایه و ریسک نیز در معاملات حساب واقعی برای اکثر شرکت‌های پراپ اهمیت دارد و جزو قوانین پراپ است. سبک معاملاتی تریدر و میزان ریسک، هرچند با قراردادن حدسود وضرر در معامله کنترل می‌شود، اما نشان‌دهنده مهارت معامله‌گر است.
  • حدضرر در معاملات واقعی و آزمایشی: معمولا حدضرر در معاملات آزمایشی یا مرحله چالش، 5 درصد روزانه و به طور کلی 12 درصد است. اگر یک معامله‌گر در معامله آزمایشی در چند روز کلا 12 درصد ضرر کند، چالش را باخته است. اگر این معامله‌گر در یک روز 5 درصد ضرر کند، باز هم مرحله چالش را باخته است. بسیاری از شرکت‌های پراپ این میزان ضرر را در حساب آزمایشی برای خارج‌کردن تریدر از گردونه چالش در نظر می‌گیرند تا مهارت‌های معامله‌گر افزایش یابد. در معاملات واقعی نیز همین میزان دراداون (Dradown) روزانه و کلی برای ضرر تریدر در نظر گرفته می‎شود. عبور تریدر از این میزان، باعث حذف یا تعلیق اکانتش می‌شود.
  • روش و استراتژی معامله‌گری: بسیاری از شرکت‌های پراپ به روش معامله‌گری تریدر کاری ندارند و میزان حداقلی معاملات 30 روزه برای تریدر را 5 معامله درنظر می‌گیرند. برخی دیگر از شرکت‌ها تعداد معاملات بیشتری را مدنظر دارند که با توجه به میزان سرمایه ارائه‌شده متفاوت است. روش معامله‌گری بلندمدت، کوتاه‌مدت، روزانه، ساعتی یا اسکالپی می‌تواند در پراپ توسط معامله‌گر تعیین شود و کاملا انتخابی است. معامله‌گر بهتر است قوانین پراپ را در هر شرکت مطالعه کند و مطابق با روش معامله‌گری خود، یکی از این شرکت‌ها را انتخاب کند.
    استراتژی در معامله‌گری بسیار مهم است و شرکت‌های پراپ، استراتژی‌های تریدر را در دوره چالش ارزیابی می‌کنند. با این‌حال ممکن است برخی از این شرکت‌ها اجازه استفاده از بعضی استراتژی‌ها را به معامله‌گران ندهند که این می‌تواند باعث شکست تریدر در چالش شود. البته برای بیشتر شرکت‌های پشتیبانی از پراپ، نوع استراتژی اهمیتی ندارد و فقط هدف رسیدن به سود معین مدنظر است.
  • حساب اولیه پراپ: حساب اولیه، مقدار سرمایه‌ای است که تریدر با آن می‌تواند شروع کند. برخی شرکت‌های پراپ، دارای انواع حساب‌ها با مبالغ مختلف هستند و در ابتدا به معامله‌گر پیشنهاد می‌دهند تا با حساب‌های کوچک‌تر شروع کند. سپس اگر تریدر میزان معینی سود ایجاد کرد، اجازه دسترسی به حساب بزرگ‌تر را به او می‌دهند.
اهرم یا لوریج (Laverage)، ابزاری برای بزرگ‌کردن حساب‌های کوچک است.
اهرم یا لوریج (Laverage)، ابزاری برای بزرگ‌کردن حساب‌های کوچک است.
  • اهرم در معاملات پراپ: اهرم یا لوریج (Laverage)، ابزاری برای بزرگ‌کردن حساب‌های کوچک است. اهرم دارای ریسک است، زیرا می‌تواند منجر به ضرر زیاد شود. معامله‌گر می‌تواند تا 100000 دلار در اهرم 100:1 با کمتر از 1000 دلار در حساب خود معامله کند. شرکت‌های پراپ، اهرم‌های متفاوتی در ابزارهای تجاری مختلف درنظر می‌گیرند. بیشتر این شرکت‌ها به معامله‌گران اجازه استفاده از اهرم 100:1 برای فارکس و اهرم 2:1 برای ارزهای دیجیتال به‌دلیل نوسانات بالای کریپتوها را می‌دهند. قوانین پراپ در زمینه استفاده از اهرم در برخی شرکت‌ها، بسیار سخت‌گیرانه است.
  • اندازه‌ معاملات: به تعداد واحدهای یک ابزار معاملاتی خریداری شده در بورس، لات (Lot) گفته می‌شود. معامله‌گر هنگامی که سفارش‌ها را در پلتفرم معاملاتی خود قرار می‌دهد، آن‌ها در اندازه‌های لات قرار می‌گیرند. بیشتر شرکت‌های پراپ حداکثر میزان یک معامله براساس لات را تعیین می‌کنند و معامله‌گران اجازه ندارند از حداکثر این میزان در معاملات خود تجاوز کنند. این وضعیت برای اکثر معاملات پراپ در بازار ارزهای دیجیتال، فارکس، سهام‌های بین‌المللی و غیره مرسوم است.
  • پلتفرم معاملاتی: محبوب‌ترین پلتفرم‌های معاملاتی برای پراپ، متاتریدر 4 و متاتریدر 5 هستند. متاتریدر 4 فقط برای فارکس است، در حالی‌که متاتریدر 5 را می‌توان در سایر بازارها نیز استفاده کرد. برخی شرکت‌های پراپ از MetaTrader 4 استفاده می‌کنند، زیرا بسیار محبوب است. اما شرکت‌هایی نیز وجود دارند که نه تنها از پلتفرم متاتریدر، بلکه از سایر پلتفرم‌ها مانند سی تریدر (CTrader) استفاده می‌کنند. معمولا شرکت‌های پشتیبانی از سرویس پراپ در استفاده از پلتفرم‌های معاملاتی هیچ محدودیتی ندارند و انتخاب این مورد کاملا به معامله‌گر بستگی دارد.
  • تقسیم سود: سود حاصل از معاملات در حساب واقعی، بین تریدر و شرکت پشتیبانی پراپ تقسیم می‌شود. در شرکت‌های مختلف این سود متفاوت است و معمولا 20 به 80 به نفع معامله‌گر تقسیم می‌شود. البته در برخی شرکت‌ها به میزان کمتر یا بیشتری از حد معمول برای معامله‌گر سود در نظر می‌گیرند. حساب آزمایشی معمولا تقسیم سود ندارد، زیرا از پول واقعی در آن استفاده نمی‌شود. زمان برداشت سود معمولا در پایان دوره 30 روزه حساب است، مگر این‌که شرکت مقررات دیگری برای حساب معامله‌گر مدنظر داشته باشد که در قوانین پراپ ارائه می‌دهد.
  • بازارهای معاملاتی: در پراپ، معمولا همه دارایی‌ها و قراردادهای مختلف، از جمله سهام، فلزات، فارکس، کریپتو، شاخص‌ها، کالاها و اوراق قرضه قابل معامله هستند. اما همه شرکت‌های پراپ از همه این بازارها پشتیبانی نمی‌کنند و فقط معاملات فارکس در تمامی این سرویس‌های پراپ ارائه می‌شود. اگر شما یک تریدر اختصاصی در یک بازار هستید، بهتر است در انتخاب شرکت ارائه‌دهنده پراپ دقت کنید و ببینید زمینه فعالیت در بازار مدنظر شما را دارد یا خیر.
  • هزینه معاملاتی: برخی شرکت‌های پراپ به خاطر ارائه سرمایه معین برای تریدر، مبلغی به عنوان حق اشتراک ماهیانه دریافت می‌کنند. بعضی از این شرکت‌ها نیز هیچ مبلغی بابت فعالیت در پراپ از معامله‌گر نمی‌گیرند و این موضوع کاملا به قوانین پراپ این شرکت‌ها مربوط می‌شود. دریافت یا عدم دریافت حق اشتراک، هزینه مرحله چالش و سایر هزینه‌ها، پارامترهای مهمی در انتخاب یک شرکت پراپ محسوب می‌شود که شما به عنوان یک تریدر باید مدنظر قرار دهید.
اطمینان حاصل کنید که قوانین پراپ تعیین‌شده توسط هر شرکت، با سبک معاملاتی، ابزارها و استراتژی‌های مدیریت ریسک شما مطابقت کامل داشته باشند.
اطمینان حاصل کنید که قوانین پراپ تعیین‌شده توسط هر شرکت، با سبک معاملاتی، ابزارها و استراتژی‌های مدیریت ریسک شما مطابقت کامل داشته باشند.

چگونه بهترین شرکت پشتیبانی پراپ را برای خود انتخاب کنیم؟

در انتخاب شرکت پراپ تریدینگ مناسب، عوامل مهمی را باید مدنظر قرار دهید. تمام مواردی که در بالا گفته شد، می‌تواند به شما کمک کند. با این‌حال در ادامه به معرفی ویژگی‌های یک شرکت پراپ مناسب می‌پردازیم.

  • قوانین و پارامترهای انعطاف‌پذیر: قوانین پراپ و محدودیت‌های معاملاتی تعیین‌شده توسط هر شرکت پراپ را بررسی کنید. اطمینان حاصل کنید که این قوانین با سبک معاملاتی، ابزارها و استراتژی‌های مدیریت ریسک شما مطابقت کامل دارند. یادتان باشد، قوانین پراپ سخت‌گیرانه شما را از نظر روانشناسی بهم می‌ریزد و ممکن است نتوانید در بلندمدت با این شرکت کار کنید.
  • اهرم مناسب و مدیریت ریسک: به اهرم ارائه‌شده توسط کارگزار شرکت پشتیبانی پراپ دقت کنید. مخصوصا اگر در بازارهایی با اهرم بالا معامله می‌کنید، بسیار مهم است که مطابق با استراتژی شما باشد. همچنین، در مورد سیاست‌های مدیریت ریسک آن‌ها اطلاعات کافی کسب کنید.
  • پشتیبانی آموزشی: به منابع آموزشی ارائه‌شده توسط هر شرکت پراپ توجه کنید و به‌دنبال بهبود مهارت‌های خود در ترید باشید. دسترسی به مربیان باتجربه، وبینارها و مقالات آموزشی، می‌تواند نقش مهمی در موفقیت معاملات شما داشته باشد.
  • بسترها و ابزارهای معاملاتی: کیفیت پلتفرم‌ها و ابزارهای معاملاتی شرکت پراپ مورد نظر را ارزیابی کنید. یک پلتفرم کارآمد و خوب با کاربری راحت، می‌تواند معاملات شما را ساده‌تر کند و عملکرد کلی شما را بهبود دهد.
  • مقررات پرداخت و برداشت: قوانین پراپ در برداشت سود از شرکت ارائه‌دهنده سرویس پراپ را بررسی کنید. کارمزد پنهان یا شرایط برداشت محدودکننده‌ای اگر جزو شرایط شرکت پراپ باشد، سود معاملات شما را کاهش می‌دهد.
  • شهرت و اعتبار: در مورد شهرت و معروفیت شرکت پراپ تحقیق کنید. دریافت بازخورد از سایر معامله‌گران، می‌تواند به انتخاب یک شرکت معتبر کمک کند. معمولا شرکت‌های معروف، نه تنها شرایط مناسب‌تری برای معامله‌گران دارند، بلکه خدمات بهتر با قوانین مساعدتری را ارائه می‌دهند.
  • خدمات مشتریان: داشتن خدمات پاسخگو و مفید به مشتریان و معامله‌گران توسط شرکت‌های پراپ، یک ویژگی ارزشمند است. این ویژگی در لحظات حساس معامله‌گری بسیار به کار می‌آید، زیرا ممکن است مشکلی در پلتفرم ایجاد شود و شما بخواهید در همان لحظه آن را رفع کنید تا وارد ضرر نشوید.

با ارزیابی دقیق عواملی که در بالا ذکر شد، می‌توانید تصمیمی آگاهانه بگیرید و بهترین کارگزار شرکت پراپ را انتخاب کنید که مطابق با استراتژی معاملاتی شما است.

پراپ تریدینگ یک روش سودمند برای تریدرها و شرکت‌های سرمایه‌گذار است که مستقیما وارد معاملات بازارهای مالی می‌شوند. در واقع تریدر با مبلغ کلانی که یک شرکت سرمایه‌گذار در اختیارش قرار می‌دهد، معامله و سود کسب می‌کند. شرکت سرمایه‌گذار در این کسب سود با درصد معینی شریک می‌شود. تریدرها بعد از گذراندن یک یا دو مرحله آزمایشی برای معاملات واقعی تایید و استخدام می‌شوند. بیشتر معامله‌گران پراپ تریدینگ پس از تایید، با مبلغی از 5 هزار تا 2 میلیون دلار توسط شرکت‌های پراپ تامین مالی می‌شوند.

این معامله‌گران یک سری قوانین را باید در معاملات رعایت کنند تا حساب پراپ خود را از دست ندهند. در این مقاله به قوانین پراپ و پارامترهای لازم در پراپ تریدینگ اشاره شد. اگر به مهارت خود در ترید اطمینان دارید، با رعایت این مقررات و قوانین پراپ، می‌توانید از شرکت‌های سرمایه‌گذار برای معاملات خود، سرمایه جذب کنید و سود قابل توجهی به‌دست آورید.

برای تریدرهای ایرانی، پلتفرم معاملاتی اپوفایننس با رگوله ASIC استرالیا بهترین گزینه است. این مجموعه، در بستری کاملا امن و سریع، خدمات خریدوفروش سهام‌های بین‌المللی، کالاها، ارزهای دیجیتال و معاملات فارکس را ارائه می‌دهد. با ثبت‌نام در بروکر اپوفایننس، از کمیسیون و اسپرد بسیار کم در معاملات خود بهره‌مند شوید.

منبع ++++

پراپ تریدینگ چه سودی برای شرکت‌های سرمایه‌گذار دارد؟

شرکت‌های سرمایه‌گذار با جذب معامله‌گران حرفه‌ای و قراردادن سرمایه در اختیار ایشان، سود کسب می‌کنند. اگر تعداد معامله‌گران زیاد شود، میزان سود این شرکت‌ها به میزان قابل توجهی افزایش می‌یابد. به‌عنوان مثال، شرکتی مانند DTTW™ هزاران معامله‌گر دارد که هر روز معامله می‌کنند. پراپ تریدینگ کمک می‌کند تا این شرکت‌ها بازده خود را به حداکثر برساند.

چرا رعایت قوانین پراپ تریدینگ مهم است؟

قوانین پراپ تریدینگ در ابتدا برای حفظ سرمایه شرکت پراپ تعیین می‌شود. با این‌حال قوانین پراپ تاثیر مستقیم در فهمیدن کارآمدی استراتژی معامله‌گر دارد. یک معامله‌گر برای آن‌که بتواند در بازارهای مالی دوام بیاورد و به سود برسد، باید به استراتژی خود اطمینان داشته باشد. حال قوانین پراپ نیز به کمک معامله‌گر می‌آیند تا استراتژی خود را محک بزند.

آیا بانک‌ها می‌توانند در معاملات پراپ مشارکت کنند؟

قانون ولکر که به‌واسطه بحران مالی سال 2007-2008 اجرایی شد و محدودیت‌هایی را علیه بانک‌های بزرگ اعمال کرد. طبق این قانون، بانک‌ها حق انجام معاملات پراپ با سپرده مشتریان را ندارند. این قانون برای محافظت از سرمایه مشتریان و جلوگیری از انواع سرمایه‌گذاری‌های سفته‌بازی تصویب شده است.

نرخ بهره یکی از مهم‌ترین متغیرهای اقتصادی است که روی سرمایه‌گذاری، تسهیلات، مصرف و تورم تأثیر می‌گذارد. این نرخ نشان‌دهنده هزینه وام‌گیری یا بازده سرمایه‌گذاری است. اما چه عواملی نرخ بهره را تعیین می‌کنند؟ چرا نرخ بهره در زمان‌ها و مکان‌های مختلف متفاوت است؟ چه رابطه‌ای بین نرخ بهره و سایر متغیرهای اقتصادی وجود دارد؟ در این مقاله از اپوفایننس، به این سوالات پاسخ می‌دهیم و عوامل موثر بر نرخ بهره را بررسی می‌کنیم. همچنین نشان می‌دهیم که چگونه این عوامل با یکدیگر و با نرخ بهره ارتباط دارند و تغییرات آن‌ها چه پیامدهایی برای معامله‌گران و سیاست‌گذاران اقتصادی خواهد داشت.

تعریف و انواع نرخ بهره

نرخ بهره به میزانی از سرمایه‌ قرضی یا سرمایه‌گذاری که به‌عنوان پاداش به صاحب آن پرداخت می‌شود، گفته می‌شود. به‌عبارت دیگر، بهره بهایی است که برای وام‌گرفتن پول می‌پردازید و همینطور همان چیزی است که از پس‌انداز خود به‌دست می‌آورید.

بهره کمک می‌کند تا تعیین کنید که تقریباً برای هر چیزی که مستلزم استقراض است، از جمله پول، اتومبیل و خانه، چقدر می‌پردازید. البته این یک تعریف ساده برای بهره است، زیرا انواع مختلفی از بهره وجود دارد. نرخ بهره بر اساس درصدی از مبلغ اصلی وام یا سپرده محاسبه می‌شود. این نرخ تأثیر مهمی ‌بر اقتصاد و بازارهای مالی دارد.

نرخ بهره به میزانی از سرمایه‌ قرضی یا سرمایه‌گذاری که به‌عنوان پاداش به صاحب آن پرداخت می‌شود، گفته می‌شود.
نرخ بهره به میزانی از سرمایه‌ قرضی یا سرمایه‌گذاری که به‌عنوان پاداش به صاحب آن پرداخت می‌شود، گفته می‌شود.

بهره می‌تواند ساده یا مرکب باشد؛ می‌تواند ثابت یا متغیر باشد؛ می‌توان آن را به‌صورت ماهانه، سه ماهه یا حتی یک‌باره پرداخت کرد و این لیست ادامه دارد. در واقع انواع مختلفی از بهره وجود دارد. متداول‌ترین نوع بهره‌ای که با آن مواجه می‌شوید، نرخ متغیر است که می‌تواند در طول زمان تغییر کند؛ به این معنی که پرداخت‌های شما ممکن است افزایش یا کاهش پیدا کند. بسته به اینکه در کدام کشور هستید، عوامل موثر بر نرخ بهره ممکن است تفاوت‌هایی با هم داشته باشند. برخی از انواع نرخ بهره، عبارت‌اند از:

نرخ بهره اسمی

نرخ بهره‌ اسمی ‌یا نومینال، نرخی است که در قرارداد وام یا سپرده تعیین می‌شود و تورم را در نظر نمی‌گیرد؛ یعنی بر اساس مبلغ اصلی وام یا سرمایه‌گذاری محاسبه می‌شود. این نرخ، نمایان‌گر میزان سود یا بهره‌ای است که مشتری باید به ارائه‌دهنده وام یا سرمایه‌گذاری پرداخت کند.

برای درک بهتر، فرض کنید یک بانک به شما وام ۱۰ میلیون تومان با نرخ بهره نومینال ۵٪ سالانه اعطا کرده است. این بدان معناست که شما باید به‌طور ماهانه ۵٪ از مبلغ اصلی وام، یعنی ۵٪ از 10 میلیون تومان یا 500 هزار تومان به‌عنوان بهره پرداخت کنید.

برای محاسبه میزان کل سود در طول مدت وام، به‌عنوان مثال یک وام سه ساله، از فرمول زیر استفاده می‌شود:

میزان سود کل = مبلغ اصلی × نرخ بهره نامینال × مدت وام

اگر در مثال بالا مدت وام سه سال باشد، میزان کل سود محاسبه می‌شود:

میزان سود کل = 10 میلیون تومان × ۰.۰۵ (نرخ بهره نومینال) × ۳ (سال) = ۱،۵۰۰ هزار تومان

بنابراین، با دریافت وام 10 میلیون تومان با نرخ بهره نومینال ۵٪ سالانه به مدت سه سال، شما در کل باید یک میلیون و 500 هزار تومان به‌عنوان بهره پرداخت کنید.

نرخ بهره واقعی

نرخ بهره واقعی، نرخ بهره‌ای است که تورم را از نرخ بهره اسمی ‌کم می‌کند و نشان‌دهنده قدرت خرید واقعی پول است. این نرخ بهره بر اساس عواملی مانند نرخ تورم و نرخ بهره نامینال تعیین می‌شود و به‌عنوان یک معیار مهم برای ارزیابی واقعیت سود و سرمایه‌گذاری‌ها استفاده می‌شود.

برای محاسبه نرخ بهره واقعی، ابتدا نرخ تورم در نظر گرفته می‌شود. سپس این نرخ از نرخ بهره نومینال کسر می‌شود تا نرخ بهره واقعی به‌دست آید. فرمول محاسبه نرخ بهره واقعی به‌صورت زیر است:

نرخ بهره واقعی = [(1 + نرخ بهره نامینال) / (1 + نرخ تورم) 1-]

برای مثال فرض کنید شما یک سرمایه‌گذار هستید و بانک به شما وام 10 میلیون تومان با نرخ بهره نومینال ۵٪ سالانه اعطا کرده است. همچنین، نرخ تورم در سال جاری ۳٪ است. برای محاسبه نرخ بهره واقعی، از فرمول ذیل استفاده کنید:

نرخ بهره واقعی = ((1 + 0.05) / (1 + 0.03)) – 1= 0.0194

بنابراین، نرخ بهره واقعی برای این وام با نرخ تورم ۳٪ و نرخ بهره نومینال ۵٪ برابر با ۱.۹۴٪ است. این نرخ نشان‌دهنده سود واقعی شما روی سرمایه‌گذاری با در نظر گرفتن تأثیر تورم و هزینه‌های مرتبط دیگر است.

نرخ بهره واقعی بر اساس عواملی مانند نرخ تورم و نرخ بهره نامینال تعیین می‌شود و به‌عنوان یک معیار مهم برای ارزیابی واقعیت سود و سرمایه‌گذاری‌ها استفاده می‌شود.
نرخ بهره واقعی بر اساس عواملی مانند نرخ تورم و نرخ بهره نامینال تعیین می‌شود و به‌عنوان یک معیار مهم برای ارزیابی واقعیت سود و سرمایه‌گذاری‌ها استفاده می‌شود.

نرخ بهره موثر

نرخ بهره‌ موثر یا Effective Interest Rate (EIR)، نشان‌دهنده بازده واقعی یک وام یا سپرده است و فرکانس پرداخت بهره را در نظر می‌گیرد. این نوع نرخ بهره برای مقایسه وام‌ها یا سپرده‌هایی که فرکانس پرداخت بهره متفاوت دارند، مفید است.

فرمول محاسبه نرخ بهره موثر، به‌صورت زیر است:

EIR = [1 + (i/n)]n – 1

که در آن:

  • i نرخ بهره نومینال سالانه است.
  • n تعداد دوره‌های پرداخت بهره در یک سال است.

فرض کنید که شما یک وام 10 میلیون تومانی با نرخ بهره نومینال ۵٪ سالانه گرفته‌اید. اگر بهره به‌صورت ماهانه پرداخت شود، برای محاسبه نرخ بهره موثر:

EIR = [1 + (0.05/12)]12 – 1 ~0.0511614

بنابراین نرخ بهره موثر برای این وام، با در نظر گرفتن هزینه‌های مرتبط دیگر، حدود ۵٫۱۶٪ است.

نرخ بهره ساده

حال که دانستید عوامل موثر بر نرخ بهره متفاوتند، درباره بعضی از انواع نرخ بهره صحبت خواهیم کرد. نرخ بهره ساده، یک نوع نرخ بهره است که بر اساس مبلغ اصلی وام یا سپرده و تعداد سال‌های پرداخت محاسبه می‌شود. در نرخ بهره ساده، بهره محاسبه‌شده به مبلغ اصلی اضافه نمی‌شود و در دوره‌های بعدی تغییر نمی‌کند. نرخ بهره ساده، با فرمول زیر محاسبه می‌شود:

SI=P×I×N

که در آن:

  • SI: بهره ساده
  • P: مبلغ اصلی
  • I: نرخ بهره سالانه
  • N: تعداد سال‌ها

برای مثال، اگر شما 300 میلیون تومان از بانک بگیرید و نرخ بهره ساده 4 درصد باشد، شما باید در پایان هر سال 12 میلیون تومان بهره بپردازید. این بهره در سال‌های بعدی تغییر نمی‌کند و بستگی به مبلغ اصلی دارد. پس از 30 سال، شما باید 300 میلیون تومان اصل و 360 میلیون تومان بهره (12 میلیون تومان ضرب‌در 30) را به بانک برگردانید.

نرخ بهره ساده،  بر اساس مبلغ اصلی وام یا سپرده و تعداد سال‌های پرداخت محاسبه می‌شود.
نرخ بهره ساده، بر اساس مبلغ اصلی وام یا سپرده و تعداد سال‌های پرداخت محاسبه می‌شود.

نرخ بهره مرکب

نرخ بهره مرکب، یک نوع نرخ بهره است که بر اساس مبلغ اصلی وام یا سپرده و تعداد دوره‌های ترکیبی محاسبه می‌شود. در نرخ بهره مرکب، بهره محاسبه‌شده به مبلغ اصلی اضافه می‌شود و در دوره‌های بعدی از مبلغ جدید محاسبه می‌شود. نرخ بهره مرکب، با فرمول زیر محاسبه می‌شود:

CI = P × (1 + I)N – P

که در آن:

  • CI: بهره مرکب
  • P: مبلغ اصلی
  • I: نرخ بهره دوره‌ای
  • N: تعداد دوره‌ها

برای مثال، اگر شما 10 میلیون تومان از بانک بگیرید و نرخ بهره مرکب 5 درصد باشد، شما باید در پایان هر سال بهره‌ای بر اساس مبلغ جدید بپردازید. این بهره در سال‌های بعدی تغییر می‌کند و بستگی به مبلغ اصلی و بهره انباشته‌شده دارد.

اهمیت نرخ بهره در چیست؟

نرخ بهره به‌عنوان یک ابزار مالی اهمیت بسیار زیادی دارد و بر بازارهای مالی، شامل فارکس تأثیرگذار است. این نرخ بر اساس عوامل اقتصادی مانند تورم، نرخ رشد اقتصادی، وضعیت بازار کار، وضعیت سیاست‌های پولی و دیگر عوامل موثر در اقتصاد محلی و جهانی تعیین می‌شود. بنابراین تغییرات در نرخ بهره می‌تواند تأثیرات گسترده‌ای بر اقتصاد و جوامع، از جمله رشد اقتصادی، میزان سرمایه‌گذاری، هزینه‌های اقتصادی برای افراد و کسب‌وکارها و نرخ تورم داشته باشد.

به‌علاوه، نرخ بهره برای سرمایه‌گذاران می‌تواند نقش مهمی ‌در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری، ارزیابی ریسک و بازدهی و مدیریت پورتفوی ایفا کند. بنابراین، درک درست از نرخ بهره و پیامدهای آن برای اقتصاد و جوامع اساسی است و بسیاری از تصمیمات مالی و اقتصادی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

نرخ بهره بر اساس عوامل اقتصادی مانند تورم، نرخ رشد اقتصادی، وضعیت بازار کار، وضعیت سیاست‌های پولی و دیگر عوامل موثر در اقتصاد محلی و جهانی تعیین می‌شود.
نرخ بهره بر اساس عوامل اقتصادی مانند تورم، نرخ رشد اقتصادی، وضعیت بازار کار، وضعیت سیاست‌های پولی و دیگر عوامل موثر در اقتصاد محلی و جهانی تعیین می‌شود.

اپوفایننس یک بروکر معتبر، مدرن با رگوله ASIC است که به شما امکان دسترسی به طیف گسترده‌ای از بازارهای مالی جهانی، شامل فارکس، رمزارزها و شاخص‌ها و معامله با بیش از 1000 نماد معاملاتی را می‌دهد. شما می‌توانید در این بروکر از پلتفرم سوشیال ترید اختصاصی استفاده کنید. این پلتفرم به شما اجازه می‌دهد که تریدرهای حرفه‌ای را دنبال و معاملات آن‌ها را در حساب خود کپی کنید. به این ترتیب می‌توانید از تجربه و دانش آن‌ها استفاده کنید و سود خود را به میزان زیادی افزایش دهید. همچنین اگر یک تریدر موفق هستید، سرمایه‌گذاران می‌توانند معاملات شما را دنبال کنند و شما از کمیسیون آن‌ها سهم بگیرید؛ به این ترتیب درآمد غیرفعال کسب کنید.

ابزارهای معاملاتی حرفه‌ای از دیگر خدمات اپوفایننس هستند. این بروکر ابزارهایی ارائه می‌دهد که به شما کمک می‌کنند تا بازار را بهتر تحلیل کنید و ریسک خود را کنترل کنید. شما می‌توانید از پلتفرم‌های محبوب متاتریدر ۴ و ۵ در تمام دستگاه‌های خود استفاده کنید و از قابلیت‌هایی مانند اندیکاتورها، اسکریپت‌ها، اکسپرت ادوایزرها و بک تست بهره ببرید. همچنین می‌توانید از Technical Views استفاده کنید که یک ابزار تحلیل بازار مالی پیشرفته است و با تلفیق الگوریتم‌های خودکار و تحلیل‌گران ارشد، پیش‌بینی‌های معاملاتی عملی به شما ارائه می‌دهد.

عوامل موثر بر نرخ بهره

در حالی که نرخ‌ بهره بر بازده سرمایه‌گذاری یا هزینه‌های بازپرداخت وام تأثیر می‌گذارد، اما عوامل موثر بر نرخ بهره به این‌ موارد محدود نمی‌شود و این نرخ تحت‌تأثیر عواملی مانند قدرت اقتصاد، تورم، عرضه و تقاضا، سیاست دولت، ریسک اعتباری و دوره وام هم قرار دارد. در ادامه به بررسی هریک از این عوامل می‌پردازیم:

قدرت اقتصادی از عوامل موثر بر نرخ بهره

قدرت اقتصادی، توانایی یک کشور، شرکت یا فرد برای تولید و خرید کالاها و خدمات است که از مهم‌ترین عوامل موثر بر نرخ بهره است. یک اقتصاد قوی، معمولاً با بیکاری کم مواجه است که تفاضا برای کالاها و خدمات را افزایش می‌دهد. این شرایط می‌تواند باعث افزایش نرخ بهره شود، زیرا کسب‌وکارها سعی می‌کنند پول بیشتری برای پاسخگویی به این تقاضا قرض کنند. این نرخ بهره بالا می‌تواند مشوق سرمایه‌گذاری باشد.

یک اقتصاد ضعیف معمولاً با بیکاری بالا و تقاضای کم برای کالاها و خدمات همراه است. این شرایط می‌تواند باعث کاهش نرخ بهره شود، زیرا وام‌دهندگان به‌دلیل افزایش ریسک نکول و کاهش نیاز به وام، اعتماد کمتری به وام‌دادن پول خود دارند و همچنین تقاضا برای وام کمتر است. این نرخ بهره پایین می‌تواند بازدارنده سرمایه‌گذاری و تشویق برای صرفه‌جویی باشد.

توانایی یک کشور، شرکت یا فرد برای تولید و خرید کالاها و خدمات، از مهم‌ترین عوامل موثر بر نرخ بهره است.
توانایی یک کشور، شرکت یا فرد برای تولید و خرید کالاها و خدمات، از مهم‌ترین عوامل موثر بر نرخ بهره است.

تورم از عوامل موثر بر نرخ بهره

یکی دیگر از عوامل موثر بر نرخ بهره، تورم است. تورم، نرخ افزایش سطح عمومی ‌قیمت‌ها در یک اقتصاد است که می‌تواند ناشی از افزایش تقاضا یا کاهش عرضه باشد. افزایش تورم باعث کاهش قدرت خرید پول می‌شود و از این نظر می‌تواند بر رشد اقتصادی، توزیع درآمد، تعادل تجاری و سایر متغیرهای مهم اقتصادی تأثیر منفی بگذارد.

رابطه بین نرخ بهره و تورم، می‌تواند به دو صورت مورد بررسی قرار گیرد: اثر نرخ بهره بر تورم و اثر تورم بر نرخ بهره.

اثر نرخ بهره بر تورم به این معنی است که بانک مرکزی با تغییر نرخ بهره می‌تواند تورم را کنترل کند. اگر نرخ بهره را افزایش دهد، هزینه استقراض برای مردم و کسب‌وکارها افزایش می‌یابد و در نتیجه، تقاضا برای کالاها و خدمات کاهش پیدا می‌کند. این کاهش تقاضا باعث کاهش فشار قیمتی و در نتیجه کاهش تورم می‌شود. برعکس، اگر نرخ بهره را کاهش دهد، هزینه استقراض کمتر می‌شود و تقاضا برای کالاها و خدمات افزایش پیدا می‌کند که باعث افزایش فشار قیمتی و در نتیجه افزایش تورم می‌شود.

اثر تورم بر نرخ بهره به این صورت است که وقتی تورم افزایش می‌یابد، نرخ بهره هم افزایش پیدا می‌کند. دلیل این امر این است که وام‌دهندگان به نرخ بازده بالاتری در سرمایه‌گذاری خود نیاز دارند تا مطمئن شوند که قدرت خرید خود را به‌دلیل افزایش هزینه کالاها و خدمات در طول زمان از دست نمی‌دهند. این رابطه را می‌توان با فرمول فیشر به‌صورت زیر بیان کرد:

I=r+π

که در آن I نرخ بهره اسمی، r نرخ بهره واقعی و π نرخ تورم انتظاری است. این فرمول، نشان می‌دهد که نرخ بهره اسمی ‌برابر است با مجموع نرخ بهره واقعی و نرخ تورم. در چنین سناریویی، وام‌گیرندگان باید بیش از مبلغ اصلی را به‌دلیل کاهش ارزش پول بازپرداخت کنند.

سیاست دولت از عوامل موثر بر نرخ بهره

نرخ بهره می‌تواند روی عرضه و تقاضای پول، سطح قیمت‌ها، رشد اقتصادی، توزیع درآمد، تعادل تجاری و سایر متغیرهای اقتصادی تأثیر داشته باشند. بنابراین دولت می‌تواند با استفاده از ابزارهای سیاست پولی، بر این نرخ‌ها تأثیر بگذارد و اهداف اقتصادی خود را دنبال کند. به این ترتیب، سیاست دولت هم از جمله عوامل موثر بر نرخ بهره است.

به‌عنوان مثال، فدرال رزرو که بانک مرکزی آمریکا است، از نرخ بهره فدرال به‌عنوان ابزار اصلی سیاست پولی خود استفاده می‌کند. فدرال رزرو می‌تواند برای مدیریت تورم و تحریک اقتصاد، نرخ بهره کوتاه مدت را افزایش یا کاهش دهد. تغییرات نرخ بهره فدرال معمولاً یک اثر موج‌دار دارند که می‌تواند بر سایر نرخ‌های بهره مانند نرخ وام مسکن، نرخ وام مصرفی، نرخ وام تجاری و نرخ کارت اعتباری تأثیر بگذارد. این تغییرات می‌توانند روی تصمیمات مصرف‌کنندگان و سرمایه‌گذاران در مورد خرید، فروش، وام‌گرفتن، سپرده‌گذاری و سرمایه‌گذاری اثرگذار باشند.

دولت می‌تواند با استفاده از ابزارهای سیاست پولی، بر نرخ‌های بهره تأثیر بگذارد و اهداف اقتصادی خود را دنبال کند.
دولت می‌تواند با استفاده از ابزارهای سیاست پولی، بر نرخ‌های بهره تأثیر بگذارد و اهداف اقتصادی خود را دنبال کند.

عرضه و تقاضا از عوامل موثر بر نرخ بهره

نرخ بهره در نهایت بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود و یکی از عوامل موثر بر نرخ بهره این فاکتور است. زمانی که تقاضا برای اعتبار زیاد باشد، وام‌دهندگان می‌توانند نرخ‌های خود را افزایش دهند، زیرا فرصت‌های بیشتری برای وام‌دادن پول با بازده بالاتر دارند. از سوی دیگر، زمانی که تقاضای وام کم باشد، وام‌دهندگان نرخ‌های خود را کاهش می‌دهند تا خدمات خود را برای وام گیرندگان بالقوه جذاب کنند.

ریسک اعتباری

به‌طور کلی، هر چه وام از نظر وام‌دهنده ریسک بیشتری داشته باشد، نرخ بهره‌ای که وام گیرنده باید بپردازد، بالاتر است. این امر منطقی است، زیرا وام‌دهندگان را تشویق می‌کند تا سرمایه‌گذاری‌های مخاطره‌آمیز را انجام دهند و شانس بالاتر نکول را جبران می‌کند.

هر چه وام از نظر وام‌دهنده ریسک بیشتری داشته باشد، نرخ بهره‌ای که وام گیرنده باید بپردازد، بالاتر است.
هر چه وام از نظر وام‌دهنده ریسک بیشتری داشته باشد، نرخ بهره‌ای که وام گیرنده باید بپردازد، بالاتر است.

دوره زمانی وام از عوامل موثر بر نرخ بهره

طول مدت وام هم می‌تواند به‌طور قابل توجهی بر نرخ بهره تأثیر بگذارد. به‌طور کلی، هر چه مدت وام طولانی‌تر باشد، نرخ برای پوشش ریسک‌های اضافی که وام‌دهندگان در طول زمان متحمل می‌شوند، بالاتر خواهد بود. برای مثال، وام‌های کوتاه‌مدت دارای مزایای زیادی هستند، به‌طوری‌که وام اقساطی ۳ یا ۶ ماهه معمولاً با نرخ‌های پایین‌تری در مقایسه با وام‌های بلندمدت مانند وام مسکن یا وام تأمین مالی خودرو ارائه می‌شود.

نرخ درصد سالانه (APR) در مقابل بازده درصدی سالانه (APY)

نرخ درصد سالانه و بازده درصد سالانه، معمولاً هنگام بحث در مورد نرخ بهره استفاده می‌شود. هر دو به‌صورت درصد بیان می‌شوند، اما مفاهیم متفاوتی دارند. هنگام صحبت در مورد عوامل موثر بر نرخ بهره، ارائه تعریف دقیقی از این دو نرخ ضروری است.

 APR سودی است که هنگام وام‌گرفتن از شما دریافت می‌شود. APY سودی است که هنگام پس‌انداز دریافت می‌کنید.

APR بالاتر اغلب با وام همراه است و نه تنها شامل نرخ بهره در اصل مبلغ وام می‌شود، بلکه هر گونه کارمزدی را که وام‌دهنده پرداخت می‌کند، مانند امتیازات، هزینه‌های مبدأ و سایر هزینه‌های مربوط به اخذ اعتبار، شامل می‌شود. APR بالاتر، نشان‌دهنده هزینه بالاتر وام‌گرفتن است.

از طرف دیگر، APY مقدار بازدهی را که می‌توانید از یک سرمایه‌گذاری در یک دوره 12 ماهه انتظار داشته باشید، محاسبه می‌کند و هم نرخ بهره مرکب و هم سایر هزینه‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری را در نظر می‌گیرد.

این دو معیار می‌توانند برای مقایسه نرخ بهره برای وام‌ها و سپرده‌ها استفاده شوند. برای درک بهتر این مفاهیم، مثال زیر را در نظر بگیرید:

فرض کنید شما یک وام 10 میلیون تومانی با نرخ بهره 10% در سال و به مدت یک سال بگیرید. اگر نرخ بهره ساده باشد، یعنی فقط روی مبلغ اصلی وام محاسبه شود، شما در پایان سال باید 11 میلیون تومان بازپرداخت کنید؛ 10 میلیون تومان اصل و یک میلیون تومان بهره. در این صورت، نرخ درصد سالانه و بازده درصد سالانه هر دو 10% هستند.

اما اگر نرخ بهره مرکب باشد، یعنی روی مبلغ اصلی و بهره قبلی محاسبه شود، شما در پایان سال باید بیشتر از 11 میلیون تومان بازپرداخت کنید. مقدار دقیق بازپرداخت، بستگی به تعداد دفعات ترکیب بهره دارد. برای مثال، اگر بهره ماهانه ترکیب شود، شما در پایان سال باید 11,047 میلیون تومان بازپرداخت کنید. 10 میلیون تومان اصل و 1,047 میلیون تومان بهره. در این صورت، نرخ درصد سالانه همچنان 10% است، اما بازده درصد سالانه 10.47% است.

به‌همین ترتیب، اگر شما 10 میلیون تومان را در یک حساب سپرده با نرخ بهره 10% در سال و مدت یک سال سپرده‌گذاری کنید، باز هم شرایط همین‌طور است؛ یعنی اگر بهره ساده باشد، شما در پایان سال 11 میلیون تومان خواهید داشت. اما اگر بهره مرکب باشد، شما در پایان سال بیشتر از 11 میلیون تومان خواهید داشت که مقدار دقیق سود بستگی به تعداد دفعات ترکیب بهره دارد.

برای مقایسه نرخ درصد سالانه و بازده درصد سالانه، می‌توانیم از فرمول زیر استفاده کنیم:

APY = [1 + (APR/n)]n – 1

که در آن APY بازده درصد سالانه، APR نرخ درصد سالانه و n تعداد دفعات ترکیب بهره در سال است. این فرمول نشان می‌دهد که چگونه بازده درصد سالانه با افزایش تعداد دفعات ترکیب بهره افزایش می‌یابد.

هنگامی‌که به‌دنبال وسیله‌ای برای سرمایه‌گذاری هستید، بهتر است به‌دنبال وسیله‌ای باشید که دارای APY بالاتر باشد؛ به این معنی که پول بیشتری از طریق بهره مرکب یا سایر مزایا به شما بازگردانده می‌شود.

سیاست‌های بانک مرکزی، شرایط اقتصادی و حتی تحریم‌های بین‌المللی، از جمله عوامل موثر بر نرخ بهره هستند.
سیاست‌های بانک مرکزی، شرایط اقتصادی و حتی تحریم‌های بین‌المللی، از جمله عوامل موثر بر نرخ بهره هستند.

نرخ بهره، یکی از عوامل بحرانی و تعیین‌کننده در اقتصاد است که تحت‌تأثیر عوامل گوناگونی قرار می‌گیرد. سیاست‌های بانک مرکزی، شرایط اقتصادی و حتی تحریم‌های بین‌المللی، از جمله عوامل موثر بر نرخ بهره هستند. درک عواملی که نرخ بهره را تعیین می‌کنند، بسیار مهم است؛ زیرا این مسائل به‌طور مستقیم بر اقتصاد و جامعه هر کشور اثر می‌گذارد. بنابراین برای مدیران سیاست‌گذاری، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران، اهمیت دانش و درک عواملی که نرخ بهره را شکل می‌دهند، مهم است تا بتوانند بهترین تصمیمات را برای مدیریت و سرمایه‌گذاری بگیرند.

اپوفایننس به‌عنوان یک بروکر معتبر با رگوله ASIC است که از اصول مدیریت ریسک و سرمایه پیروی می‌کند. با بهترین بروکر فارکس می‌توانید از اسپرد‌های فوق رقابتی و بهترین شرایط معاملاتی بهره‌مند شوید. این بروکر آنشور به شما اسپرد‌های نزدیک به صفر پیپ ارائه می‌دهد که باعث می‌شود قدرت معاملاتی شما افزایش و هزینه‌های معاملاتی‌تان کاهش پیدا کند. شما می‌توانید از انواع حساب‌های معاملاتی برای تطبیق با سبک و روش معاملاتی خود استفاده کنید. همچنین می‌توانید از بیش از 1000 نماد معاملاتی در این بروکر بهره ببرید و از بازارهای مختلف، مانند فارکس، کالا، فلزات، سهام، شاخص‌ها و رمز ارزها بهره‌مند شوید. با اپوفایننس یک تجربه معاملاتی جدید و موفق داشته باشید.

منبع +++

چگونه سیاست‌های بانک مرکزی نرخ بهره را تعیین می‌کنند؟

سیاست‌های بانک مرکزی از ابزارهای اصلی در تعیین نرخ بهره است. بانک‌ مرکزی با استفاده از سیاست‌های پولی، مانند تعیین نرخ سود بانکی، خرید یا فروش اوراق قرضه دولتی و غیره ‌سعی در تنظیم نرخ بهره دارد. این سیاست‌ها به منظور رسیدن به اهدافی مانند کنترل تورم، تنظیمات مالی و رشد اقتصادی تعیین می‌شوند.

شرایط اقتصادی چه تأثیری بر نرخ بهره دارند؟

به‌طور معمول، بانک‌های مرکزی در دوره‌های رکود اقتصادی ممکن است نرخ بهره را کاهش دهند تا سرمایه‌گذاری و مصرف را تحریک کنند. از طرف دیگر، بانک‌های مرکزی در دوره‌های رشد اقتصادی ممکن است نرخ بهره را افزایش دهند تا تورم را کنترل و از افزایش ناپایدار قیمت‌ها جلوگیری کنند.

تحریم‌های بین‌المللی چه تأثیری بر نرخ بهره می‌گذرد؟

تحریم‌های بین‌المللی می‌توانند تأثیر زیادی بر نرخ بهره داشته باشند. وقتی کشوری تحت تحریم قرار می‌گیرد، معمولاً در اثر افزایش هزینه‌ها و کاهش تجارت، اقتصاد آن تحت فشار قرار می‌گیرد. این امر ممکن است به افزایش نرخ بهره منجر شود، زیرا بانک‌های مرکزی به منظور تثبیت ارزش ارز ملی و کنترل تورم ممکن است نرخ بهره را افزایش دهند.

 بدهی دولت زمانی ایجاد می‌شود که دولت بیش از آن‌چه که در مالیات و سایر درآمدها جمع‌آوری کرده است را هزینه می‌کند. برای تامین مالی این شکاف، دولت می‌تواند از منابع داخلی یا خارجی مانند بانک‌ها، سرمایه‌گذاران یا سازمان‌های بین‌المللی وام بگیرد. همچنین این اختیار را دارد تا اوراق قرضه صادر کند که از طریق آن به طلب‌کاران خود وعده بازپرداخت اصل مبلغ به اضافه بهره را بدهد. معامله‌گران فارکس از اطلاعات مربوط به بدهی دولت ایالات متحده، در معاملات خود برای ارزیابی قدرت دلار آمریکا و تأثیر آن بر سایر ارزها استفاده می‌کنند. در این مقاله قصد داریم تا بدهی دولتی از تمام جوانب را بررسی کنیم و تاثیر آن بر معاملات معامله‌گران فارکس را بدانیم.

خطرات بدهی دولتی چیست؟

بدهی دولت ممکن است خطرات مختلفی را به‌همراه داشته‌باشد، ولی پرداخت بهره و ریسک نکول شدن از مهم‌ترین خطراتی است که این بدهی، برای یک کشور به بار می‌آورد.

  • پرداخت بهره: دولت باید به بدهی خود بهره بپردازد که این امر میزان پول موجود برای مقاصد دیگر را کاهش می‌دهد. نرخ بهره به اعتبار دولت و تقاضا برای اوراق قرضه آن بستگی دارد.
  • ریسک نکول: اگر دولت نتواند به تعهدات بدهی خود عمل کند، می‌تواند بدهی خود را نکول کند که این تصمیم، عواقب شدیدی برای اقتصاد و شهرت آن دولت دارد. نکول می‌تواند باعث از دست دادن اعتماد بین طلب‌کاران و سرمایه‌گذاران، افزایش هزینه‌های استقراض، کاهش فعالیت‌های اقتصادی و اقدام قانونی احتمالی توسط طلب‌کاران شود.
پرداخت بهره و ریسک نکول شدن از مهم‌ترین خطرات بدهی دولتی برای یک کشور است.
پرداخت بهره و ریسک نکول شدن از مهم‌ترین خطرات بدهی دولتی برای یک کشور است.

بدهی دولتی چگونه محاسبه می‌شود؟

Government debt معمولاً با نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی GDP اندازه‌گیری و مقایسه می‌شود. این نسبت نشان می‌دهد که چه مقدار از تولید کل یک کشور باید برای پرداخت بدهی دولتی صرف شود.

نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی با تقسیم ارزش اسمی بدهی بر ارزش اسمی تولید ناخالص داخلی و ضربدر 100 محاسبه می‌شود. به‌عنوان مثال، اگر یک کشور دارای بدهی 10 تریلیون دلار و تولید ناخالص داخلی 20 تریلیون دلار باشد، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی آن 50 درصد است.

0.5= 20 تریلیون دلار÷10 تریلیون دلار

100×0.5=50%

این نسبت نشان می‌دهد که یک کشور چقدر راحت می‌تواند بدهی خود را بازپرداخت کند و سیاست مالی آن چقدر پایدار است. نسبت بالاتر، به معنای بار بدهی بیش‌تر و رتبه اعتباری پایین‌تر است.

عوامل مهمی که معامله‌گران فارکس باید در هنگام تجزیه‌وتحلیل بدهی دولت ایالات متحده در نظر بگیرند

بدهی دولت ایالات متحده، به طرق مختلف بر بازار فارکس تأثیر می‌گذارد.

  • منعکس‌کننده سیاست مالی و کسری یا مازاد بودجه دولت آمریکا است که می‌تواند بر رشد اقتصادی، تورم و نرخ بهره کشور تأثیر بگذارد.
  • بر عرضه و تقاضای دلار آمریکا که ارز بین‌المللی برای ذخیره و سرمایه‌گذاری است، اثر می‌گذارد.
  •  بر اعتبار دولت ایالات متحده تأثیر می‌گذارد. معامله‌گران میتوانند از این اطلاعات استفاده کنند و تصمیمات معاملاتی مناسبی بگیرند.

در ادامه با عواملی مهمی که باید در هنگام تجزیه‌وتحلیل بدهی دولت آمریکا به آن توجه کنید، اشاره می‌شود.

اندازه و رشد بدهی نسبت به تولید ناخالص داخلی ایالات متحده و سایر اقتصادهای بزرگ

نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی بالا و رو به افزایش، می‌تواند نشان‌دهنده بی‌مسئولیتی مالی باشد و اعتماد به دلار آمریکا را به‌عنوان ذخیره ارزش از بین ببرد. این می‌تواند دلار را تضعیف کند و سایر ارزها را برای معامله‌گران جذاب‌تر کند.

نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی بالا و رو به افزایش، می‌تواند نشان‌دهنده بی‌مسئولیتی مالی باشد و اعتماد به دلار آمریکا را به‌عنوان ذخیره ارزش از بین ببرد.
نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی بالا و رو به افزایش، می‌تواند نشان‌دهنده بی‌مسئولیتی مالی باشد و اعتماد به دلار آمریکا را به‌عنوان ذخیره ارزش از بین ببرد.

پویایی سیاسی و سقف بدهی

سقف بدهی دولتی توسط کنگره تعیین می‌شود و می‌تواند توسط یک ماده قانونی افزایش یا تعلیق شود. با این‌حال، این روند ممکن است مناقشه برانگیز و مشمول اختلافات جناحی باشد، زیرا احتمال دارد طرف‌های مختلف دیدگاه‌های متفاوتی در مورد سطح مناسب هزینه‌ها و مالیات داشته‌باشند.

نرخ بهره و بازده اوراق بهادار خزانه‌داری ایالات متحده

اوراق بهادار خزانه‌داری ایالات متحده، ابزار اصلی است که دولت این کشور برای استقراض پول از سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی استفاده می‌کند. نرخ بهره و بازده این اوراق، منعکس‌کننده عرضه و تقاضای بدهی ایالات متحده و همچنین انتظارات تورم و رشد اقتصادی است.

نرخ بهره و بازده اوراق قرضه، منعکس‌کننده عرضه و تقاضای بدهی ایالات متحده و همچنین انتظارات تورم و رشد اقتصادی است.
نرخ بهره و بازده اوراق قرضه، منعکس‌کننده عرضه و تقاضای بدهی ایالات متحده و همچنین انتظارات تورم و رشد اقتصادی است.

بدهی دولتی از چه طریقی تامین می‌شود؟

بدهی دولتی می‌تواند از منابع داخلی یا خارجی تأمین شود. منابع داخلی شامل افراد، شرکت‌ها، بانک‌ها، و نهادهای مالی داخل کشور هستند. منابع خارجی شامل دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی، بانک‌های خارجی و سرمایه‌گذاران خارجی هستند.

بدهی دولتی چگونه صادر می‌شود؟

Government debt به نوعی از قرض گفته می‌شود که توسط دولت مرکزی گرفته شده است. دولت می‌تواند بدهی داخلی یا خارجی داشته‌باشد. بدهی داخلی مربوط به وام‌دهندگان محلی و بدهی خارجی مربوط به وام‌دهندگان خارجی است. دولت معمولاً برای تأمین بودجه خود از انتشار اوراق قرضه استفاده می‌کند تا بدهی‌های داخلی و خارجی را پرداخت کند. این اوراق قرضه به‌عنوان اوراق بهادار در بازار مالی عرضه می‌شوند و به طلبکاران تجاری یا سایر دولت‌ها فروخته می‌شوند.

انواع اوراق قرضه

یک نوع دیگر از بدهی دولتی، اوراق قرضه دولتی است که می‌توانند بلندمدت یا کوتاه‌مدت باشند. اوراق قرضه بلندمدت به‌معنای این است که دولت به مدت طولانی، معمولاً بیش از پنج سال به بخش خصوصی بدهی می‌دهد و در عوض به آن‌ها بهره پرداخت می‌کند. اوراق قرضه کوتاه‌مدت به معنای این است که دولت به مدت کوتاه معمولاً کم‌تر از یک سال به بخش خصوصی بدهی می‌دهد و در عوض به آن‌ها بهره می‌پردازد.

برخی از مزایای اوراق قرضه بلندمدت این است که دولت را از تامین مالی مداوم رهایی می‌دهد و همچنین می‌تواند به دولت امکان انجام پروژه‌های بزرگ و طولانی‌مدت را بدهد. برخی از معایب اوراق قرضه بلندمدت این است که دولت را ملزم به پرداخت بهره‌های بالا و ثابت می‌کند و همچنین، می‌تواند باعث افزایش بدهی کل دولت شود.

یکی از انواع بدهی دولتی، اوراق قرضه دولتی است که به صورت بلندمدت یا کوتاه‌مدت تعریف می‌شود.
یکی از انواع بدهی دولتی، اوراق قرضه دولتی است که به صورت بلندمدت یا کوتاه‌مدت تعریف می‌شود.

برخی از مزایای اوراق قرضه کوتاه‌مدت این است که دولت را از پرداخت بهره‌های بالا و ثابت درازمدت رهایی می‌دهد و می‌تواند به دولت امکان تطبیق با شرایط بازار را بدهد. برخی از معایب اوراق قرضه کوتاه‌مدت این است که دولت را مجبور به تامین مالی مداوم می‌کند و همچنین، می‌تواند باعث افزایش نرخ بهره و خطر نوسانات بازار شود.

بدهی دولتی برای اقتصاد چه پیامدهایی دارد؟

بدهی دولتی زمانی ایجاد می‌شود که دولت بیش از درآمد خود از مالیات، حقوق و سرمایه‌گذاری هزینه کند. این امر باعث ایجاد کسری بودجه می‌شود که منجر به افزایش بدهی ملی یا Government debt می‌شود. اگر بدهی دولت سریع‌تر از تولید ناخالص داخلی GDP رشد کند، نسبت بدهی به GDP ممکن است به شدت افزایش یابد و نشان‌دهنده ناپایداری اقتصادی باشد. این بدهی می‌تواند عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی را تحت‌تأثیر خود قراردهد. در ادامه با برخی از عوامل و پیامدهای آن برای اقتصاد آشنا می‌شوید.

  • کاهش هزینه‌های عمومی: دولت ممکن است برای کاهش بدهی خود، هزینه‌های عمومی را در زمینه‌هایی مانند آموزش، بهداشت، دفاع و زیرساخت کاهش دهد. این امر می‌تواند کیفیت خدمات عمومی را کاهش دهد و روی رفاه و امنیت افراد تأثیر منفی بگذارد.
  • افزایش مالیات: دولت ممکن است برای افزایش درآمد خود، مالیات را بر روی شرکت‌ها و افراد افزایش دهد. این امر امکان دارد روی تشویق به‌کار، سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی تأثیر منفی بگذارد
  • افزایش نرخ بهره: دولت شاید مجبور شود تا برای جذب سرمایه‌گذاران به بدهی خود، نرخ بهره را بالا ببرد. این اقدام ممکن است باعث افزایش هزینه تسهیلات اعتباری برای شرکت‌ها و افراد شود و روی مصرف و سرمایه‌گذاری خصوصی تأثیر منفی بگذارد.
  • افزایش تورم: دولت در چنین مواقعی شاید مجبور شود تا برای پرداخت بدهی خود، پول چاپ کند و مقدار پول در جریان را افزایش دهد. این اقدام می‌تواند باعث افزایش قیمت‌ها و کاهش قدرت خرید پول شود.
  • افزایش نرخ ارز: دور از ذهن نیست که دولت در چنین مواقعی برای تأمین بدهی خود، از ارز خارجی استفاده کند. این کار دولت احتمال دارد منجر به افزایش تقاضا برای ارز خارجی و کاهش ارزش ارز داخلی شود.
  • کاهش تولید ناخالص داخلی: Government debt ممکن است منجر به کاهش تقاضا، مصرف و سرمایه‌گذاری شود و در نتیجه تاثیر منفی بر روی تولید کل اقتصاد بگذارد.
  • کاهش تعادل تجاری: بدهی دولتی صادرات کشور را کاهش می‌دهد و باعث افزایش واردات می‌شود. پیامد این بدهی می‌تواند باعث کاهش درآمد از تجارت خارجی و افزایش وابستگی به بدهی خارجی شود.
  • افزایش نرخ بیکاری: Government debt فرصت‌های شغلی را کاهش می‌دهد و نرخ بیکاری را افزایش می‌دهد. این امر می‌تواند تاثیر منفی خود را بر روی درآمد، رفاه و اعتماد به نفس افراد جامعه بگذارد.
بدهی دولتی فرصت‌های شغلی را کاهش می‌دهد و نرخ بیکاری را افزایش می‌دهد.
بدهی دولتی فرصت‌های شغلی را کاهش می‌دهد و نرخ بیکاری را افزایش می‌دهد.

اقدامات لازم برای جلوگیری از اثرات منفی بدهی دولتی چیست؟

Government debt یک جنبه رایج و گاهی اجتناب‌ناپذیر از زندگی مدرن است، اما اگر به درستی مدیریت نشود، می‌تواند عواقب جدی برای افراد، مشاغل و کشورها داشته‌باشد. بدهی دولتی می‌تواند بر جنبه‌های اقتصادی یک کشور تاثیر بگذارد. بنابراین باید دولت‌ها برای جلوگیری از اثرات منفی آن، تدابیر لازم را اتخاذ کنند.

  • اصلاح ساختاری: دولت باید ساختار بودجه، مالیات و هزینه‌های عمومی را اصلاح کند و به کارایی و شفافیت آن‌ها بیش‌تر توجه کند.
  • تحریک‌های اقتصادی: دولت باید تحریک‌های اقتصادی را برای افزایش تقاضا، مصرف و سرمایه‌گذاری فراهم کند و به حمایت از شرکت‌ها و افراد در شرایط بحرانی بپردازد.
  • همکاری بین‌المللی: دولت باید با سازمان‌های بین‌المللی مانند بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول همکاری کند و از کمک‌های آن‌ها بهره ببرد.
برای جلوگیری از اثرات منفی بدهی دولتی، دولت باید با سازمان‌های بین‌المللی همکاری کند و از کمک‌های آن‌ها بهره ببرد.
برای جلوگیری از اثرات منفی بدهی دولتی، دولت باید با سازمان‌های بین‌المللی همکاری کند و از کمک‌های آن‌ها بهره ببرد.

مزایا و معایب بدهی دولتی برای معامله‌گران فارکس چیست؟

Government debt آمریکا میزان پولی است که دولت ایالات متحده به شخص یا سازمان دیگری بدهکار است. برای معامله‌گران فارکس، بدهی دولتی آمریکا می‌تواند مزایا و معایبی داشته‌باشد. در ادامه به این مزایا و معایب اشاره می‌کنیم.

معایب

بدهی دولتی آمریکا می‌تواند باعث تورم و کاهش قدرت خرید دلار شود. این امر می‌تواند ضرر را برای معامله‌گرانی رقم بزند که در جفت‌‌ارزهایی مانند USD/CAD یا USD/AUD موقعیت خرید دارند.

همچنین این بدهی، نشان‌دهنده عدم پایداری مالی و سیاسی دولت است. این رخ‌داد منجر به افزایش ریسک و عدم اعتماد در بازارهای مالی می‌شود. این بدهی نوسانات شدید قیمت و کاهش سرمایه معامله‌گران را به‌همراه دارد.

مزایا

بدهی دولتی آمریکا می‌تواند باعث رشد اقتصادی و تقاضای بالاتر برای دلار شود. این امر می‌تواند سبب افزایش ارزش دلار و سود برای معامله‌گرانی شود که در جفت‌های ارزی مانند EUR/USD یا GBP/USD موقعیت فروش دارند.

بدهی دولتی آمریکا به نوعی نشان‌دهنده نیاز دولت به تامین مالی از طریق صدور اوراق قرضه است. این امر می‌تواند باعث افزایش نرخ بهره فدرال رزرو و تقویت دلار شود. همچنین می‌تواند برای معامله‌گرانی که در جفت‌ ارزهایی مانند USD/JPY یا USD/CHF موقعیت خرید دارند، مناسب باشد.

بدهی دولتی می‌تواند سبب افزایش ارزش دلار و سود برای معامله‌گرانی شود که در جفت‌های ارزی مانند EUR/USD یا GBP/USD موقعیت فروش دارند.
بدهی دولتی می‌تواند سبب افزایش ارزش دلار و سود برای معامله‌گرانی شود که در جفت‌های ارزی مانند EUR/USD یا GBP/USD موقعیت فروش دارند.

خدمات اپوفایننس

اپوفایننس به‌صورت روزانه تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال از بازارهای مختلف را در وبسایت خود منتشر می‌کند. این تحلیل‌ها شامل نقاط ورود و خروج، مقاومت و حمایت، الگوهای قیمتی، شاخص‌های تکنیکی، اخبار اقتصادی و تأثیر آن‌ها بر بازارها هستند. این کارگزاری به‌صورت روزانه اقتصاد آمریکا و اروپا را تحلیل می‌کند. اگر می‌خواهید از اطلاعات اقتصادی مربوط به ایالات متحده، مثل بدهی دولتی و سایر شاخص‌ها در معاملات خود استفاده کنید، پیشنهاد می‌دهیم تا به وب‌سایت اپوفایننس مراجعه کنید تا علاوه‌بر آن، اطلاعات زیر نیز در اختیارتان قرار بگیرد.

اخبار بازار

اپوفایننس به‌عنوان بهترین بروکر فارکس در بخش اخبار بازار، آخرین اخبار و رویدادهای مهم مربوط به بازارهای فارکس، کریپتوکارنسی، سهام، کالا و شاخص‌ها را به‌صورت لحظه‌ای به مشتریان خود اطلاع می‌دهد. این اخبار شامل تحلیل‌های کوتاه و نکات کلیدی برای معامله‌گران هستند.

ابزارهای معاملاتی

بروکر آنشور اپوفایننس که رگوله Asic استرالیا را دریافت کرده، ابزارهای معاملاتی متنوعی را به مشتریان خود ارائه می‌دهد که می‌توانند به بهبود عمل‌کرد و تصمیم‌گیری آن‌ها کمک کنند. همچنین این کارگزاری ابزارهایی مانند تقویم اقتصادی، نمودارهای لایو، سیگنال‌های معاملاتی و اندیکاتورهای تکنیکال را نیز در اختیار مشتریان خود قرار می‌دهد.

Government debt مثل وامی است که دولت برای انجام کارهای مختلف می‌گیرد. مثلاً برای ساختن جاده‌ها، بیمارستان‌ها، مدارس یا پرداخت حقوق کارمندان. این وام‌ها را می‌توان از بانک‌ها، سازمان‌های بین‌المللی، یا حتی مردم خود کشور گرفت. اما باید به موقع و با بهره به این افراد و سازمان‌ها بازگردانده شود. اگر نه، ممکن است دولت با مشکلات مالی روبرو شود و اعتماد مردم و دیگر کشورها را از دست بدهد. بدهی دولتی می‌تواند روی اقتصاد کشور و ارزش پول آن تأثیر بگذارد. برای همین، معامله‌گرانی که با پول‌های مختلف کار می‌کنند، همیشه از بدهی دولت ایالات متحده خبردار هستند. چون دلار آمریکا یکی از مهم‌ترین پول‌های دنیا است و روی قیمت سایر پول‌ها نیز اثر می‌گذارد.

منبع ++

بدهی دولتی چیست؟

Government debt به مبلغی گفته می‌شود که دولت برای تأمین منابع مالی خود از طریق صدور اوراق بهادار یا وام‌گیری از سازمان‌های بین‌المللی بدهکار است. بدهی دولتی می‌تواند نشان‌دهندهٔ کسری بودجه یا نیاز به سرمایه‌گذاری در طرح‌ها و پروژه‌های عمومی باشد.

بدهی دولتی برای اقتصاد چه پیامدهایی دارد؟

بدهی دولتی یکی از روش‌های تامین مالی دولت است که می‌تواند پیامدهای مثبت یا منفی برای اقتصاد داشته‌باشد. برخی از پیامدهای مثبت Government debt عبارتند از:
+ افزایش تقاضای کل و رونق اقتصادی در شرایط رکود
+ تحریک سرمایه‌گذاری و تولید در بخش خصوصی
+ ایجاد زیرساخت‌های عمومی و ارتقای کیفیت زندگی
برخی از پیامدهای منفی بدهی دولتی عبارتند از:
+ افزایش نرخ بهره و کاهش دسترسی بخش خصوصی به منابع مالی
+ کاهش اعتماد به دولت و اقتصاد
+ افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مردم
+ کاهش پس‌انداز و سرمایه‌گذاری آینده
+ افزایش وابستگی به منابع خارجی و کاهش استقلال اقتصادی

چرا دولت نمی‌تواند برای رهایی از بدهی پول بیش‌تری چاپ کند؟

چاپ پول بیش‌تر برای پرداخت بدهی باعث تورم می‌شود که افزایش قیمت خدمات و کالاها را به‌همراه دارد. تورم قدرت خرید پول را کاهش می‌دهد و ارزش پس‌انداز و سرمایه‌گذاری را از بین می‌برد.

با توجه به اهمیت بزرگی که بازار ارزهای خارجی یا فارکس در اقتصاد جهانی دارد، تقلب و کلاهبرداری‌ها نیز یک چالش جدی برای این بازار محسوب می‌شود. ممکن است این روزها که افراد زیادی وارد حوزه تریدینگ شده‌اند، شنیده باشید که تقلب در بازار فارکس گاهی از سمت بروکرها صورت می‌گیرد. ما قصد داریم در این مقاله به بررسی جزئیات دستکاری در بازار فارکس بپردازیم. با ما همراه باشید.

تقلب در فارکس چگونه صورت می‌گیرد؟

تقلب در بازار، معمولاً به‌دلیل تغییرات غیر واقعی در قیمت‌ها با هدف فریب دادن سایر تریدرها و بهره‌برداری از آن برای کسب منافع شخصی انجام می‌شود، که ممکن است شامل افزایش یا کاهش قیمت باشد. یکی از روش‌های رایج تقلب در بازار، استفاده از استاپ (حد ضرر) است که در آن، با فعال‌سازی تریگرهای متوقف‌کننده تریدرهای دیگر، فشار فروش ایجاد می‌شود و قیمت ارز کاهش پیدا می‌کند. این روش به افرادی که تقلب می‌خواهند، کمک می‌کند تا با قیمتی کمتر وارد موقعیت خرید شوند و در آینده از افزایش قیمت بهره‌مند شوند.

برای جلوگیری از تقلب در بازار، استفاده از راهکارهای مدیریت خطر مناسب ضروری است، مانند قرار دادن سفارشات استاپ‌لاس در سطح قیمت‌های کمتر، به منظور جلوگیری از نقاط قابل پیش‌بینی توسط متقلبان. تعریف تقلب در بازار فارکس، ممکن است برای پاسخ به سوال‌های مربوط به این مبحث کافی نباشد؛ زیرا تقلب در بازار، یک مسئله پیچیده در بازارهای مالی است که شامل روش‌ها و استراتژی‌های گسترده‌ای است. به‌طور کلی، تقلب در بازار به‌معنای ایجاد تغییرات قیمت بازار فارکس یا شاخص‌های دیگر از طریق روش‌های غیرقانونی یا غیراخلاقی برای کسب سود شخصی است.

چرا و چگونه تقلب در بازار فارکس اتفاق می‌افتد؟

استفاده از روش «اجرای استاپ»، یکی از روش‌های مورد استفاده تقلب در بازار است. در این روش، تریدرها به عمد فشار فروش را با فعال‌سازی تریگرهای stop-loss تریدرهای دیگر ایجاد می‌کنند و باعث کاهش قیمت ارز می‌شوند. این به تقاضا کمک می‌کند تا به قیمت پایین‌تری وارد شوند و از افزایش قیمت بعدی بهره‌مند شوند.

برای مقابله با تقلب در بازار، ضروری است که افراد آگاهی کافی داشته باشند و اقدامات مناسبی را برای حفاظت از خود انجام دهند. این مورد، شامل استفاده از منابع اطلاعاتی قابل اعتماد، ارزیابی دقیق از روند بازار و انجام تحلیل‌های تکنیکال و اصولی است.

بهترین راه برای مقابله با تقلب در بازار، استفاده از منابع معتبر و قابل اعتماد است. تریدرها باید تحقیقات خود را به‌درستی انجام دهند و منابعی را پیدا کنند که توسط موسسات قابل اعتماد تأیید شده‌اند. همچنین، باید از روش‌های امن، شامل استفاده از رمزنگاری و بسته‌های امنیتی استفاده کنند.

برای جلوگیری از تقلب در بازار فارکس، باید به تحلیل‌های بازار توجه داشته و همیشه در جستجوی اخبار و رویدادهای مرتبط با بازار باشید. همچنین، باید به‌دنبال نشانه‌های تقلب در بازار باشید و در صورت شناسایی آن‌ها، به مراجع مرتبط گزارش دهید. در نهایت، اهمیت اصول اخلاقی و حقوقی در بازار بسیار بالاست و تریدرها همیشه باید با احترام به حقوق دیگران عمل کنند.

برای جلوگیری از تقلب در بازار فارکس، باید به تحلیل‌های بازار توجه داشته و همیشه در جستجوی اخبار و رویدادهای مرتبط با بازار باشید.
برای جلوگیری از تقلب در بازار فارکس، باید به تحلیل‌های بازار توجه داشته و همیشه در جستجوی اخبار و رویدادهای مرتبط با بازار باشید.

بازار فارکس چگونه دستکاری می‌شود؟

افراد خرده‌فروش تأثیر چندانی بر حرکات قیمت ندارند و افرادی با سرمایه بالا، مانند بانک‌ها و سرمایه‌گذاران بزرگ، قیمت را دستکاری می‌کنند. این دستکاری‌ها به‌دلیل نیاز به پر کردن بخش عمده‌ای از سفارشات اتفاق می‌افتد. به‌عنوان مثال، یک بانک که می‌خواهد چندین میلیون دلار سهام بخرد، نمی‌تواند سفارشات خود را به راحتی اجرا کند و اغلب اگر سفارشات خود را مانند تریدرهای عادی اجرا کند، زیان می‌بیند.

بنابراین، این افراد از روش‌های تقلب در بازار فارکس استفاده می‌کنند تا قیمت را دستکاری و در نهایت سود کسب کنند.

روش‌های دیگر تقلب در بازار، شامل استفاده از پیام‌های نادرست، تعیین قیمت، نقش‌آفرینی و موارد دیگر است که به ظاهر قانونی به نظر می‌رسند، اما در عمل تریدرها را فریب می‌دهند و باعث تحریف قیمت می‌شوند.

یکی از روش‌های استفاده شده توسط افراد با سرمایه بالا برای تقلب در بازار، فشار کاهنده قیمت است. آن‌ها معمولاً با استفاده از بخشی از سرمایه‌ خود، به‌عنوان مثال 20 میلیون دلار، فشار کاهنده را در بازار ایجاد می‌کنند. این کار باعث ایجاد حس منفی در بازار می‌شود. به این ترتیب، قیمت کاهش پیدا می‌کند و آن‌ها می‌توانند در قیمت پایین‌تری وارد بازار شوند.

این مسئله باعث پاک شدن سفارش‌های فروش و تشویق حرکت صعودی در بازار می‌شود. با این‌حال، این روش‌ها باعث ایجاد مسائل پیچیده در فضای تریدینگ خواهد شد.

افراد سرمایه بالا معمولاً با استفاده از بخشی از سرمایه‌ خود، فشار کاهنده را در بازار ایجاد می‌کنند تا در قیمت پایین‌تری وارد بازار شوند.
افراد سرمایه بالا معمولاً با استفاده از بخشی از سرمایه‌ خود، فشار کاهنده را در بازار ایجاد می‌کنند تا در قیمت پایین‌تری وارد بازار شوند.

انواع نمونه‌های تقلب در بازار فارکس

در این بخش قصد داریم به ۶ نمونه از مهم‌ترین روش‌های تقلب در بازار بپردازیم. اما پیش از هر چیز باید نقش پررنگ بروکرها را در پروسه انجام معاملاتی مالی آنلاین برجسته کنیم. اگر شما با یک بروکر معتبر و نام آشنا کار کنید، کم‌تر‌ از تقلب‌هایی که در بازار فارکس اتفاق می‌افتد آسیب خواهید داد. یکی از بهترین و معتبرترین بروکرهایی که به ایرانیان خدمات می‌دهد، اپوفایننس است. اپوفایننس به‌عنوان بهترین بروکر فارکس، خدمات ویژه‌ای را ارائه می‌کند و همین امر سبب شده است که توجه تریدرهای سراسر جهان را به خود جلب کند. شما می‌توانید جهت افتتاح حساب‌ در این بروکر به وب‌سایت رسمی آن مراجعه کنید.

ایجاد اخبار نادرست و شایعه پراکنی 

شایعات بازار و اخبار جعلی، یکی از رایج‌ترین روش‌های تقلب در بازار فارکس است. در این روش، افراد مهم در حوزه تریدینگ اطلاعات غلطی را منتشر می‌کنند و اغلب تریدرها را به تصمیم‌گیری‌هایی که خود آن‌ها معتقدند نادرست است وادار می‌سازند.

بعضی از تریدرها اطلاعات جعلی را منتشر می‌کنند تا قیمت سهام را افزایش یا کاهش دهند. به‌عنوان مثال، شایعات جعلی ممکن است برای تبدیل شرکت‌های ناپایدار به شرکت‌های موفق به منظور افزایش قیمت سهام آن‌ها استفاده شود.

برای جلوگیری از افتادن به دام شایعات بازاری نادرست، می‌توانید به روش‌های زیر توجه کنید:

  • تأیید منبع: اطمینان حاصل کنید که اطلاعات منتشر شده از یک منبع قابل اعتماد است و برای این منظور بیشتر تحقیق کنید.
  • معکوس کردن حرکت اولیه: پس از انتشار خبر مشکوک، در جهت مخالف معامله کنید. به‌عبارت دیگر، شایعه را خریداری کنید و خبر را بفروشید.

توجه: برای معکوس کردن حرکت اولیه، باید یک کارشناس بازار باشید و به دقت عمل کنید.

حمله خرسی

حمله خرسی (Bear Raiding) یک روش تقلب در بازار فارکس است که توسط سرمایه‌گذاران بزرگ برای فشار قیمت سهام به پایین با استفاده از قرار دادن سفارشات فروش بزرگ اجرا می‌شود. این اقدام باعث افت قیمت می‌شود که به تقلب‌کننده امکان کسب سود از ضرر دیگران را می‌دهد. حمله خرسی می‌تواند برای مدت‌های طولانی مانند روزها، هفته‌ها و حتی ماه‌ها ادامه پیدا کند. این روش تقلب، تأثیر عمیقی بر روی عملکرد تریدرهای بلندمدت دارد.

Bear Raiding، یک روش تقلب در بازار فارکس است که توسط سرمایه‌گذاران بزرگ برای فشار قیمت سهام به پایین با استفاده از قرار دادن سفارشات فروش بزرگ اجرا می‌شود.
Bear Raiding، یک روش تقلب در بازار فارکس است که توسط سرمایه‌گذاران بزرگ برای فشار قیمت سهام به پایین با استفاده از قرار دادن سفارشات فروش بزرگ اجرا می‌شود.

پامپ و دامپ

یکی از روش‌های تقلب در بازار، “Pump and Dump” نام دار‌د که مشابه شایعات بازاری نادرست است. این روش از طریق پست‌ها، پیام‌های اسپم، گروه‌ها و سمینارها انجام می‌شود. در روش پامپ، جمعیت زیادی نوعی سهام را خریداری می‌کند که باعث افزایش قیمت و حجم آن می‌شود. بلافاصله پس از اینکه سرمایه‌گذارها برای خریداری سهام متقاعد شدند، فروشندگان سهام را به فروش می‌رسانند و اغلب این اتفاق در بازار کریپتوکارنسی روی می‌دهد.

کلاهبرداری

یکی از روش‌های تقلب در بازار فارکس، کلاهبرداری است که توسط تریدرهای حرفه‌ای کوتاه‌مدت به کار می‌رود. در این روش، تریدرهای حرفه‌ای، سفارشات بزرگی را در سطح خاصی قرار می‌دهند، اما هیچ نیتی برای اجرای آن‌ها ندارند. وسایل سیستماتیک معامله‌شان، از طریق الگوریتم‌ها یا ربات‌ها، فرصتی برای ایجاد تعداد بالای معاملات برای آن‌ها فراهم می‌کند.

هنگامی که سایر تریدرها سفارشات بزرگ در انتظار را می‌بینند و باور دارند که برخی از تریدر‌های بزرگ می‌خواهند در سطح خاصی فروش یا خرید کنند، معامله‌شان را در همان سطح قرار می‌دهند.

قبل از اجرای سفارشات، الگوریتم سفارشات را لغو می‌کند و این عمل سریع به تریدرهای تقلب‌کننده اجازه می‌دهد کنترل کوتاه‌مدت بازار را به دست آورند.

واش تریدینگ از روش‌های تقلب در بازار فارکس

واش تریدینگ (Wash Trading) زمانی رخ می‌دهد که تریدرها سفارشات خریدوفروشی را که با یکدیگر در تضاد هستند، انجام می‌دهند. این تکنیک فقط برای افزایش حجم معاملات به منظور افزایش فعالیت تجاری سهم یا هر نوع دارایی مالی دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد و به تقلب‌کنندگان سودی نمی‌رساند یا خسارتی برای آن‌ها ایجاد نمی‌کند.

تریدرهایی که افزایش حجم معاملات را مشاهده می‌کنند، به‌دلیل افزایش فعالیت تجاری جذب می‌شوند. این نوع معاملات بیشتر بر روی عملکرد تریدرهای کوتاه‌مدت مانند اسکالپرها و تریدرهای روزانه تأثیرگذار است و به‌طور معمول بر عملکرد تریدرهای بلندمدت تأثیر نمی‌گذارد؛ زیرا این نوع معاملات به‌صورت طولانی‌مدت انجام نمی‌شود.

واش تریدینگ فقط برای افزایش حجم معاملات به منظور افزایش فعالیت تجاری سهم یا هر نوع دارایی مالی دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد و به تقلب‌کنندگان سودی نمی‌رساند.
واش تریدینگ فقط برای افزایش حجم معاملات به منظور افزایش فعالیت تجاری سهم یا هر نوع دارایی مالی دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد و به تقلب‌کنندگان سودی نمی‌رساند.

کنترل بازار

کنترل بازار به‌معنای داشتن کنترل یک دارایی یا سهم است و زمانی رخ می‌دهد که یک فرد، سازمان یا گروهی از افراد سعی می‌کنند کنترل اکثر دارایی یا سهام را به دست آورند تا قیمت آن‌ها را هدایت کنند یا تحت‌تأثیر قرار دهند. این نوع تقلب زمان زیادی را می‌طلبد و تأثیرات منفی بر تریدرهای بلندمدت دارد. برای جلوگیری از گرفتار شدن در این نوع تقلب در بازار فارکس، لازم است تحقیقات دقیقی در مورد هر نوع دارایی یا سهم که قصد سرمایه‌گذاری در آن را دارید، انجام دهید.

استاپ هانتینگ، ناعادلانه‌ترین اتفاق در بازار فارکس

«استاپ هانتینگ» (Stop Hunting) یکی از استراتژی‌های بازار مالی است که بزرگان بازار از آن استفاده می‌کنند تا سایر تریدرها را با فعال کردن استاپ لاس، تحت فشار قرار دهند. این پدیده زمانی رخ می‌دهد که خریداران بزرگ بازار سعی می‌کنند سفارشات خود را در سطوحی انجام دهند که سایر تریدرها حد ضرر خود را در همان نواحی قرار داده‌اند.

به‌عبارت دیگر، زمانی که شما یک سفارش خرید یا فروش ثبت کنید و برای آن حد ضرر یا استاپ لاس قرار می‌دهید، ممکن است بازار ابتدا به سمت استاپ لاس شما حرکت کند و بعد از اینکه حد ضرر شما را فعال کرد، دوباره تغییر جهت دهد و دقیقاً مثل پیش‌بینی شما عمل کند. در این‌حالت، گفته می‌شود که استاپ هانتینگ اتفاق افتاده است و شما قربانی استاپ هانت شده‌اید.

Stop Hunting زمانی رخ می‌دهد که خریداران بزرگ بازار سعی می‌کنند سفارشات خود را در سطوحی انجام دهند که سایر تریدرها حد ضرر خود را در همان نواحی قرار داده‌اند.
Stop Hunting زمانی رخ می‌دهد که خریداران بزرگ بازار سعی می‌کنند سفارشات خود را در سطوحی انجام دهند که سایر تریدرها حد ضرر خود را در همان نواحی قرار داده‌اند.

استاپ هانتینگ چگونه رخ می‌دهد؟

فرض کنید یک تریدر به نام علی، دارایی‌ای مانند «اتریوم» را با قیمت ۱۲۰۰ دلار خریداری می‌کند و استاپ لاس خود را در قیمت ۱۰۰۰ دلار قرار می‌دهد. تریدر دیگری به نام رضا که براساس تجربه خود پیش‌بینی می‌کند بسیاری از تریدرها همین کار را انجام می‌دهند، سعی می‌کند از این شرایط به نفع خود بهره ببرد. برای این منظور، رضا یک معامله فروش در نواحی ۱۰۰۰ دلار ثبت می‌کند تا در صورت رسیدن قیمت اتریوم به این عدد، یک سفارش شورت برای او باز شود.

حالا اگر بازار مطابق پیش‌بینی رضا به سمت ۱۰۰۰ دلار حرکت کند، سفارش شورتی برای او باز می‌شود و با توجه به اینکه استاپ لاس علی و تعداد زیادی از تریدرهای دیگر در این ناحیه وجود دارند، تمام این سفارشات فروش اجرا می‌شوند و قیمت به سرعت کاهش پیدا می‌کند. این اتفاق باعث می‌شود سفارش شورت رضا به سرعت سودآور شود و او می‌تواند با بستن سفارش خود، در زمان کوتاهی به سود برسد. در صورتی که قیمت اتریوم افزایش پیدا کند و به ۱۰۰۰ دلار نرسد، رضا هیچ ضرری نخواهد کرد؛ زیرا سفارش فروش او شرطی بوده است و تنها در صورت رسیدن قیمت به نواحی ۱۰۰۰ دلار، سفارش فروش او ثبت می‌شود. این اتفاق به‌عنوان «استاپ هانت» یا «استاپ هانتینگ» شناخته می‌شود. در واقع، این شکار حد ضرر نوعی تقلب در بازار فارکس نیز محسوب می‌شود.

استراتژی پرایس اکشن و استاپ هانتینگ

استاپ هانتینگ، که گاهاً به وسیله بزرگان بازار و مؤسسات مالی اجرا می‌شود، اصطلاحی است که برای تأمین نقدینگی معاملات به کار می‌رود. در این استراتژی، بزرگان و حرفه‌ای‌های بازار با کشیدن قیمت یک دارایی به سطوحی که بسیاری از افراد استاپ لاس‌های خود را در آن نواحی قرار داده‌اند، تریدرهای خرد و کم‌تجربه را از بازار حذف می‌کنند.

استراتژی پرایس اکشن ICT، یکی از روش‌های تشخیص این نوع از دام‌های بازار است. بزرگان بازار، مثل موسسات مالی، صندوق‌های پوشش ریسک و سازمان‌های مرتبط برای ورود به بازار و خروج از آن به‌صورت بهینه، نیاز به نقدینگی دارند. بنابراین، این سازمان‌ها مدام بازار را بررسی می‌کنند تا نواحی دارای نقدینگی را شناسایی و سفارش‌های خود را در همان نواحی پر کنند. این کار ممکن است با جابه‌جایی بازار به یک سمت خاص صورت گیرد تا نقدینگی مورد نیاز برای آن‌ها قابل استفاده باشد.

در استاپ هانتینگ، بزرگان و حرفه‌ای‌های بازار با کشیدن قیمت یک دارایی به سطوحی که بسیاری از افراد استاپ لاس‌های خود را در آن نواحی قرار داده‌اند، تریدرهای خرد و کم‌تجربه را از بازار حذف می‌کنند.
در استاپ هانتینگ، بزرگان و حرفه‌ای‌های بازار با کشیدن قیمت یک دارایی به سطوحی که بسیاری از افراد استاپ لاس‌های خود را در آن نواحی قرار داده‌اند، تریدرهای خرد و کم‌تجربه را از بازار حذف می‌کنند.

تشخیص تقلب در بازار فارکس

در این قسمت، به بررسی برخی از علائم مهم و پرچم‌های قرمز که تریدرها باید به آن‌ها توجه کنند تا بتوانند تقلب در بازار فارکس را تشخیص دهند، می‌پردازیم.

  • وعده‌ها و تضمین‌های غیر واقعی: کارگزاران و طرح‌های سرمایه‌گذاری متقلب، اغلب وعده‌هایی غیر واقعی ارائه می‌دهند که تریدرها را به دست‌یافتن به سودهای بیش از حد واقعی ترغیب می‌کنند.
  • استراتژی‌های معاملاتی پیچیده و مبهم: بعضی از کارگزاران متقلب از استراتژی‌های پیچیده استفاده می‌کنند که برای تریدرها دشوار است. این استراتژی‌ها ممکن است برای ایجاد سود برای کارگزار به‌جای تریدر طراحی شده باشند.
  • عدم رعایت مقررات: رعایت مقررات در بازار فارکس برای حفاظت از سرمایه‌گذاران بسیار حیاتی است. اگر یک طرح یا سرمایه‌گذاری در نهادهای نظارتی مربوطه ثبت نشده باشد، این یک نشانه قرمز است.
  • ایجاد فشار برای سرمایه‌گذاری فوری: بروکرهای متقلب با استفاده از تاکتیک‌های فروش با فشار بالا، تریدرها را برای سرمایه‌گذاری فوری تحت فشار قرار می‌دهند. تریدرها باید برای تحقیق و درک هر فرصت سرمایه‌گذاری، قبل از تعهد وجوه وقت بگذارند.
  • عدم تأیید شخص ثالث: تأیید شخص ثالث، مانند صورت‌های مالی حسابرسی شده یا بررسی‌های منابع معتبر، برای تأیید مشروعیت کارگزار یا فرصت سرمایه‌گذاری مهم است. عدم وجود تأیید شخص ثالث ممکن است نشانه فعالیت کلاهبرداری باشد.

با آگاهی از این نشانه‌ها، تریدرها می‌توانند از خود در برابر کلاهبرداری در بازار فارکس محافظت کنند. همچنین، نهادهای نظارتی می‌توانند از این پرچم‌های قرمز برای شناسایی و بررسی فعالیت‌های احتمالی کلاهبرداری استفاده کنند.

راهکارها و پیشگیری از تقلب در بازار فارکس

برای اینکه به دام افرادی که قصد فریب دادن تریدرها را دارند نیفتید، باید موارد زیر را در نظر بگیرید.

  • چارچوب نظارتی: یکی از راه‌های اصلی جلوگیری از کلاهبرداری در فارکس، ایجاد یک چارچوب نظارتی قوی است. تنظیم‌کنندگان می‌توانند با تعیین قوانین و استانداردهای مشخص، نظارت بر کارگزاران و طرح‌های سرمایه‌گذاری داشته باشند و در صورت وقوع فعالیت متقلبانه، مجازات اعمال کنند.
  • آموزش سرمایه‌گذاران: آموزش سرمایه‌گذاران درباره خطرات کلاهبرداری در بازار فارکس، می‌تواند به جلوگیری از سوءاستفاده آن‌ها توسط کارگزاران متقلب یا طرح‌های سرمایه‌گذاری کمک کند. تریدرها باید قبل از سرمایه‌گذاری، تحقیقات لازم را انجام داده و به مشاوران حرفه‌ای رجوع کنند.
  • بررسی دقیق: تریدرها باید قبل از ورود به هر کارگزار یا طرح سرمایه‌گذاری، بررسی دقیقی انجام دهند. این شامل تحقیق درباره کارگزار یا طرح، اطمینان از انطباق با مقررات و بررسی ادعاها و قول‌های ارائه شده توسط آن‌ها می‌شود.
  • ابزارهای فناورانه: استفاده از ابزارهای فناورانه مانند هوش مصنوعی، می‌تواند به شناسایی الگوها و فعالیت‌های متقلبانه در معاملات کمک کند. این ابزارها می‌توانند توسط نهادهای نظارتی و کارگزاران برای کشف و جلوگیری از تقلب مورد استفاده قرار گیرند.
  • اقدامات قانونی: تریدرها می‌توانند در صورت وقوع فعالیت متقلبانه، اقدامات قانونی را به کار برند و برای بازیابی وجه از دست رفته و مجازات عوامل، اقدام نمایند. همچنین، گزارش فعالیت‌های مشکوک به نهادهای نظارتی و در صورت لزوم، مشاوره حقوقی نیز مفید خواهد بود.
استفاده از ابزارهای فناورانه مانند هوش مصنوعی، می‌تواند به شناسایی الگوها و فعالیت‌های متقلبانه در معاملات کمک کند.
استفاده از ابزارهای فناورانه مانند هوش مصنوعی، می‌تواند به شناسایی الگوها و فعالیت‌های متقلبانه در معاملات کمک کند.

نقش بروکرها در جلوگیری از تقلب در بازار فارکس

بروکرها به‌عنوان واسطه بین تریدرها و بازار فارکس، نقشی کلیدی در جلوگیری از تقلب در این بازار ایفا می‌کنند.

  • نظارت و مقررات: بروکرهای معتبر تحت نظارت و مقررات مراجع ذیصلاح در حوزه مالی فعالیت می‌کنند. این مقررات، بروکرها را ملزم به رعایت قوانین و ضوابطی برای جلوگیری از تقلب و دستکاری در بازار می‌کند. بروکرها باید به‌طور منظم گزارش‌های معاملاتی خود را به مراجع نظارتی ارائه دهند. این امر به‌منظور شفافیت در فعالیت‌های آن‌ها و جلوگیری از اقدامات غیرقانونی انجام می‌شود.
  • اجرای سیاست‌های سختگیرانه: بروکرهای معتبر برای جلوگیری از تقلب، سیاست‌های سختگیرانه‌ای را در مورد معاملات اعمال می‌کنند. به‌عنوان مثال، ممکن است برای جلوگیری از معاملات داخلی، محدودیت‌هایی را برای معاملات بین حساب‌های مرتبط اعمال کنند. همچنین ممکن است برای جلوگیری از دستکاری قیمت، به‌طور تصادفی معاملات را لغو یا رد کنند.
  • ارائه ابزارهای امنیتی: بروکرهای معتبر از ابزارهای امنیتی پیشرفته برای محافظت از اطلاعات و حساب‌های تریدرها استفاده می‌کنند. این ابزارها شامل رمزنگاری، احراز هویت دو مرحله‌ای و فایروال‌ها می‌شود.
  • آموزش و اطلاع‌رسانی: بروکرهای معتبر به تریدرها در مورد خطرات تقلب در بازار فارکس آموزش می‌دهند. آن‌ها همچنین اطلاعات و منابعی را برای کمک به تریدرها در شناسایی و گزارش موارد مشکوک تقلب ارائه می‌کنند.
  • همکاری با مراجع قانونی: بروکرهای معتبر در صورت مشاهده موارد مشکوک تقلب، با مراجع قانونی همکاری می‌کنند.

انتخاب بروکر مناسب

برای اینکه از تقلب در بازار فارکس در امان باشید یا حداقل کم‌تر درگیر آن شوید، باید یک بروکر معتبر را برگزینید. برای انتخاب بروکر، به نکات زیر توجه کنید:

  • سابقه و اعتبار: 
    • سابقه فعالیت بروکر و نظرات مشتریان را بررسی کنید.
    • مطمئن شوید که بروکر توسط مراجع معتبر نظارتی رگوله شده باشد.
  • پلتفرم معاملاتی:
    • پلتفرم معاملاتی ارائه شده توسط بروکر را بررسی کنید.
    • مطمئن شوید که پلتفرم مورد نظر، کاربرپسند و دارای امکانات مورد نیاز شما باشد.
  • تنوع ابزارها و خدمات:
    • تنوع ابزارها و خدمات ارائه شده توسط بروکر را بررسی کنید.
    • مطمئن شوید که بروکر ابزارها و خدماتی که برای معاملات خود نیاز دارید را ارائه می‌دهد.
  • اسپرد و کمیسیون:
    • اسپرد و کمیسیون معاملات را در بروکرهای مختلف مقایسه کنید.
    • بروکری را انتخاب کنید که اسپرد و کمیسیون عادلانه ارائه می‌دهد.
  • پشتیبانی مشتریان:
    • کیفیت پشتیبانی مشتریان در بروکر را بررسی کنید.
    • مطمئن شوید که بروکر در صورت نیاز به شما، پشتیبانی سریع و کارآمد ارائه می‌دهد.

بروکر آنشور اپوفایننس با سابقه فعالیت باکیفیت چندین ساله، یکی از بروکرهای معتبر و قابل اعتماد در بازار فارکس و رمز ارزها است. این کارگزاری با مجوز ASIC استرالیا، توانسته است طی سال‌ها فعالیت خود تجربه مثبتی از ترید را برای تریدرهای بازارهای مالی ایجاد کند. شما می‌توانید پس از بررسی قوانین این بروکر، به وب‌سایت رسمی آن مراجعه و اقدام به افتتاح حساب کنید.

در این مقاله به مبحث تقلب در بازار فارکس پرداختیم. به‌طور کلی، بازار فارکس یکی از بزرگ‌ترین بازارهای مالی در جهان است که تریدرهای زیادی در آن فعال هستند. این بازار قواعد و شرایط خاص خودش را دارد و تریدرها پیش از ورود به آن باید سبک‌های معاملاتی را فرا بگیرند تا بتوانند به درستی معامله کنند؛ اما گاهی با ایجاد تقلب در این فضا شرایط برای انجام معامله سخت می‌شود و تریدرها را سردرگم می‌کند. چنانچه شما به نکات گفته شده در این مقاله توجه کنید و یک بروکر معتبر را برگزینید، کم‌تر‌ در خطر از دست دادن سرمایه‌تان خواهید بود.

منبع +++

تقلب در بازار فارکس به چه معناست؟

تقلب در بازار فارکس به هرگونه عمل یا ترفندی اشاره دارد که به منظور دستکاری قیمت‌ها یا ایجاد مزیت unfair برای یک تریدر یا گروهی از تریدرها انجام می‌شود.

چه نمونه‌هایی از تقلب در بازار فارکس وجود دارد؟

دستکاری قیمت، واش تریدینگ و استاپ هانتینگ.

چگونه می‌توان از کلاهبرداری در بازار فارکس جلوگیری کرد؟

شما با ثبت‌نام در یک بروکر معتبر، می‌توانید عملکرد معاملاتی ایمن‌تری داشته باشید.

اصطلاح تراز تجاری، مفهومی است که در بین معامله‌گران بسیار مورد بحث قرار می‌گیرد، اما اغلب به‌صورت اشتباه درک می‌شود. در این مقاله، قصد داریم به بررسی دقیق این‌که trade balance چیست و چگونه معامله‌گران می‌توانند از گزارش تعادل تجاری آمریکا برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی خود استفاده کنند، بپردازیم.

تعادل تجاری چیست؟

تعادل تجاری (BOT) یک شاخص اقتصادی است که صادرات خالص یک کشور را اندازه‌گیری می‌کند، یعنی تفاوت بین واردات و صادرات یک کشور برای یک دوره زمانی خاص را محاسبه می‌کند. تراز تجاری، معمولاً بزرگ‌ترین سهم را از تراز پرداخت‌های یک کشور (BoP) دارد.

کشورها تشویق می‌شوند تا تعادل تجاری مثبت داشته‌باشند، یعنی بیش‌تر از آنچه وارد می‌کنند، صادر کنند. وضعیت مخالف، که در آن یک کشور کم‌تر از آنچه وارد می‌کند، صادر می‌کند، منجر به تعادل تجاری منفی می‌شود. تعادل تجاری مثبت همچنین تجمع تجاری نامیده می‌شود، در حالی که تعادل تجاری منفی را به‌عنوان کسری تجاری می‌شناسند.

تراز تجاری یک کشور فقط شامل صادرات و واردات کالا نیست. سایر مؤلفه‌ها شامل کمک‌های خارجی، هزینه‌های داخلی و سرمایه‌گذاری‌های خارجی را نیز شامل می‌شود. با کم کردن مؤلفه‌هایی که تعادل تجاری را افزایش می‌دهند از مؤلفه‌هایی که آن‌را کاهش می‌دهند، تحلیل‌گران به تجمع تجاری واقعی یا کسری تجاری یک کشور می‌رسند.

تراز تجاری (BOT) یک شاخص اقتصادی است که تفاوت بین واردات و صادرات یک کشور برای یک دوره زمانی خاص را محاسبه می‌کند.
تراز تجاری (BOT) یک شاخص اقتصادی است که تفاوت بین واردات و صادرات یک کشور برای یک دوره زمانی خاص را محاسبه می‌کند.

گزارش تراز تجاری ایالات متحده چگونه منتشر می‌شود؟

دفتر تحلیل اقتصادی، هر ماه گزارشی از تراز تجاری ایالات متحده منتشر می‌کند که حدود پنج هفته بعد از پایان هر ماه گزارش داده می‌شود. در این گزارش که با عنوان تجارت بین‌المللی کالا و خدمات شناخته می‌شود، اطلاعات جامعی در مورد صادرات و واردات ماهانه کالاها و خدمات، کسری یا مازاد تجاری به‌صورت کلی و نسبت به هر گروه از کالاها و خدمات ارائه می‌شود. علاوه‌بر این، دفتر تحلیل اقتصادی گزارش‌های دیگری نیز در زمینه‌های مختلف اقتصاد بین‌المللی منتشر می‌کند که مورد توجه بسیاری از کاربران قرار می‌گیرد.

در گزارش تراز تجاری، اطلاعات جامعی در مورد صادرات و واردات ماهانه کالاها و خدمات، کسری یا مازاد تجاری به‌صورت کلی و نسبت به هر گروه از کالاها و خدمات ارائه می‌شود.
در گزارش تراز تجاری، اطلاعات جامعی در مورد صادرات و واردات ماهانه کالاها و خدمات، کسری یا مازاد تجاری به‌صورت کلی و نسبت به هر گروه از کالاها و خدمات ارائه می‌شود.

درک بنیادی تراز تجاری

مدل ارزش‌گذاری ارز بر اساس تعادل پرداخت‌ها، یک روش است که برای محاسبه قیمت یک ارز نسبت به ارزهای دیگر استفاده می‌شود. تعادل پرداخت‌ها یک گزارش از تمامی معاملات بین یک کشور و کشورهای دیگر است. این گزارش شامل دو بخش اصلی است، حساب جاری و حساب سرمایه. حساب جاری شامل صادرات و واردات کالا و خدمات، درآمد عوامل و انتقالات یک کشور است. حساب سرمایه، شامل خرید و فروش دارایی‌های مالی مانند سهام، اوراق قرضه و سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی یک کشور است.

این مدل می‌گوید که تغییرات در درآمد ملی یک کشور هم بر حساب جاری و هم بر حساب سرمایه تأثیر می‌گذارد و باعث واکنش قابل پیش‌بینی نرخ ارز می‌شود تا تعادل پرداخت‌ها برقرار شود. در این قسمت از مقاله، ما می‌خواهیم روند انتقال از تغییر درآمد ملی تا واکنش نرخ ارز را بررسی کنیم.

S – I = Y – E = X – M

بر طبق این فرمول

  • S = پس‌انداز
  • I = سرمایه گذاری
  • Y = درآمد
  • E = هزینه
  • X = صادرات
  • M = واردات

در یک سیستم نرخ ارز شناور مانند دلار آمریکا، معامله‌گران باید هم به حساب سرمایه و هم به حساب جاری که شامل تراز تجاری است، توجه کنند. در این حالت، هرگاه درآمد ملی بالا برود، تقاضای واردات هم بالا می‌رود و باعث بدتر شدن حساب جاری یا همان تعادل تجاری می‌شود.

حالا، نرخ ارز به‌عنوان یک مکانیزم انتقال عمل می‌کند تا نامتعادلی تعادل پرداخت‌ها را برطرف کند. افزایش درآمد ملی، که باعث بدتر شدن حساب جاری شد، باید همراه با افزایش نرخ بهره واقعی باشد که تقاضای واردات را کاهش دهد و باعث بهبود حساب جاری شود.

موجودی حساب جاری و نرخ ارز

در اقتصاد، میزان تعادل ارزی یک کشور را می‌توان با نگاه کردن به موجودی حساب جاری پیش‌بینی کرد. موجودی حساب جاری نشان می‌دهد که یک کشور چقدر درآمد دارد و چقدر هزینه می‌کند. اگر یک کشور بیش‌تر از آن‌چه درآمد دارد هزینه کند، موجودی حساب جاری منفی می‌شود و برعکس.

موجودی حساب جاری می‌تواند بر نرخ ارز تأثیر بگذارد. اگر یک کشور موجودی حساب جاری منفی داشته‌باشد، یعنی پول بیش‌تری از کشور خارج می‌شود تا وارد شود. در این صورت، نرخ ارز واقعی باید کاهش یابد تا تعادل برقرار شود. این یعنی پول کشور ارزان‌تر می‌شود و کالاهای خارجی گران‌تر. اگر یک کشور موجودی حساب جاری مثبت داشته‌باشد، یعنی پول بیش‌تری به کشور وارد می‌شود تا خارج شود. در این صورت، نرخ ارز واقعی باید افزایش یابد تا تعادل برقرار شود. این یعنی پول کشور گران‌تر می‌شود و کالاهای خارجی ارزان‌تر.

یک مثال خوب برای نشان دادن رابطه بین موجودی حساب جاری و نرخ ارز، مورد ژاپن و آمریکا است. ژاپن از دهه‌های هفتاد تا نود میلادی، بالاترین موجودی حساب جاری را با آمریکا داشته است. این یعنی ژاپن بیش‌تر از آمریکا کالا صادر می‌کرد. برای این‌که تعادل برقرار شود، نرخ ارز واقعی ین باید خیلی زیاد می‌شد. واقعاً هم این‌طور شد و نرخ دلار به ین به کم‌ترین سطح خود، یعنی ۷۹.۸۵ رسید. نمودار زیر نشان می‌دهد که چگونه موجودی حساب جاری ژاپن و نرخ ین با هم رابطه داشته‌اند.

ارتباط بین موجودی حساب جاری ژاپن و نرخ ین
ارتباط بین موجودی حساب جاری ژاپن و نرخ ین

دوم، اگر تعادل خارجی یک کشور به هم بخورد، ممکن است ثروت مالی آن کشور به کشورهای دیگر منتقل شود. این باعث می‌شود که سلیقه‌های جهانی در مورد دارایی‌ها تغییر کند. این تغییر می‌تواند روی نرخ تعادل ارز پول‌های مختلف تأثیر بگذارد. اگر تعادل خارجی یک کشور خیلی به هم بریزد، ممکن است بازار فکر کند که نرخ تعادل ارز آن پول واقعی نیست. افزایش مداوم کمبود تجاری و بدهی خارجی یک کشور، می‌تواند باعث شود که بازار نرخ تعادل ارز آن پول را پایین‌تر برآورد کند.

شرایط تجارت و چرایی اهمیت آن

هنگامی که می‌خواهیم پیش‌بینی کنیم که نرخ ارز یک کشور چطور تغییر می‌کند، باید به چیزی به نام شرایط تجارت و تراز تجاری توجه کنیم. شرایط تجارت یک کشور نشان می‌دهد که قیمت صادرات و واردات آن چطور با هم مقایسه می‌شوند و می‌تواند به ما بگوید که نرخ ارز واقعی آن در آینده به چه شکلی خواهد بود. نرخ ارز واقعی یک کشور، نرخ تبدیل پول آن کشور به پول کشورهای دیگر است. اگر شرایط تجارت یک کشور بهتر شود، یعنی قیمت صادرات آن بیش‌تر از قیمت واردات آن بالا برود، باعث می‌شود که کشور سود تجاری داشته‌باشد و نرخ ارز واقعی آن افزایش یابد تا تعادل برقرار شود. برعکس، اگر شرایط تجارت یک کشور بدتر شود، این باعث می‌شود که کشور ضرر تجاری داشته‌باشد و نرخ ارز واقعی آن کاهش یابد تا تعادل برقرار شود.

این موضوع برای کشورهایی که کالاهای اصلی را صادر یا وارد می‌کنند، خیلی مهم است. برای مثال، افزایش قیمت نفت، تأثیر زیادی بر ارزش پول کشورهایی که نفت را صادر یا وارد می‌کنند، خواهد داشت. کشورهایی که نفت را صادر می‌کنند، مثل کشورهای خلیج فارس، آمریکا، روسیه، انگلستان و نروژ، با افزایش قیمت نفت، شرایط تجارت و سود تجاری خود را بهبود می‌بخشند. این باعث می‌شود که نرخ ارز واقعی آن‌ها بالاتر برود. برعکس کشورهایی که نفت را وارد می‌کنند، شرایط تجارت و سود تجاری خود را بدتر می‌کنند. این باعث می‌شود که نرخ ارز واقعی آن‌ها پایین‌تر بیاید.

شرایط تجارت یک کشور نشان می‌دهد که قیمت صادرات و واردات آن چطور با هم مقایسه می‌شوند و می‌تواند به ما بگوید که نرخ ارز واقعی آن در آینده به چه شکلی خواهد بود.
شرایط تجارت یک کشور نشان می‌دهد که قیمت صادرات و واردات آن چطور با هم مقایسه می‌شوند و می‌تواند به ما بگوید که نرخ ارز واقعی آن در آینده به چه شکلی خواهد بود.

مشخصات دلار آمریکا و تراز تجاری

میزان تغییر قیمت دلار آمریکا به نسبت سایر ارزها به چند عامل بستگی دارد. اول این‌که چقدر عرضه و تقاضای دلار به تغییر قیمت حساس هستند و دوم این‌که چرا اختلاف بین صادرات و واردات آمریکا وجود دارد. این دو مفهوم را در ادامه توضیح می‌دهیم.

نمودار زیر عرضه و تقاضای دلار را نشان می‌دهد. خطوط De$ و Se$ خیلی حساس هستند به تغییر قیمت، یعنی کمی تغییر قیمت باعث می‌شود که عرضه و تقاضای دلار خیلی تغییر کنند. اما خطوط DI$ و SI$ خیلی حساس نیستند به تغییر قیمت، یعنی برای تغییر عرضه و تقاضا دلار باید قیمت زیاد تغییر کند. فرض کنیم که q1 قیمت فعلی دلار باشد. فاصله بین نقاط A و B، مقدار اختلاف بین صادرات و واردات آمریکا را نشان می‌دهد.

نمایش عرضه و تقاضای دلار
نمایش عرضه و تقاضای دلار

برای رسیدن به تعادل، دلار باید ارزان‌تر شود تا به نقاطی برسد که خطوط عرضه و تقاضا با هم برابر شوند، مثلاً C یا C’ در صورتی که خطوط عرضه و تقاضا خیلی حساس نباشند.

محاسبات نشان می‌دهند که صادرات و واردات آمریکا به تغییر قیمت دلار خیلی حساس نیستند. به‌طور تقریبی، اگر قیمت دلار یک درصد کم شود، صادرات آمریکا یک درصد و واردات آمریکا سه دهم درصد زیاد می‌شود. با توجه به این حساسیت‌های کم، برای رسیدن به تعادل باید قیمت دلار خیلی کم شود. به‌همین دلیل، خطوط عرضه و تقاضای کم حساس روی نمودار نشان می‌دهند که چقدر دلار باید ارزان‌تر شود تا تعادل برقرار شود، با قیمت جدید q2.

حساب جاری یک کشور نشان می‌دهد که چقدر پول از کشور خارج می‌شود و چقدر پول وارد می‌شود. این پول می‌تواند از فروش و خرید کالاها یا خدمات یا سرمایه‌گذاری‌ها باشد. حساب جاری می‌تواند مثبت یا منفی باشد. اگر مثبت باشد، یعنی کشور بیش‌تر پول دریافت می‌کند تا پرداخت کند. اگر منفی باشد، یعنی کشور بیش‌تر پول پرداخت می‌کند تا دریافت کند.

حساب جاری تاثیر مهمی بر نرخ ارز یا قیمت پول یک کشور دارد. معمولاً اگر حساب جاری منفی باشد، نرخ ارز کاهش می‌یابد. یعنی پول کشور ارزان‌تر می‌شود. اما گاهی اوقات این‌طور نیست. مثلاً دلار آمریکا از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱ خیلی گران‌تر شد، در حالی که حساب جاری آمریکا خیلی منفی بود.

این اتفاق می‌تواند به دلیل تغییرات در سطح صرفه‌جویی و سرمایه‌گذاری یک کشور رخ دهد. اگر یک کشور بیش‌تر سرمایه‌گذاری کند تا صرفه‌جویی، حساب جاری آن منفی می‌شود. اما این هم می‌تواند باعث شود که پول آن کشور گران‌تر شود؛ چون نشان می‌دهد که کشور در حال رشد و توسعه است.

بنابراین، برای فهمیدن این‌که نرخ ارز چطور تغییر می‌کند، باید به عوامل مختلف اقتصادی توجه کنیم، نه فقط به میزان صادرات و واردات. این عوامل می‌توانند باعث شوند که نرخ ارز و حساب جاری هم‌جهت یا مخالف‌جهت حرکت کنند. جدول زیر رابطه بین این عوامل را نشان می‌دهد.

The Relationship of Current Accounts, Exchange Rates and Economic Conditions
RelationshipExchange RateCurrent AccountEconomic Conditions
PositiveDepreciationDeteriorationLoose Monetary Policy
PositiveAppreciationImprovementTight Monetary Policy
    
NegativeAppreciationDeteriorationLoose Fiscal Policy
NegativeDepreciationImprovementTight Fiscal Policy
    
PositiveAppreciationImprovementIncrease in Domestic Supply
PositiveAppreciationImprovementIncrease in Foreign Demand

یکی از روش‌هایی که برای افزایش صادرات و کاهش کسری تجاری استفاده می‌شود، این است که ارز را به‌طور عمدی ارزان‌تر کنند، مثلاً با این کار که بانک مرکزی پول بیش‌تری چاپ کند. اگر این کار را با دلار امریکا بکنند، مشکلات زیادی ایجاد می‌شود. آمار اخیر نشان می‌دهد که احتمالاً آمریکا به سطحی رسیده که تقریباً همه کسانی که می‌خواهند کار کنند، کار دارند. اگر در این شرایط ارز را ارزان‌تر کنند تا صادرات بیش‌تری داشته‌باشند، باعث می‌شود که تولید آمریکا بیش‌تر از حدی که انتظار می‌رود تبدیل شود و قیمت‌ها بالا برود. این باعث می‌شود که بانک مرکزی باید سیاست‌هایی را انجام دهد که پول را گران‌تر کند، و در نتیجه دلار امریکا دوباره گران‌تر می‌شود.

تراز تجاری ایالات متحده چگونه عمل می‌کند؟

تراز تجاری، اختلاف بین مقدار کالاها و خدماتی است که یک کشور به کشورهای دیگر می‌فروشد (صادرات) و مقدار کالاها و خدماتی است که یک کشور از کشورهای دیگر می‌خرد (واردات). اگر یک کشور بیش‌تر از آنچه می‌فروشد بخرد، موازنه تجاری منفی یا کسری دارد. اگر یک کشور بیش‌تر از آنچه می‌خرد بفروشد، موازنه تجاری مثبت یا surplus دارد.

اگر یک کشور بیش‌تر از آنچه می‌فروشد بخرد، موازنه تجاری منفی یا کسری دارد.
اگر یک کشور بیش‌تر از آنچه می‌فروشد بخرد، موازنه تجاری منفی یا کسری دارد.

موازنه تجاری نشان می‌دهد که یک کشور چقدر در بازار جهانی رقابت‌پذیر است و چقدر به کالاها و خدمات خارجی وابسته است. برخی سیاستمداران و اقتصاددانان فکر می‌کنند که داشتن موازنه تجاری مثبت برای رشد اقتصادی خوب است و داشتن موازنه تجاری منفی برای اقتصاد ضرر دارد. برخی دیگر معتقدند که موازنه تجاری تنها یک شاخص از بسیاری از عواملی است که بر اقتصاد تأثیر می‌گذارند و نباید به آن اهمیت زیادی داد.

برای کنترل تراز تجاری، برخی کشورها از ابزارهایی مانند کمک‌های دولتی، تعرفه‌ها یا محدودیت‌های واردات استفاده می‌کنند تا صادرات خود را افزایش دهند و واردات خود را کاهش دهند. برخی کشورها هم از بازار آزاد حمایت می‌کنند و می‌گویند که دخالت دولت در تجارت بین‌المللی نباید زیاد باشد.

آمریکا یکی از کشورهایی است که معمولاً موازنه تجاری منفی دارد. به‌عنوان مثال، در سال ۲۰۱۶، موازنه تجاری آمریکا ۴۸۱ میلیارد دلار کسری داشت؛ یعنی آمریکا ۲.۷ هزار میلیارد دلار کالا و خدمات از کشورهای دیگر خرید و فقط ۲.۲ هزار میلیارد دلار کالا و خدمات به کشورهای دیگر فروخت. این کسری نسبت به سال ۲۰۱۵ حدود ۱۸ میلیارد دلار بیش‌تر شده بود و تقریباً ۲.۶ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) آمریکا را تشکیل می‌داد.

موازنه تجاری آمریکا، همچنین بر ارزش دلار تأثیر می‌گذارد. وقتی موازنه تجاری آمریکا منفی است، یعنی آمریکا برای خرید کالاها و خدمات خارجی باید دلار بفروشد و ارز خارجی بخرد. این کار باعث می‌شود که تقاضا برای دلار کاهش یابد و ارزش آن نسبت به ارزهای دیگر کاهش یابد. این رابطه معکوس بین تراز تجاری و ارزش دلار را می‌توان در دوره ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ مشاهده کرد که در نمودار زیر نشان داده شده است.

نمایش رابطه معکوس تراز تجاری و ارزش دلار در دوره ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶
نمایش رابطه معکوس تراز تجاری و ارزش دلار در دوره ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶

دو چیز مهم در مورد تراز تجاری یک کشور وجود دارد. trade balance یک کشور نشان می‌دهد که آن کشور چقدر کالا و خدمات به کشورهای دیگر می‌فروشد و چقدر از آن‌ها می‌خرد. اگر بیش‌تر بفروشد، trade balance مثبت است و اگر بیش‌تر بخرد، این تراز منفی است. trade balance یک کشور را باید با تولید ناخالص داخلی یا GDP آن کشور مقایسه کنیم. GDP یک‌ کشور ارزش همه‌ی کالا و خدماتی است که در یک دوره‌ زمانی توسط آن کشور تولید می‌شود.

برای مثال، اگر trade balance یک کشور منفی ۵۰۰ میلیارد دلار باشد، این یعنی آن کشور ۵۰۰ میلیارد دلار بیش‌تر از کشورهای دیگر خریده است. اما این عدد به تنهایی کافی نیست. باید ببینیم که GDP آن کشور چقدر است. اگر GDP آن کشور بالا باشد، مثلا ۲۰ هزار میلیارد دلار، این یعنی تراز تجاری منفی آن کشور تنها ۲.۵ درصد از GDP آن است. اما اگر GDP آن کشور پایین باشد، مثلا ۵۰۰ میلیارد دلار، این یعنی trade balance منفی آن کشور ۱۰۰ درصد از GDP آن است. این تفاوت بسیار مهم است و باید همیشه در نظر گرفته شود.

balance یک کشور نشان می‌دهد که آن کشور چقدر کالا و خدمات به کشورهای دیگر می‌فروشد و چقدر از آن‌ها می‌خرد.
balance یک کشور نشان می‌دهد که آن کشور چقدر کالا و خدمات به کشورهای دیگر می‌فروشد و چقدر از آن‌ها می‌خرد.

خدمات اپوفایننس

اپوفایننس بهترین بروکر فارکس است که راه‌حل‌های معاملاتی نوآورانه را برای ابزارهای مالی مختلف مانند فارکس، شاخص‌ها، کالاها و ارزهای دیجیتال ارائه می‌کند. یکی از خدمات این بروکر آنشور که رگوله ASIC استرالیا را دریافت کرده است، بخش تحلیل بازار و تراز تجاری است که ویژگی‌های زیر را ارائه می‌دهد.

نمای فنی

این ابزاری است که تخصص تحلیلگران ارشد و الگوریتم‌های خودکار را ترکیب می‌کند تا درک منحصربه‌فرد و کاربردی در مورد روندها، الگوها و سیگنال‌های بازار ارائه دهد. کاربران می‌توانند به نمای فنی ابزارها و بازه‌های زمانی مختلف دسترسی داشته‌باشند و هشدارها و توصیه‌های سفارشی شده را دریافت کنند.

Market News

این بخشی است که آخرین و مرتبط‌ترین اخبار و رویدادهایی را که بر بازارهای جهانی تأثیر می‌گذارد، ارائه می‌دهد. کاربران می‌توانند از عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که بر قیمت‌ها و حرکت دارایی‌های مختلف تأثیر می‌گذارند، استفاده کنند.

معاملات شاخص

این سرویسی است که به کاربران اجازه می‌دهد بر اساس عمل‌کرد گروهی از سهام یک کشور یا منطقه خاص معامله کنند. کاربران می‌توانند از تنوع و نقدینگی معاملات شاخص‌ها بهره‌مند شوند و به طیف گسترده‌ای از بازارها مانند ایالات متحده، اروپا، آسیا و سایر مناطق دسترسی داشته‌باشند. کاربران همچنین می‌توانند از پلت‌فرم‌ها و ابزارهای ارائه شده توسط اپوفایننس مانند MetaTrader و cTrader استفاده کنند تا معاملات خود را به‌طور کارآمد و مؤثر انجام دهند.

تراز تجاری یک موضوعی است که نظرات مختلفی درباره‌اش وجود دارد. اما حتماً بهتر نیست که یک کشور بیش‌تر از آنچه وارد می‌کند، صادر کند. وقتی یک کشور بیش‌تر از آن‌چه می‌خرد را صادر می‌کند، یعنی کالاها و خدماتش خیلی مورد تقاضا هستند، اما در عین حال احتمالاً به این دلیل است که پولش نسبت به پول‌های دیگر ارزان است. یک مثال خوب چین است که با آمریکا بیش‌ترین تفاضل تجاری را دارد، که بخشی از آن به این دلیل است که دولت چین پولش را عمداً کم‌ارزش کرده تا بتواند بیش‌تر بفروشد.

از سوی دیگر، داشتن تفاضل تجاری منفی ممکن است فقط به این معنی باشد که پول یک کشور گران شده است و برای آن کشور مقرون به‌صرفه است که بیش‌تر بخرد، چون کالاها و خدمات دیگر کشورها نسبتاً ارزان‌تر هستند.

سیاست فعلی آمریکا به‌نظر می‌رسد که به سمت سیاست‌های محافظه‌کارانه می‌رود که جلوی خرید کالاهای خارجی را می‌گیرد و از فواید جهانی شدن و تجارت آزاد چشم‌پوشی می‌کند. عدم توانایی خرید کالای ارزان به این معنی است که مصرف‌کنندگان داخلی بیش‌تر می‌پردازند. در عین‌حال، تولیدکنندگان خارجی هم نمی‌توانند کالاهایشان را بفروشند، به خاطر سیاست‌های محدود‌کننده.

معامله‌گران فارکس همیشه باید تحلیل‌شان را گسترش دهند تا بتوانند بفهمند که یک کشور چطور عمل می‌کند، و تعادل تجاری آمریکا یکی از عوامل آن است. یادگیری اصول اساسی بازار می‌تواند به شما کمک کند که درک عمیق‌تری از عوامل اصلی قیمت پول‌ها داشته‌باشید و معاملاتی با احتمال موفقیت بالا بر اساس تحلیل قابل اعتماد خود انجام دهید.

منبع +++

دانستن تراز تجاری چه کمکی به معامله‌گران فارکس می‌کند؟

تراز تجاری یک شاخص اقتصادی اساسی است که تفاوت بین صادرات و واردات کالا و خدمات یک کشور را اندازه‌گیری می‌کند. این می‌تواند به یک معامله‌گر فارکس کمک کند تا با ارائه بینشی در مورد ارزش‌گذاری ارز، احساسات بازار و اعتماد سرمایه‌گذاران یک کشور، معاملات بهتری انجام دهد.

تراز تجاری مثبت نشان‌دهنده چیست؟

تراز تجاری مثبت یا مازاد تجاری نشان می‌دهد که صادرات یک کشور از واردات آن بیش‌تر است و آیت می‌تواند تقاضا و ارزش پول آن‌را در بازار فارکس افزایش دهد. یک معامله‌گر فارکس می‌تواند از این اطلاعات برای خرید یا فروش جفت‌ارزی که ارز کشور را در بر می‌گیرد، بسته به روند و عوامل دیگر استفاده کند.

تراز تجاری منفی نشان‌دهنده چیست؟

تراز تجاری منفی یا کسری تجاری به معنای پیشی گرفتن واردات یک کشور از صادرات آن است که می‌تواند تقاضا و ارزش پول آن کشور را در بازار فارکس کاهش دهد. یک معامله‌گر فارکس می‌تواند از این اطلاعات برای فروش یا خرید جفت‌ارز آن کشور استفاده کند.

تراز تجاری چگونه منتشر می‌شود؟

ارقام تراز تجاری معمولاً ماهانه توسط آژانس‌های آمار ملی هر کشور منتشر می‌شود و می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر حرکت بازار فارکس داشته‌باشد. یک معامله‌گر فارکس می‌تواند از این داده‌‌ها برای پیش‌بینی و واکنش به تغییرات احتمالی در نرخ ارز استفاده کند. به‌عنوان مثال، اگر تراز تجاری ایالات متحده بهتر از حد انتظار باشد، می‌تواند دلار آمریکا را در برابر سایر ارزها تقویت کند و بالعکس.

آیا برای معامله در فارکس باید به تراز تجاری اکتفا کنیم؟

تراز تجاری تنها عاملی نیست که بر بازار فارکس تأثیر می‌گذارد. یک معامله‌گر فارکس باید سایر شاخص‌های اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی، تورم، نرخ بهره و رویدادهای سیاسی را نیز در نظر بگیرد تا تحلیلی جامع از شرایط و فرصت‌های بازار داشته‌باشد. trade balance یکی از ابزارهایی است که یک معامله‌گر می‌تواند برای انجام معاملات بهتر از آن استفاده کند.

هوشمندانه عمل کردن در بازار فارکس، یک مزیت محسوب می‌شود. پیگیری unemployment rate و داده‌های بازار کار می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا فرصت‌های بازار را شناسایی کنند و ریسک خود را مدیریت کنند. در این مقاله قصد داریم تا علاوه‌بر بررسی نرخ بیکاری، تاثیر آن بر ارزش دلار آمریکا را نیز بدانیم.

نرخ بیکاری چیست؟

نرخ بیکاری در واقع درصد افرادی را نشان می‌دهد که شغل ندارند و به‌دنبال کار هستند. این مقدار با تقسیم تعداد افراد بیکار به جمعیت کل نیروی کار که همان شاغلین و بیکاران هستند، به‌دست می‌آید. این داده‌ها، اطلاعات کلی درباره وضعیت بازار کار و شرایط اقتصادی ارائه می‌دهد. نرخ‌های بیکاری بالا، اقتصاد ضعیف را نشان می‌دهد، در حالی که نرخ‌های پایین، نشان‌دهنده اقتصاد شکوفا است.

از کجا می‌توان نرخ بیکاری را پیدا کرد؟

شما می‌توانید داده‌های نرخ بیکاری را در گزارش‌های ماهانه دولتی، مانند آمار کار و درآمد در ایالات متحده پیدا کنید. این داده‌ها همچنین می‌توانند بر اساس دسته‌های جمعیت‌شناختی، مانند سن، جنسیت و نژاد تفکیک شوند و بینش وسیع‌تری در مورد این‌که گروه‌های مختلف چگونه در بازار کار عمل می‌کنند، ارائه دهند.

شاخص‌های کلیدی بازار کار

در حالی که بیکاری یک شاخص مهم بازار کار است، چندین عامل دیگر نیز وجود دارند که باید در ارزیابی سلامت بازار کار در نظر بگیرید. در ادامه با این شاخص‌ها آشنا می‌شوید.

  • نرخ مشارکت نیروی کار: این نرخ، درصد جمعیتی را نشان می‌دهد که یا مشغول به‌کار هستند یا به‌دنبال کار می‌گردند. این می‌تواند نشان‌دهنده قدرت بازار کار و تعداد افراد موجود برای پر کردن شغل‌های خالی باشد.
  • درخواست‌های بیمه بیکاری: تعداد درخواست‌ها برای دریافت بیمه بیکاری، نشان می‌دهد که چه تعداد از افراد برای دریافت مزایای این بیمه، مدارک خود را ارائه داده‌اند. تعداد کم درخواست‌های بیمه بیکاری، بازار کار قوی را نشان می‌دهد، در حالی که تعداد زیاد درخواست‌ها ممکن است نشانه ضعف بازار کار باشد.
  • رشد حقوق: به نرخی اشاره دارد که طبق آن، حقوق کارگران افزایش می‌یابد. رشد حقوق بالا می‌تواند نشان‌دهنده بازار کار فشرده و فشارهای تورمی بالقوه باشد.
  • ایجاد شغل: به تعداد شغل‌های جدیدی اشاره دارد که به اقتصاد در یک دوره مشخص اضافه می‌شوند. نرخ‌های بالای ایجاد شغل، معمولاً نشان‌دهنده بازار کار قوی‌تری هستند، در حالی که رشد کند شغل می‌تواند نشانه ضعف باشد.
ایجاد شغل، به تعداد شغل‌های جدیدی اشاره دارد که به اقتصاد در یک دوره مشخص اضافه می‌شوند.
ایجاد شغل، به تعداد شغل‌های جدیدی اشاره دارد که به اقتصاد در یک دوره مشخص اضافه می‌شوند.

اثرات بیکاری بر اقتصاد و تصمیم‌گیری سرمایه‌گذار چیست؟

بیکاری این توانایی مخرب را دارد تا تاثیرات منفی گسترده‌ای بر اقتصاد بگذارد و تصمیمات سرمایه‌گذاران را تحت‌تأثیر قرار دهد. در این‌جا به برخی از شاخص‌ها اشاره می‌کنیم که تحت‌تاثیر مستقیم نرخ بیکاری قرار می‌گیرند.

  • رابطه بین نرخ بیکاری و رشد اقتصادی: اقتصاد ضعیف معمولاً با نرخ بالای بیکاری همراه است که سبب می‌شود، بازده سرمایه‌گذاری کاهش یابد. سرمایه‌گذاران در دوران رکود باید احتیاط کنند و به میزان بیکاری توجه داشته‌باشند.
  • مصرف‌کنندگان: میزان بیکاری بالا ممکن است باعث شود مصرف‌کنندگان هزینه‌های خود را کاهش دهند و تقاضای کمی برای دریافت کالاها و خدمات از خود نشان دهند. این می‌تواند روی شرکت‌ها و سهام آن‌ها اثر منفی بگذارد و سرمایه‌گذاران را مجبور کند که سرمایه‌گذاری‌های خود را از سهام مربوط به مصرف‌کننده به بخش‌های امن‌تر مانند سلامت یا انرژی منتقل کنند.
  • تأثیرات صنعتی: برخی از صنایع به نرخ بیکاری حساس‌تر از دیگران هستند. به‌عنوان مثال، شرکت‌های دارای فناوری پیشرفته که به کارگران ماهر نیاز دارند، ممکن است در مقابل تغییرات نرخ اشتغال آسیب ببینند. سرمایه‌گذاران باید ضعف‌های پرتفوی خود را تشخیص دهند و متناسب با آن عمل کنند.
  • واکنش دولت: نرخ عدم اشتغال بالا معمولاً باعث می‌شود دولت دخالت کند، مانند انجام تحرکات مالی یا تغییر سیاست‌های پولی. سرمایه‌گذاران باید به واکنش‌های احتمالی دولت توجه کنند تا از این منحنی عقب نمانند.
  • نوسانات ارزی: میزان بیکاری بالا، این توانایی را دارد تا تقاضا برای کالاها و خدمات یک کشور را کم کند و ارزش ارز آن‌را پایین بیاورد. این می‌تواند روی سرمایه‌گذاران خارجی که سرمایه‌گذاری‌های خود را به آن ارز انجام داده‌اند، تاثیر بگذارد.
نرخ بیکاری بالا، این توانایی را دارد تا تقاضا برای کالاها و خدمات یک کشور را کم کند و ارزش ارز آن‌را پایین بیاورد.
نرخ بیکاری بالا، این توانایی را دارد تا تقاضا برای کالاها و خدمات یک کشور را کم کند و ارزش ارز آن‌را پایین بیاورد.

استراتژی‌هایی سرمایه‌گذاری در دوران بیکاری و رکود بالا چگونه است؟

در دوران بیکاری زیاد و رکود اقتصادی، سرمایه‌گذاری کار دشواری است. شرایط اقتصادی می‌تواند بر عمل‌کرد شرکت‌ها و بخش‌های مختلف تأثیر قابل‌توجهی داشته‌باشد، بنابراین لازم است که استراتژی سرمایه‌گذاری خود را با توجه به این شرایط تنظیم کنند. در این‌جا به چند نکته کلیدی می‌پردازیم.

تمرکز بر شرکت‌های با کیفیت

تمرکز بر شرکت‌های باکیفیت، بهترین راه‌کاری است که می‌تواند در مواجهه با رکود اقتصادی به سرمایه‌گذاران کمک کند. این شرکت‌ها تجربه‌ موفقی در پیش بردن امور در شرایط اقتصادی نامساعد دارند. شرکت‌های مذکور، صورت‌های مالی قوی، درآمد پایدار و روندی مطمئن در پرداخت سود سهام دارند. اگرچه هیچ ضمانتی وجود ندارد که این شرکت‌ها در دوران رکود عمل‌کرد خوبی داشته‌باشند، اما معمولاً نسبت به دیگران شانس بیش‌تری برای مقاومت در برابر بحران دارند.

به بخش‌های خدمات عمومی توجه شود

راه‌حل دیگری که سرمایه‌گذاران باید به آن فکر کنند، سرمایه‌گذاری در بخش‌های عمومی، مثل خدمات بهداشتی، آب و برق و کالاهای مصرفی است. این بخش‌ها کم‌تر تحت‌تاثیر نرخ بیکاری زیاد و رکود اقتصادی قرار می‌گیرند. این بخش‌ها ممکن است در بلند‌مدت بازدهی مطمئن‌تری داشته‌باشند، حتی اگر در زمان رونق اقتصادی، دارای رشدی قابل توجهی نباشند.

شاخص‌های اقتصادی را پیگیری کنند

در هنگام سرمایه‌گذاری، باید شاخص‌های اقتصادی را دنبال کنند. این کار به‌خصوص در دوره رکود بسیار ضروری است. شاخص‌های اصلی که باید آن‌ها را بررسی کنند، شامل تولید ناخالص داخلی، شاخص قیمت مصرف‌کننده و سایر ملاک‌های مرتبط است که دیدگاهی از وضعیت کلی اقتصاد به سرمایه‌گذاران می‌دهند. این اطلاعات می‌توانند به آن‌ها کمک کنند تا تصمیمات سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌تری بگیرند و از خطرات احتمالی جلوگیری کنند.

چشم‌انداز بلند‌مدت داشته‌باشند

در آخر، حفظ چشم‌انداز بلند‌مدت وقتی که در دوران رکود سرمایه‌گذاری می‌کنند، حیاتی است. نوسانات کوتاه‌مدت بازار ممکن است سرمایه‌گذاران را ناراحت کنند، اما اکثراً هیچ تاثیر بلند‌مدتی از خود نشان نمی‌دهند. بهتر است در چنین مواقعی به یک برنامه سرمایه‌گذاری قوی، وفادار باشند و اگر بازار متلاطم شد، نترسند و به خود مسلط باشند.

حفظ چشم‌انداز بلند‌مدت وقتی که در دوران رکود سرمایه‌گذاری می‌کنند، حیاتی است.
حفظ چشم‌انداز بلند‌مدت وقتی که در دوران رکود سرمایه‌گذاری می‌کنند، حیاتی است.

چگونه بیکاری بالا بر اقتصاد تاثیر می‌گذارد؟

وقتی نرخ بیکاری زیاد باشد، معمولاً نشان می‌دهد که اقتصاد در وضعیت ضعیف یا رکودی قرار دارد. این اتفاق می‌تواند حالات زیر را به‌وجود بیاورد.

  • مصرف‌کنندگان کم‌تر خرج می‌کنند؛
  • شرکت‌ها کم‌تر سرمایه‌گذاری می‌کنند؛
  • دارایی‌ها ارزش واقعی خود را از دست می‌دهند؛
  • دولت درآمد کم‌تری از مالیات دریافت می‌کند؛
  • دولت برای حمایت از افراد بیکار, هزینه‌های زیادی را متحمل می‌شود؛
وقتی نرخ بیکاری زیاد باشد، معمولاً نشان می‌دهد که اقتصاد در وضعیت ضعیف یا رکودی قرار دارد.
وقتی نرخ بیکاری زیاد باشد، معمولاً نشان می‌دهد که اقتصاد در وضعیت ضعیف یا رکودی قرار دارد.

نرخ بیکاری چه تاثیری بر فارکس دارد؟

بیکاری یکی از عوامل مهمی است که بر روی بازار فارکس اثر می‌گذارد، چون نشان‌دهنده وضعیت اقتصادی یک کشور است و می‌تواند سبب تغییرات در سیاست‌های بانک مرکزی، رفتار سرمایه‌گذاران و قیمت ارز شود. در ادامه بیش‌تر به این موارد می‌پردازیم.

سلامت اقتصادی

نرخ بالای بیکاری، یک اقتصاد ضعیف را نشان می‌دهد. هنگامی که مردم بیکار هستند، طبیعتاً درآمد کم‌تری دارند و نمی‌توانند برای نیازهای خود هزینه کنند. بیکاری، هزینه‌های مصرف‌کننده، تقاضا برای کالاها و خدمات را کاهش می‌دهد. اقتصاد ضعیف می‌تواند باعث کاهش ارزش پول یک کشور شود.

سیاست‌های بانک مرکزی

بانک‌های مرکزی در قالب سیاست‌های پولی خود، نرخ عدم اشتغال را با دقت مورد بررسی قرار می‌دهند. نرخ‌های بالای بیکاری ممکن است بانک‌های مرکزی را وادار کند که سیاست‌های تشویقی مانند کاهش نرخ‌های بهره یا انجام تسهیلات برای افزایش رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال را اجرا کنند. این تغییرات سیاست می‌تواند روی ارزش پول یک کشور اثر بگذارد.

تصمیمات نرخ بهره

اطلاعات بیکاری، یک راهنمای مهم است که بانک‌های مرکزی از آن برای سنجش وضعیت اقتصاد استفاده می‌کنند. بانک‌های مرکزی ممکن است زمانی که نرخ بیکاری کم است، نرخ‌های بهره را برای کنترل تورم بالا ببرند که نشان‌دهنده یک اقتصاد متناسب است. از طرف دیگر، نرخ‌های بالای بیکاری ممکن است سبب کاهش نرخ بهره برای انگیزه‌دادن به فعالیت‌های اقتصادی شود. تمام این حالات می‌تواند روی ارزش پول یک کشور تأثیر بگذارد.

احساسات سرمایه‌گذار

نرخ بیکاری می‌تواند بر روحیه سرمایه‌گذاران و بازار اثر بگذارد. اگر این نرخ کم‌تر از پیش‌بینی باشد، می‌تواند احساسات خوب و احتمالاً تقویت ارز را به‌همراه داشته‌باشد. برعکس، نرخ‌های بیکاری بالاتر، این پیام را می‌رساند که ارزش ارز در حال پایین‌رفتن است.

ریسک‌گریزی

بیکاری زیاد می‌تواند ریسک‌گریزی را در بازار افزایش دهد. سرمایه‌گذاران ممکن است ریسک‌گریزتر شوند و به سمت دارایی‌های امن مانند دلار آمریکا، فرانک سوئیس یا ین ژاپن روی آورند که باعث ثبات در ارزش سرمایه آن‌ها می‌شود.

نوسانات ارز

انتشار اطلاعات بیکاری، این توانایی را دارد تا نوسانات کوتاه‌مدت زیادی در جفت‌ارزها ایجاد کند. معامله‌گران با توجه به این اطلاعات، می‌توانند موقعیت خود را در بازار فارکس تغییر دهند.

تجارت جهانی

تراز تجاری یک کشور ممکن است تحت‌تاثیر نرخ عدم اشتغال قرار بگیرد. اگر بیکاری بالا باشد، تقاضای داخلی ممکن است کم شود و بر صادرات آسیب برساند. این می‌تواند بر تراز تجاری یک کشور اثر بگذارد و ارزش ارز آن‌را تحت‌الشعاع قرار دهد.

روندهای بلندمدت

نرخ‌های بیکاری بالا یا پایین پایدار، این توانایی را دارند تا به روند بلندمدت جفت‌ارز کمک کنند. کشوری با بازار کار قوی و نرخ بیکاری پایین، ممکن است به‌دلیل افزایش مصرف‌کننده و رشد اقتصادی، ارز قوی‌تری داشته‌باشد.

کشوری با بازار کار قوی و نرخ بیکاری پایین، ممکن است به‌دلیل افزایش مصرف‌کننده و رشد اقتصادی، ارز قوی‌تری داشته‌باشد.
کشوری با بازار کار قوی و نرخ بیکاری پایین، ممکن است به‌دلیل افزایش مصرف‌کننده و رشد اقتصادی، ارز قوی‌تری داشته‌باشد.

معامله‌گران فارکس از اطلاعات نرخ بیکاری چگونه در معاملات خود استفاده می‌کنند؟

معامله‌گران فارکس از اطلاعات نرخ عدم اشتغال به‌عنوان یکی از شاخص‌های سلامت اقتصادی و سیاست پولی یک کشور استفاده می‌کنند. اگر معامله‌گر فارکس هستید، باید حالات زیر را بدانید.

روش اول

نرخ‌های بالای بیکاری، معمولاً نشان‌دهنده نارضایتی اقتصادی است که می‌تواند باعث تضعیف ارز و افزایش نرخ بهره شود.

نرخ‌های پایین بیکاری، یک اقتصاد قوی و رو به رشد را نشان می‌دهد. در این حالت، تورم کاهش پیدا می‌کند و باعث افزایش ارزش ارز و کاهش نرخ بهره می‌شود.

معامله‌گران فارکس می‌توانند از این سیگنال‌ها برای پیش‌بینی جهت و میزان تغییرات نرخ ارز استفاده کنند و موقعیت‌های ورود و خروج خود را بر این اساس تنظیم کنند.

روش دوم

یکی از راه‌های استفاده از اطلاعات نرخ بیکاری، مقایسه آن با انتظارات بازار و داده‌های قبلی است. اگر نرخ عدم اشتغال کم‌تر از حد انتظار یا کم‌تر از داده‌های قبلی باشد، چشم‌انداز مثبت برای اقتصاد و ارز را نشان می‌دهد. معامله‌گران فارکس می‌توانند از این اطلاعات برای ورود یا خروج از یک پوزیشن بر اساس روند یا معکوس شدن روند استفاده کنند.

روش سوم

روش دیگر، استفاده از اطلاعات نرخ بیکاری، ترکیب آن با سایر شاخص‌های اقتصادی مانند تورم، تولید ناخالص داخلی و اعتماد مصرف‌کننده است که این شاخص‌ها می‌توانند تصویر جامع‌تری از وضعیت اقتصادی و سیاست‌گذاری بانک مرکزی ارائه دهند. معامله‌گران فارکس می‌توانند از این اطلاعات برای شناسایی قدرت یا ضعف یک ارز نسبت به ارز دیگر استفاده کنند و موقعیت‌های ورود و خروج خود را بر اساس واگرایی یا همگرایی شاخص‌ها تنظیم کنند.

روش چهارم

برای استفاده از اطلاعات نرخ بیکاری، استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند سطوح حمایت و مقاومت برای تعیین نقاط ورود و خروج ضروری است. سطوح حمایت و مقاومت، سطوح قیمتی هستند که در آن بازار تمایل به معکوس یا ثابت شدن دارد. معامله‌گران فارکس می‌توانند از این سطوح برای شناسایی شکست یا جهش بالقوه قیمت استفاده کنند و سفارشات ورودی خود را بر این اساس قرار دهند.

به‌عنوان مثال، اگر نرخ عدم اشتغال بالاتر از حد انتظار باشد و قیمت نزدیک به سطح مقاومت باشد، معامله‌گران می‌توانند انتظار بازگشت نزولی را داشته‌باشند و سفارشات ورودی خود را زیر سطح مقاومت قرار دهند. دستور توقف ضرر باید بالاتر از سطح مقاومت قرار گیرد تا در صورت شکست قیمت، ریسک را مدیریت کند.

به‌طور مشابه، اگر نرخ بیکاری کم‌تر از حد انتظار باشد و قیمت نزدیک به سطح حمایت باشد، معامله‌گران می‌توانند انتظار بازگشت صعودی داشته‌باشند و سفارش‌های ورود خود را بالاتر از سطح حمایت قرار دهند. دستور توقف ضرر باید زیر سطح حمایت قرار گیرد تا در صورت شکست قیمت، ریسک مدیریت شود.

اگر نرخ بیکاری کم‌تر از حد انتظار باشد و قیمت نزدیک به سطح حمایت باشد، معامله‌گران می‌توانند انتظار بازگشت صعودی داشته‌باشند.
اگر نرخ بیکاری کم‌تر از حد انتظار باشد و قیمت نزدیک به سطح حمایت باشد، معامله‌گران می‌توانند انتظار بازگشت صعودی داشته‌باشند.

خدمات اپوفایننس

اپوفایننس بهترین بروکر فارکس است که طیف گسترده‌ای از خدمات معاملاتی را برای ابزارهای مالی مختلف، مانند فارکس، سهام، شاخص‌ها، کالاها و ارزهای دیجیتال ارائه می‌دهد. بروکر آنشور اپوفایننس که رگوله ASIC استرالیا را دریافت کرده، با ارائه ابزارهای انحصاری، پشتیبانی یک‌پارچه و ابزارهای نوآورانه، بهترین تجربه معاملاتی ممکن را به مشتریان خود ارائه می‌دهد. برای کسب اطلاعات بیش‌تر، به وب‌سایت opofinance مراجعه کنید.

نرخ بیکاری نشان‌دهنده درصدی از افراد است که بدون کار هستند و دنبال شغل می‌گردند. این داده‌ها اطلاعات کلی درباره وضعیت بازار کار و شرایط اقتصادی ارائه می‌دهند. نرخ‌های بیکاری، یک معیار اقتصادی مهم محسوب می‌شوند که معامله‌گران و سرمایه‌داران به آن علاقه‌مند هستند تا وضعیت اقتصاد را ارزیابی کنند و تصمیمات هوشمندانه در بازار فارکس بگیرند.

منبع ++++

نرخ بیکاری چیست؟

نرخ عدم اشتغال، در واقع درصدی از افراد را نشان می‌دهد که بیکار هستند و به‌دنبال کار می‌گردند.

نرخ بیکاری چه تاثیری بر بازار فارکس می‌گذارد؟

نرخ عدم اشتغال، به‌طور مستقیم بر بازار ارز تأثیر می‌گذارد، زیرا منعکس‌کننده سلامت اقتصادی، تصمیمات بانک مرکزی، قدرت ارز و نرخ بهره یک کشور است.

معامله‌گران فارکس چگونه می‌توانند از نرخ‌های بیکاری در معاملات خود استفاده کنند؟

معامله‌گران فارکس می‌توانند با رعایت شاخص‌های اقتصادی و واکنش‌های بازار از نرخ بیکاری در معاملات خود استفاده کنند. تعداد افراد بیکار اگر کم‌تر باشد، منجربه تقویت ارزش ارز می‌شود. از طرف دیگر، نرخ‌های بیکاری بیش‌تر از حد انتظار، می‌تواند ارزها را تضعیف کنند. معامله‌گران همچنین می‌توانند از نرخ‌های بیکاری برای پیش‌بینی جهت آینده اقتصاد و ارز و همچنین شناسایی فرصت‌های معاملاتی بر اساس نوسانات بازار و روندها استفاده کنند.

صرف‌نظر از استراتژی معاملاتی یا سبک معاملاتی که اتخاذ کرده‌اید، استفاده از تجزیه‌وتحلیل بازه زمانی چندگانه به شما این امکان را می‌دهد که همه چیز را به وضوح ببینید؛ چرا که بازه‌های زمانی بزرگ‌تر تصویر جامع‌تری از وقایع نمودار به ما نشان می‌دهند. معاملات با استفاده از بازه‌های زمانی متعدد، احتمال انجام معاملات زیان‌ده را کاهش می‌دهد و استراتژی معاملاتی شما را تقویت می‌کند. معامله با چندین تایم فریم در فارکس را بسیاری از تریدرهای حرفه‌ای توصیه می‌کنند و این روش نکات بسیار مهمی دارد که در این مقاله بیان می‌کنیم. پس در ادامه با ما همراه باشید.

برای معاملات فارکس، بهترین کارگزاری که بیشترین امکانات را در اختیار معامله‌گران ایرانی قرار می‌دهد، بروکر آنشور اپوفایننس است. این مجموعه که به تازگی رگوله Asic استرالیا را دریافت کرده، با بهره‌مندی از جامع‌ترین پلتفرم معامله‌گری، خدمات خریدوفروش سهام‌های بین‌المللی، ارزهای دیجیتال، کالاها و معاملات فارکس را با کمترین اسپرد و کمیسیون ارائه می‌دهد. همچنین با ثبت‌نام در بهترین بروکر فارکس، از معاملات سوشیال ترید و کپی ترید بدون پرداخت کمیسیون بهره‌مند شوید.

معامله با چندین تایم فریم در فارکس

تایم فریم به بازه‌های زمانی مختلف در نمودار می‌گویند. هر بازه زمانی، زمان تشکیل کندل (باز و بسته‌شدن قیمت در نمودار) است که برحسب دقیقه، ساعت، روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه مشخص می‌شود. برای مثال، تایم فریم 1 دقیقه، به مدت زمان باز و بسته‌شدن قیمت در بازه زمانی 1 دقیقه بر روی نمودار می‌گویند.‌حال که با معنای تایم فریم آشنا شدید، باید بدانید معامله با چندین تایم فریم در فارکس به‌معنای تحلیل بازه‌های زمانی مختلف روی نمودار است که یک دید کلی به شما برای معامله می‌دهد. با این تحلیل، می‌توانید در زمان مناسب وارد معامله شوید و مطابق با تایم فریم مدنظر اهداف معاملاتی خود را دنبال کنید.

معامله با چندین تایم فریم در فارکس به روشی می‌گویند که در آن، معامله‌گر اهداف معاملاتی خود را نسبت به تحلیل‌های دریافتی از نمودار در بازه‌های زمانی مختلف مشخص می‌کند. معمولا در استراتژی‌های معاملاتی، تایم فریم یک «مکمل زمانی» است که تریدر آن را به‌عنوان مدت زمان ماندن در معامله، در نظر می‌گیرد. برای مثال شما پس از مشخص‌کردن نقاط ورود و خروج، باید زمان رسیدن به تارگت خود را پس از ورود به‌معامله پیش‌بینی کنید. در معاملات آتی (Futures) هرچه زمان بیشتری معامله شما باز باشد، کارمزد بیشتری پرداخت می‌کنید. پس پیش‌بینی رسیدن به تارگت‌های معاملاتی در زمان مشخص از اهمیت بالایی برخوردار است.

معامله با چندین تایم فریم در فارکس به‌معنای تحلیل بازه‌های زمانی مختلف روی نمودار است که یک دید کلی به شما برای معامله می‌دهد.
معامله با چندین تایم فریم در فارکس به‌معنای تحلیل بازه‌های زمانی مختلف روی نمودار است که یک دید کلی به شما برای معامله می‌دهد.

درک تایم فریم در معاملات فارکس

اگر به استراتژی‌های معاملاتی تریدرهای حرفه‌ای نگاه کنید، متوجه می‌شوید چند تایم فریمی یا مولتی تایم (Multi Time) در این برنامه‌های معاملاتی چه جایگاهی دارند. تریدرها با بررسی قیمت در چند تایم فریم، به یک دید کلی درباره حرکت قیمت می‌رسند که نقاط ورود و خروج و روش معاملاتی آن‌ها را مشخص می‌کند.

شناسایی سطوح مقاومت و حمایت به‌معامله‌گران در معامله بسیار کمک می‌کند، به نحوی که با برخورد قیمت به ناحیه مقاومتی، احتمال بازگشت قیمت زیاد است و معامله‌گر در این نواحی باید به‌دنبال معامله فروش باشد. در نواحی حمایت نیز امکان برگشت قیمت وجود دارد و معامله‌گران در این نواحی به‌دنبال بازکردن معامله خرید هستند.‌حال در نظر بگیرید بازه‌های زمانی مختلف، قیمت را در نقاط متفاوتی نشان می‌دهند. برای مثال، ممکن است قیمت در تایم فریم 10 دقیقه در یک ناحیه مقاومتی باشد، اما در تایم فریم 1 ساعته، قیمت هنوز در نزدیکی حمایت است. در واقع هر تایم فریم فقط نقاط حمایت و مقاومت قیمت را نسبت به کندل‌های خود نشان می‌دهد و برای داشتن دید کلی قیمت، باید چند تایم فریم را بررسی کنید.

از نظر اعتبار تایم فریم، معمولا بازه‌های زمانی بزرگ‌تر مثل 4 ساعته و روزانه، خیلی بهتر حرکت قیمت را نسبت به بازه‌های زمانی 15 دقیقه و 10 دقیقه نشان می‌دهند. دلیل این امر، اعتبار حرکت قیمت است که در زمان بزرگ‌تر بهتر درک می‌شود و نوسان در آن کمتر است. در بازه‌های زمانی کم، معمولا نوسانات زیاد است و کندل‌ها با سرعت بیشتری به مقاومت یا حمایت خود می‌رسند، اما در تایم فریم بالاتر این‌طور نیست. معامله‌گران حرفه‌ای از تایم فریم‌های بزرگ‌تر برای درک روند کلی قیمت استفاده می‌کنند و سپس با توجه به روش معاملاتی اسکالپر یا سوئینگ ترید در تایم فریم‌های کوچک‌تر وارد معامله می‌شوند.

برای درک معامله با چندین تایم فریم در فارکس، بهتر است نقاط حمایت و مقاومت را در تایم بالاتر مشخص کنید و سپس به تایم‌های پایین‌تر بروید و تفاوت آن‌ها را ببینید. معمولا بازه‌های زمانی بزرگ، برای شناسایی مسیر حرکت و روند مناسب است. در تایم فریم بزرگ‌تر بهتر است کانال‌های قیمت را رسم کنید و سپس در تایم فریم کوچک‌تر به‌دنبال بهترین نقاط ورود به‌معامله با توجه به خطوط حمایت و مقاومت باشید. سبک معاملات مولتی تایم به شما اجازه می‌دهد خطوط حمایت و مقاومت‌ اصلی را به‌عنوان نقاط قوی برای بازگشت قیمت در تایم بزرگ‌تر مشخص کنید و با رسیدن قیمت در تایم فریم پایین‌تر به این خطوط، نسبت به‌معاملات خود تصمیمات بهتری بگیرید.

نکات مهم معامله با چندین تایم فریم در فارکس

تحلیل و معامله در بازه زمانی چندگانه، می‌تواند یک روش بسیار قدرتمند برای معاملات در یک جفت‌ارز یا سهام باشد. در ادامه به نکات مهم معاملات مولتی تایم می‌پردازیم.

در معامله با چندین تایم فریم در فارکس، رویکرد بالا به پایین در معاملات مولتی تایم داشته‌باشید

شاید مهم‌ترین و موثرترین رویکرد تحلیل مولتی تایم، تحلیل از بالا به پایین باشد. با این روش از تایم فریم بالاتر شروع می‌کنید و به آرامی به تایم فریم پایین‌تر می‌روید. دلیلش خیلی ساده است. وقتی با بازه‌های زمانی بالاتر شروع می‌کنید، یک نمای کلی از عملکرد قیمت در هفته‌ها یا حتی ماه‌های گذشته را می‌بینید. بنابراین، بسیاری از معامله‌گران با یک نمودار ماهانه یا هفتگی شروع می‌کنند، سپس به نمودارهای روزانه می‌روند و پس از تجزیه‌وتحلیل آن‌ها، نمودارهای زمانی کوچک‌تر (نمودار چهار ساعته، نمودار 1 ساعته، نمودار 30 دقیقه‌ای، نمودار 15 دقیقه‌ای) را بررسی می‌کنند.

زمانی که از تایم فریم بزرگ برای بررسی و تحلیل نمودار استفاده می‌کنیم، در واقع کلیدی‌ترین نقاط نمودار را می‌توانیم شناسایی کنیم که حرکت قیمت در آن نواحی می‌تواند موقعیت‌های معاملاتی ایجاد کند. تایم فریم‌های بالا مانند هفتگی یا روزانه، بهترین وضعیت قیمت را به ما نشان می‌دهند و با مشخص‌کردن نقاط حمایت و مقاومت و روند صعودی یا نزولی قیمت، برای معاملات خرید یا فروش در بازه زمانی کوچک‌تر آماده می‌شویم.

چارچوب زمانی معاملاتی مناسب خود را در معامله با چندین تایم فریم در فارکس پیدا کنید

یکی دیگر از نکات مهم معامله با چندین تایم فریم در فارکس، این است که هر معامله‌گر که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کند، یک «بازه زمانی ترجیحی» دارد. برخی از معامله‌گران فارکس معمولاً به نمودار 1 ساعته و 15 دقیقه نگاه می‌کنند، در‌حالی‌که برخی دیگر بر روی یک چارچوب زمانی 4 ساعته، 30 دقیقه و 5 دقیقه تمرکز می‌کنند. دلیل این امر آن است که هر معامله‌گری، برای تحلیل نمودار، بازه‌های زمانی متفاوتی را مطابق با استراتژی معاملاتی خود در نظر می‌گیرد؛ چرا که بهترین بازه زمانی برای استفاده شما، به سبک معاملاتی و تکنیک معاملاتی شما بستگی دارد. به‌عنوان مثال، معامله‌گران روزانه معمولاً از بازه‌های زمانی کمتری برای مدیریت معاملات خود استفاده می‌کنند (نمودار 5 دقیقه تا نمودار 4 ساعته). معامله‌گران سوئینگ از تحلیل تایم فریم میانی استفاده می‌کنند که شامل تایم فریم نمودار روزانه، تایم فریم چهار ساعته و تایم فریم 1 ساعته است.

بنابراین، استفاده از بازه‌های زمانی مختلف، کاملا به استراتژی شما وابسته است و باید چارچوب زمانی دلخواه خود را پیدا کنید. معاملات شما در چارچوب زمانی مشخص، تعیین‌کننده موفقیت شما است. سعی کنید بهترین بازه‌های زمانی را انتخاب کنید تا به تحلیل‌های شما از بازار کمک کند و اگر احساس کردید تایم فریم مناسبی ندارید، آن را عوض کنید.

بهترین بازه زمانی برای استفاده در معامله با چندین تایم فریم در فارکس، به سبک معاملاتی و تکنیک معاملاتی شما بستگی دارد.
بهترین بازه زمانی برای استفاده در معامله با چندین تایم فریم در فارکس، به سبک معاملاتی و تکنیک معاملاتی شما بستگی دارد.

در معامله با چندین تایم فریم در فارکس، به 2 تا 3 تایم فریم پایبند باشید

به‌عنوان یک قانون کلی، مانند هر جنبه دیگری از زندگی، در کارها زیاده‌روی نکنید. توصیه می‌کنیم حداقل از دو نمودار زمانی استفاده کنید. اما بیشتر از سه تایم فریم برای تحلیل قیمت مناسب نیست و توصیه نمی‌شود. اگر شما به تازگی تحلیل تکنیکال را شروع کرده‌اید، اضافه‌کردن نمودارهای زمانی زیاد باعث سردرگمی شما می‌شود، پس بیشتر از 3 بازه زمانی را در تحلیل خود مدنظر قرار ندهید.

در معامله با چندین تایم فریم در فارکس، به‌دنبال سطوح حمایت و مقاومت باشید

مهم نیست از چه نمودارهای زمانی استفاده می‌کنید، همیشه به‌دنبال سطوح حمایت و مقاومت باشید. همان‌طور که در بالا اشاره شد، بسیاری از سطوح کلیدی را در بازه زمانی بزرگ‌تر می‌توانید شناسایی کنید. برای این منظور، با تجزیه‌وتحلیل نمودار هفتگی یا روزانه، از تحلیل مولتی تایم بالا به پایین استفاده کنید. با مشخص‌کردن سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم بزرگ، کار شما در بازه زمانی کوچک راحت‌تر است و می‌توانید با توجه به نقاط مشخص‌شده وارد معاملات خرید یا فروش شوید. این سطوح، نقاط احتمالی بازگشت قیمت هستند و درنظر گرفتن این نواحی، تاثیر زیادی در موفقیت شما به‌عنوان معامله‌گر دارد.

انواع بازه‌های زمانی معاملات فارکس

بازه‌های زمانی مختلف در فارکس، با اهداف متفاوتی مورد استفاده قرار می‌گیرند. در ادامه این بازه‌ها را معرفی و نحوه استفاده از آن‌ها را بیان می‌کنیم.

  • بازه زمانی طولانی: معامله‌گران بلندمدت، بازار را از منظری گسترده‌تر در بازه‌های زمانی بالاتر تحلیل می‌کنند. این رویکرد در معامله با چندین تایم فریم در فارکس، برای کسانی مناسب است که سرعت معاملات آهسته‌تری را ترجیح می‌دهند. استفاده از نمودارهای چند روزه، هفتگی (W) یا ماهانه (M)، به خوبی با نیازهای بسیاری از تحلیل‌گران بلندمدت مطابقت دارد و آن را به یک روش معاملاتی ایده‌آل تبدیل می‌کند. در بازه زمانی طولانی، بسیاری از نوسانات قیمت مدنظر قرار نمی‌گیرد و معامله‌گر به سودهای کلان و نوسانات بلندمدت قیمت فکر می‌کند.
استفاده از بازه زمانی طولانی، در معامله با چندین تایم فریم در فارکس، برای کسانی مناسب است که سرعت معاملات آهسته‌تری را ترجیح می‌دهند.
استفاده از بازه زمانی طولانی، در معامله با چندین تایم فریم در فارکس، برای کسانی مناسب است که سرعت معاملات آهسته‌تری را ترجیح می‌دهند.
  • بازه زمانی بزرگ: به بازه زمانی روزانه و 4 ساعته، بازه زمانی بزرگ می‌گویند. جنبه مثبت آن این است که شما زمان بیشتری برای صرفه‌جویی دارید و دیگر نگران پرداخت زیاد اسپرد یا کمیسیون به کارگزار خود نخواهید بود. با این‌حال، ریسک معاملات در بازه‌های زمانی بزرگ و طولانی می‌تواند بیشتر باشد. این امر به ویژه در هنگام استفاده از نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهانه، برای اجرای تحلیل تکنیکال صادق است. معامله در بازه‌های زمانی طولانی‌ و بزرگ، نیازمند صبر قابل توجه، توانایی نادیده‌گرفتن نوسانات کوتاه‌مدت بازار و نظم و انضباط در منتظر ماندن بیشتر قبل از انجام معاملات است.
در معاملات بازه زمانی بزرگ شما زمان بیشتری برای صرفه‌جویی دارید و دیگر نگران پرداخت زیاد اسپرد یا کمیسیون به کارگزار خود نخواهید بود.
در معاملات بازه زمانی بزرگ شما زمان بیشتری برای صرفه‌جویی دارید و دیگر نگران پرداخت زیاد اسپرد یا کمیسیون به کارگزار خود نخواهید بود.
  • بازه زمانی متوسط: قیمت در بازه‌های زمانی متوسط، سرعت حرکت بیشتری دارد. معمولا بازه زمانی متوسط یا میانی در معامله با چندین تایم فریم در فارکس، بهترین زمان برای کاهش هزینه‌های معاملات است و از طرفی رسیدن به نتیجه نیز در زمان کمتری اتفاق می‌افتد. بازه‌های زمانی یک ساعته تا چند ساعته را بازه زمانی متوسط می‌گویند که در آن شما به‌عنوان معامله‌گر، باید به سرعت قیمت عادت کنید. معمولا تحلیل‌های تکنیکال روی نمودارهای یک ساعته به نسبت تایم فریم بالاتر از اعتبار کمتری برخوردار هستند. با این‌حال کندل‌های یک ساعته، می‌توانند برای معاملات کوتاه‌مدت مدنظر قرار بگیرند و در تحلیل‌ها کارآمد باشند.
معمولا بازه زمانی متوسط یا میانی در معامله با چندین تایم فریم در فارکس، بهترین زمان برای کاهش هزینه‌های معاملات است.
معمولا بازه زمانی متوسط یا میانی در معامله با چندین تایم فریم در فارکس، بهترین زمان برای کاهش هزینه‌های معاملات است.
  • بازه زمانی کوتاه: بازه زمانی کوتاه‌مدت، تایم فریم یک ساعته و پایین‌تر است. در این بازه زمانی، نوسانات قیمت شدید است و برای اسکالپرها موقعیت‌های زیادی ایجاد می‌کند. در تایم فریم کوتاه، روند قیمت بسیار موقتی است و ظرف چند دقیقه ممکن است تغییر کند. تحلیل‌های نموداری بازه زمانی کوتاه، از کمترین اعتبار در میان تایم فریم‌ها برخوردار هستند.

موفقیت معاملات فارکس به انتخاب بازه زمانی مناسب بستگی دارد. اندرو لاک‌وود، یک مربی باتجربه در ترید، توصیه می‌کند که این انتخاب عمیقاً شخصی است و با دیدگاه فرد نسبت به خود به‌عنوان یک معامله‌گر مرتبط است. هر معامله‌گر با انگیزه‌ای منحصربه‌فرد و اهداف شخصی وارد بازار می‌شود. در‌حالی‌که برخی در آرزوی جمع‌آوری ثروت قابل توجه هستند و برخی دیگر ممکن است به کسب درآمد روزانه راضی باشند. این تنوع در شخصیت‌های تجاری نشان می‌دهد چرا هیچ پاسخ جهانی برای چارچوب زمانی ایده‌آل معاملات وجود ندارد. انتخاب‌ استفاده از نمودارهای روزانه یا ماهانه، تا معاملات کوتاه‌مدت روزانه یا اسکالپینگ با نمودارهای دقیقه‌ای یا ساعتی، هرکدام دارای ریسک‌ها و الزامات منحصربه‌فردی هستند. بهترین معامله‌گر کسی است که بتواند تایم فریم‌های مناسب با استراتژی معاملاتی خود را شناسایی و در تحلیل نمودار از آن‌ها استفاده کند.

برای معامله با چندین تایم فریم در فارکس، بهتر است استراتژی معاملاتی خود را مشخص کنید، دو تا سه تایم فریم مناسب را انتخاب کنید و پس از تعیین سطوح حمایت و مقاومت وارد معامله شوید. البته درک استفاده از مولتی تایم، می‌تواند به شما در بهبود روش معاملاتی کمک کند، زیرا در تایم فریم بالاتر می‌توانید با دید بزرگ‌تری به نمودار نگاه کنید.

بروکر اپوفایننس ارائه‌دهنده بهترین خدمات معامله‌گری برای ایرانیان است. این مجموعه امکان معامله تمامی ابزارهای معاملاتی، از جمله ارزهای فارکس، ارزهای دیجیتال، سهام‌های بین‌المللی و کالاها را برای کاربران خود با کمترین اسپرد و کمیسیون فراهم کرده است تا در یک پلتفرم جامع و امن، بتوانند خریدوفروش خود را انجام دهند.

منبع +++

مزیت استفاده از مولتی تایم چیست؟

استفاده از چند تایم فریم در تحلیل تکنیکال، یک دید کلی و بهتر از نمودار به ما می‌دهد. در واقع حرکت قیمت در بازه زمانی بلندمدت از اعتبار بیشتری برخوردار است و سطوح حمایت و مقاومت را بهتر مشخص می‌کند.

انتخاب تایم فریم مناسب به چه عواملی بستگی دارد؟

انتخاب چارچوب زمانی بهینه برای معاملات فارکس کاملا شخصی است و به اهداف هر معامله‌گر، زمان در دسترس و ترجیحات سبک معاملاتی بستگی دارد. تطبیق ویژگی‌ها و اهداف شخصی با چارچوب زمانی معاملاتی مناسب، برای موفقیت در معاملات فارکس ضروری است.

چطور تایم فریم مناسب خود را پیدا کنیم؟

انتخاب تایم فریم کاملا به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. اگر معامله‌گر نوسانی هستید، حتما در تایم فریم‌های کوچک‌تر معامله کنید و اگر به‌دنبال معاملات روزانه هستید، در تایم فریم چندروزه و یک روزه به‌دنبال نقاط ورود باشید. همچنین میزان سرمایه شما نیز در انتخاب تایم فریم اهمیت دارد. اگر شما سرمایه کمی دارید، باید حدضرر کوچک‌تری برای معاملات خود قرار دهید و این کار باعث می‌شود تا به‌دنبال معاملات در بازه زمانی کوتاه‌مدت باشید. معاملات در بازه زمانی بلندمدت، نیازمند قراردادن حدضرر بزرگ‌تر است و به سرمایه بیشتری نیاز دارد.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا، یکی از استراتژی‌های محبوب و موثر در بازارهای مالی است که بر اساس اصول اقتصادی ساده و قدرتمند عرضه و تقاضا شکل‌گرفته است. این استراتژی، با ترکیب عناصری از تجزیه‌وتحلیل پشتیبانی و مقاومت با الگوهای قیمتی که نشان‌دهنده عدم وجود همبستگی بین خریداران و فروشندگان هستند، به وجود آمده است. این استراتژی به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که نقاط ورود و خروج مطلوب را در بازار شناسایی کنند.

در این مقاله، ما به تعریف و شناسایی مناطق عرضه و تقاضا، اهمیت فریم‌های زمانی مختلف و استفاده از شاخص‌های مختلف برای تأیید سیگنال‌های خریدوفروش می‌پردازیم. اگر شما یک معامله‌گر مبتدی یا حرفه‌ای هستید، این مقاله سعی می‌کند مهارت‌های معاملاتی شما را افزایش داده و دانش شما را از پویایی بازار گسترش دهد. پس با ما همراه باشید تا قدرت عرضه و تقاضا را در استراتژی معاملاتی خود به‌کار بگیرید.

 قانون عرضه و تقاضا چیست؟

قانون عرضه و تقاضا، یک نظریه اقتصادی است که رابطه بین عرضه و تقاضا و قیمت را بررسی می‌کند. این نظریه می‌گوید که عرضه و تقاضا، دو عامل مهم در تعیین قیمت هر کالا یا خدمات هستند. عرضه، مقدار کالا یا خدماتی است که تولیدکنندگان آماده ارائه آن به بازار هستند. تقاضا، مقدار کالا یا خدماتی است که مشتریان مایل به خرید آن از بازار هستند. این نظریه می‌گوید وقتی عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت کاهش می‌یابد. این به این دلیل است که تولیدکنندگان برای فروش محصولات خود، مجبور می‌شوند قیمت را پایین بیاورند. وقتی تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت افزایش می‌یابد. این به این دلیل است که مشتریان برای تهیه محصولات موردنیاز خود، حاضر می‌شوند قیمت بالاتری را بپردازند. پرایس اکشن عرضه و تقاضا، یکی از اصول پایه‌ای اقتصاد است که در تحلیل بازارها و رفتار معامله‌گران کاربرد دارد.

پرایس اکشن در نواحی عرضه و تقاضا

نواحی عرضه و تقاضا، نقاط مهمی در بازارها هستند که در آن‌ها تغییرات قابل‌توجهی در قیمت ایجاد می‌شود. این تغییرات، ناشی از تغییر تعادل بین عرضه و تقاضا است که با ورود یا خروج بانک‌ها و سازمان‌های بزرگ به بازار رخ می‌دهد. این بانک‌ها و سازمان‌ها می‌توانند با خریدوفروش، حجم بالایی از ارزها، بازار را تحت‌تأثیر قرار دهند. این نواحی را می‌توان با استفاده از ابزار مستطیل در نمودار قیمت نشان داد.

نواحی عرضه و تقاضا، نقاط مهمی در بازارها هستند که در آن‌ها تغییرات قابل‌توجهی در قیمت ایجاد می‌شود.
نواحی عرضه و تقاضا، نقاط مهمی در بازارها هستند که در آن‌ها تغییرات قابل‌توجهی در قیمت ایجاد می‌شود.

یک ناحیه عرضه، ناحیه‌ای است که قیمت از آن خارج می‌شود و به سمت پایین حرکت می‌کند. این نشان می‌دهد عرضه بیشتر از تقاضا است و فشار فروش وجود دارد. یک ناحیه تقاضا، ناحیه‌ای است که قیمت از آن خارج شده و به سمت بالا حرکت می‌کند. این نشان می‌دهد تقاضا بیشتر از عرضه است و فشار خرید وجود دارد.

نقش عرضه و تقاضا در پرایس اکشن

بازارها در حال تغییروتحول هستند و عرضه و تقاضا نیز تحت‌تأثیر عوامل مختلفی قرار می‌گیرند. برخی از این عوامل، عبارت‌اند از: رویدادهای خبری، اعلانات اقتصادی، شرایط سیاسی و اجتماعی، روند کلی بازار و رفتار معامله‌گران. این عوامل می‌توانند باعث شوند تقاضا برای یک محصول یا ارز افزایش یا کاهش یابد و در نتیجه، تأثیری بر روی قیمت آن داشته باشند. این تغییرات در قیمت، در نمودارهای بازار به‌صورت خطوط و نقاط قابل‌مشاهده هستند. این خطوط و نقاط، نشان‌دهنده نواحی عرضه و تقاضا هستند که می‌توانند برای معامله‌گران فرصت‌های سودآوری ایجاد کنند.

عرضه و تقاضا چه رابطه‌ای با پرایس اکشن دارد؟

پرایس اکشن عرضه و تقاضا، یک فلسفه تحلیل بازار است که با بررسی تاریخچه تغییرات قیمت در بازه‌های زمانی مختلف، قصد دارد روند و رفتار بازار را پیش‌بینی کند. پرایس اکشن از عوامل مختلفی که بر قیمت تأثیر می‌گذارند، مانند الگوهای قیمت که نشان‌دهنده روحیه خریداران و فروشندگان هستند، حجم معاملات که نشان‌دهنده قدرت و اعتماد بازار است، نقاط مقاومت و حمایت که نشان‌دهنده سطوح کلیدی قیمت است و روند بازار که نشان‌دهنده جهت حرکت قیمت است، استفاده می‌کند.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا، یک فلسفه تحلیل بازار است که با بررسی تاریخچه تغییرات قیمت در بازه‌های زمانی مختلف، قصد دارد روند و رفتار بازار را پیش‌بینی کند.
پرایس اکشن عرضه و تقاضا، یک فلسفه تحلیل بازار است که با بررسی تاریخچه تغییرات قیمت در بازه‌های زمانی مختلف، قصد دارد روند و رفتار بازار را پیش‌بینی کند.

 پرایس اکشن، بازتابی از تقاضا و عرضه در بازار است، زیرا قیمت نتیجه تعادل بین خریداران و فروشندگان است که بر اساس اطلاعات، احساسات و انتظارات خود عمل می‌کنند؛ بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت قانون عرضه و تقاضا یکی از عوامل مؤثر بر پرایس اکشن است، زیرا تغییرات در عرضه و تقاضا باعث تغییرات در قیمت می‌شوند.

اگر عرضه یک کالا یا خدمات کمتر شود، درحالی‌که تقاضا همانند قبل باقی بماند، قیمت بالاتر می‌رود و پرایس اکشن، این افزایش قیمت را نمایش می‌دهد. اگر تقاضا یک کالا یا خدمات بیشتر شود درحالی‌که عرضه همانند قبل باقی بماند، قیمت نیز بالاتر می‌رود و پرایس اکشن این روند صعودی را نمایش می‌دهد. در مقابل، اگر عرضه یا تقاضا کمتر شود، قیمت پایین‌تر می‌رود و پرایس اکشن این روند نزولی را نمایش می‌دهد.

اهمیت فریم‌های زمانی مختلف در تجزیه‌وتحلیل نواحی عرضه و تقاضا

فریم‌های زمانی مختلف، ابزاری قدرتمند برای تجزیه‌وتحلیل نواحی عرضه و تقاضا هستند. با استفاده از فریم‌ها، معامله‌گران می‌توانند دید کلی‌تری از بازار داشته باشند و نواحی قوی‌تر عرضه و تقاضا را شناسایی کنند.

نواحی عرضه و تقاضا، نقاطی هستند که در آن‌ها تعادل بین عرضه و تقاضا تغییر می‌کند و باعث تغییرات قابل‌توجهی در قیمت می‌شود. این نواحی را می‌توان با استفاده از ابزار مستطیل در نمودار قیمت نشان داد. برای یافتن نواحی عرضه و تقاضا، معامله‌گران می‌توانند از بهترین بروکر فارکس که این خدمات را ارائه می‌دهد، استفاده کنند.

با استفاده از فریم‌های زمانی مختلف، معامله‌گران می‌توانند دید کلی‌تری از بازار داشته باشند و نواحی قوی‌تر عرضه و تقاضا را شناسایی کنند.
با استفاده از فریم‌های زمانی مختلف، معامله‌گران می‌توانند دید کلی‌تری از بازار داشته باشند و نواحی قوی‌تر عرضه و تقاضا را شناسایی کنند.

فریم‌های زمانی بلند در پرایس اکشن عرضه و تقاضا

فریم‌های زمانی بلند، مانند روزانه، هفتگی و ماهانه، به معامله‌گران کمک می‌کنند تا روند کلی بازار را مشاهده کرده و نواحی عرضه و تقاضا را در سطح بالاتر تعیین کنند.

فریم‌های زمانی متوسط

فریم‌های زمانی متوسط، مانند چهارساعته، دوساعته و یک‌ساعته، به معامله‌گران کمک خواهند کرد تا نواحی عرضه و تقاضا را در سطح متوسط تعیین کرده و فرصت‌های معامله‌گری را پیدا کنند.

فریم‌های زمانی کوتاه

فریم‌های زمانی کوتاه، مانند پانزده‌دقیقه‌ای، پنج‌دقیقه‌ای و یک‌دقیقه‌ای، به معامله‌گران کمک خواهد کرد تا نواحی عرضه و تقاضا را در سطح پایین در نظر بگیرند و نقاط ورود و خروج را دقیق‌تر مشخص سازند.

با ترکیب فریم‌های زمانی مختلف، معامله‌گران می‌توانند نواحی پرایس اکشن عرضه و تقاضا را بادقت بیشتری به دست آورند و از تضاد بین فریم‌های زمانی جلوگیری کنند. برای مثال، اگر یک ناحیه عرضه در فریم زمانی روزانه با یک ناحیه تقاضا در فریم زمانی چهارساعته همپوشانی داشته باشد، معامله‌گران باید احتیاط کرده و منتظر شوند تا بازار راهنمایی کند که کدام ناحیه قوی‌تر است. به‌طورکلی، فریم‌های زمانی بلند، نواحی عرضه و تقاضا را قوی‌تر می‌کنند و فریم‌های زمانی کوتاه، نواحی عرضه و تقاضا را ضعیف‌تر می‌سازند. بنابراین، معامله‌گران باید به نواحی عرضه و تقاضا در فریم‌های زمانی بلند اولویت بیشتری بدهند.

 استفاده از اسیلاتورها و شاخص‌های حجم برای تأیید نواحی عرضه و تقاضا

برای تأیید نواحی عرضه و تقاضا، می‌توان از اسیلاتورها و شاخص‌های حجم استفاده کرد. اسیلاتورها نوعی از شاخص‌های تکنیکال هستند که نشان‌دهنده اضافه خرید یا اضافه فروش در بازار هستند. اسیلاتورها معمولاً در یک محدوده مشخص نوسان می‌کنند و وقتی به حد بالا یا پایین محدوده برسند، نشان‌دهنده احتمال تغییر روند بازار هستند.

برای تأیید پرایس اکشن عرضه و تقاضا، می‌توان از اسیلاتورها و شاخص‌های حجم استفاده کرد.
برای تأیید پرایس اکشن عرضه و تقاضا، می‌توان از اسیلاتورها و شاخص‌های حجم استفاده کرد.

شاخص‌های حجم، نوعی از شاخص‌های تکنیکال هستند که نشان‌دهنده فعالیت خریدوفروش در بازار هستند. حجم، نشان‌دهنده انرژی یا پشتیبانی بازار برای حرکت قیمت است. وقتی قیمت با حجم بالا حرکت کند، نشان‌دهنده قوت بازار است. وقتی قیمت با حجم پایین در حرکت باشد، نشان‌دهنده ضعف بازار است. برای استفاده از اسیلاتورها و شاخص‌های حجم برای تأیید پرایس اکشن عرضه و تقاضا، می‌توان از روش‌های زیر استفاده کرد:

  • ناحیه عرضه: وقتی قیمت به یک ناحیه عرضه برسد، انتظار می‌رود قیمت از آن ناحیه برگردد و روند نزولی شروع شود. برای تأیید این انتظار، می‌توان از اسیلاتورهایی مانند RSI یا Stochastic استفاده کرد. اگر این اسیلاتورها نشان‌دهنده اضافه خرید باشند، یعنی قیمت به حد بالای محدوده اسیلاتور رسیده است. در این صورت، احتمال برگشت قیمت از ناحیه عرضه بیشتر می‌شود.
  • ناحیه تقاضا: وقتی قیمت به یک ناحیه تقاضا برسد، انتظار می‌رود که قیمت از آن ناحیه برگردد و روند صعودی شروع شود. برای تأیید این انتظار، می‌توان از اسیلاتورهایی مانند RSI یا Stochastic استفاده کرد. اگر این اسیلاتورها نشان‌دهنده اضافه فروش باشند، یعنی قیمت به حد پایین محدوده اسیلاتور رسیده است و احتمال برگشت قیمت از ناحیه تقاضا بیشتر می‌شود.
  • نواحی قوی یا ضعیف: برای تأیید قوت یا ضعف بازار در نواحی عرضه و تقاضا، می‌توان از شاخص‌های حجمی مانندVolume Oscillator یا On Balance Volume استفاده کرد. این شاخص‌ها نشان‌دهنده تفاوت بین حجم مثبت و منفی در بازار هستند. حجم مثبت زمانی رخ می‌دهد که قیمت با افزایش حجم بالا برود. حجم منفی زمانی رخ می‌دهد که قیمت با افزایش حجم پایین بیاید. اگر شاخص‌های حجمی با قیمت هم‌راستا باشند، یعنی قیمت با حجم بالا حرکت کند، نشان‌دهنده قوت بازار است. اگر شاخص‌های حجمی با قیمت مخالف باشند، یعنی قیمت با حجم پایین حرکت کند، نشان‌دهنده ضعف بازار است.

خطرات مرتبط با معامله در اطراف نواحی عرضه و تقاضا

پرایس اکشن عرضه و تقاضا، مناطقی از نمودار قیمت هستند که قیمت در آن‌ها به‌صورت افقی یا تقریباً افقی متوقف می‌شود. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که عرضه و تقاضا در بازار با هم موازنه شوند و قیمت در یک بازه مشخص نوسان پیدا کند. اما این تعادل معمولاً طولانی نمی‌شود و زمانی که یکی از طرفین عرضه یا تقاضا برتری یابد، قیمت از این نواحی خارج شده و حرکات قوی را شروع می‌کند.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا، مناطقی از نمودار قیمت هستند که قیمت در آن‌ها به‌صورت افقی یا تقریباً افقی متوقف می‌شود.
پرایس اکشن عرضه و تقاضا، مناطقی از نمودار قیمت هستند که قیمت در آن‌ها به‌صورت افقی یا تقریباً افقی متوقف می‌شود.

این حرکات می‌توانند به‌صورت صعودی یا نزولی بوده و سودهای بزرگی را برای معامله‌گران به همراه داشته باشند؛ بنابراین شناسایی و ترسیم نواحی عرضه و تقاضا، می‌تواند یکی از مهارت‌های مهم برای معامله‌گران باشد. با استفاده از این نواحی، معامله‌گران می‌توانند نقاط ورود و خروج مناسب را برای معامله‌های خود برگزینند و ریسک و پاداش معامله‌های خود را مدیریت کنند. البته معامله در اطراف این نواحی، خطرات خاص خود را دارد و معامله‌گران باید بااحتیاط و استفاده از ابزارهای مختلف تحلیل فنی، از این استراتژی بهره ببرند. اما معامله در اطراف این نواحی، خطرات خاص خود را دارد. برخی از این خطرات، عبارت‌اند از:

عدم توجه به بافت بازار در پرایس اکشن عرضه و تقاضا

معامله‌گران باید در نظر داشته باشند نواحی عرضه و تقاضا، تنها یکی از عوامل تحلیل بازار هستند و نباید به‌تنهایی به آن‌ها اعتماد کنند. پرایس اکشن عرضه و تقاضا می‌تواند به معامله‌گران کمک کند فرصت‌های سودآور را در بازارها شناسایی کنند. اما این مفهوم به‌تنهایی کافی نیست و معامله‌گران نباید فقط به آن تکیه کنند؛ زیرا بازارها تحت‌تأثیر عوامل مختلفی هستند که می‌توانند رفتار قیمت‌ها را تغییر دهند. بنابراین، معامله‌گران باید به بافت بازار توجه کرده و عوامل دیگری را نیز در نظر بگیرند. بعضی از این عوامل، عبارت‌اند از:

  • روند کلی بازار: اینکه بازار در حال صعود یا نزول است و چه الگوهایی را دنبال می‌کند. معامله‌گران باید با روند بازار هم‌سو باشند و از مقابله با آن خودداری کنند.
  • سطوح حمایت و مقاومت: اینکه در چه قیمت‌هایی تقاضا و عرضه تغییر می‌کنند و چه نقاطی را می‌توان به‌عنوان ورود یا خروج مناسب در نظر گرفت. معامله‌گران باید از سطوح حمایت و مقاومت برای تعیین هدف و حد ضرر بهره ببرند.
  • الگوهای قیمتی: اینکه چه الگوهایی در نمودارهای قیمت ایجاد می‌شوند و چه پیام‌هایی را درباره روند بازار می‌دهند. معامله‌گران باید از الگوهای قیمت برای تشخیص تغییرات در روند و شناسایی فرصت‌های معاملاتی استفاده کنند.
  • شاخص‌های فنی: درک اینکه چه شاخص‌هایی برای اندازه‌گیری عملکرد بازار وجود دارند و چه سیگنال‌هایی را می‌فرستند. معامله‌گران باید از شاخص‌های فنی برای تأیید روند بازار و تعیین نقاط ورود و خروج مناسب استفاده کنند.
  • خبرهای اقتصادی: اینکه چه خبرهایی برای بازار مهم هستند و چه تأثیری بر روی قیمت‌ها دارند. معامله‌گران باید از خبرهای اقتصادی برای ارزیابی وضعیت بازار و پیش‌بینی حرکات قیمت استفاده کنند.

این عوامل می‌توانند با نواحی عرضه و تقاضا تعامل داشته باشند و آن‌ها را تقویت یا ضعیف کنند. اگر این عوامل با نواحی عرضه و تقاضا هم‌خوانی داشته باشند، معامله‌گران می‌توانند با اطمینان بیشتری به معامله بپردازند؛ اما اگر این عوامل با نواحی عرضه و تقاضا مغایرت داشته باشند، معامله‌گران باید احتیاط کرده و از معامله خودداری کنند؛ زیرا ممکن است قیمت‌ها به سمتی که نباید برود و معامله‌گران دچار ضرردهی شوند.

عدم تایید سیگنال‌ها در پرایس اکشن عرضه و تقاضا

معامله‌گرانی که از نواحی عرضه و تقاضا برای تشخیص فرصت‌های معاملاتی استفاده می‌کنند، باید توجه داشته باشند که فقط وقتی که قیمت به این نواحی رسیده باشد، به فکر ورود به معامله باشند. اما این کافی نیست. باید از سیگنال‌های تاییدی که نشان می‌دهند قیمت در حال انعکاس از ناحیه عرضه یا تقاضا است، استفاده کنند. این سیگنال‌ها می‌توانند از منابع مختلفی باشند. برای مثال، شمع‌های انعکاسی که الگوهایی مانند همر، شوتینگ استار، پین بار و غیره را تشکیل می‌دهند یا حجم معاملات که نشان می‌دهد چقدر عرضه یا تقاضا در بازار وجود دارد و یا شاخص‌های اسیلاتوری که نشان می‌دهند قیمت چقدر از حالت اضافه خرید یا اضافه فروش خارج شده است.

عدم تایید سیگنال‌ها، یکی از خطاهای رایج در معامله با نواحی عرضه و تقاضا است که باید از آن اجتناب کرد.
عدم تایید سیگنال‌ها، یکی از خطاهای رایج در معامله با نواحی عرضه و تقاضا است که باید از آن اجتناب کرد.

این سیگنال‌ها به معامله‌گران کمک می‌کنند با اطمینان بیشتری وارد معامله شوند و از ورود به معاملات ضعیف یا خطرناک جلوگیری کنند. اگر معامله‌گران بدون تایید سیگنال‌ها، فقط بر اساس نواحی عرضه و تقاضا تصمیم بگیرند، ممکن است با مشکلاتی مانند شکستن ناحیه عرضه یا تقاضا توسط قیمت، وجود نویز یا حرکات تصادفی در بازار، عدم هم‌خوانی با روند کلی بازار و غیره روبرو شوند.

این مشکلات می‌توانند باعث شوند معامله‌گران ضرر کنند یا فرصت‌های سودآور را از دست بدهند. بنابراین عدم تایید سیگنال‌ها، یکی از خطاهای رایج در معامله با نواحی عرضه و تقاضا است که باید از آن اجتناب کرد.

مدیریت نامناسب ریسک

معامله‌گران باید نقاط توقف ضرر و هدف سود را به‌گونه‌ای تعیین کنند که نسبت ریسک به ریوارد معامله مناسب باشد. این نسبت نشان می‌دهد معامله‌گر چقدر سود می‌تواند برای هر واحد ضرر که می‌پذیرد، کسب کند. معمولاً معامله‌گران باید از معاملاتی که نسبت پاداش به ریسک آن‌ها کمتر از یک‌به‌دو باشد، خودداری کنند؛ زیرا این معاملات به نفع معامله‌گر نیستند و ممکن است باعث شوند معامله‌گر در بلندمدت سرمایه خود را از دست بدهد.

معامله پرایس اکشن عرضه و تقاضا، یک استراتژی معاملاتی است که بر اساس تحلیل نواحی عرضه و تقاضا در نمودار قیمت اجرا می‌شود.
معامله پرایس اکشن عرضه و تقاضا، یک استراتژی معاملاتی است که بر اساس تحلیل نواحی عرضه و تقاضا در نمودار قیمت اجرا می‌شود.

مزایای معامله پرایس اکشن عرضه و تقاضا

معامله پرایس اکشن عرضه و تقاضا، یک استراتژی معاملاتی است که بر اساس تحلیل نواحی عرضه و تقاضا در نمودار قیمت اجرا می‌شود. این استراتژی مزایای زیادی دارد. برخی از این مزایا، عبارت‌اند از:

سادگی و راحتی

 با استفاده از روش‌های ساده و راحت، معامله‌گران می‌توانند به سودآوری برسند. بدون نیاز به شاخص‌های پیچیده یا الگوهای سخت، آن‌ها می‌توانند نواحی عرضه و تقاضا را شناسایی کرده و با تایید سیگنال‌های ورود و خروج، معامله‌های موفقی انجام دهند.

انعطاف‌پذیری و کارآمدی پرایس اکشن عرضه و تقاضا

 این استراتژی، یک روش انعطاف‌پذیر و کارآمد برای معامله‌گری است. با استفاده از این روش، معامله‌گران می‌توانند از فرصت‌هایی که حرکت قیمت در بازارهای مختلف ایجاد می‌کند، سود کنند. این روش محدودیتی در انتخاب بازار ندارد و می‌تواند برای بازارهای ارز، سهام، کالا، شاخص و هر بازار دیگری که دارای نوسانات قیمت باشد، کاربرد داشته باشد. علاوه‌بر این، معامله‌گران می‌توانند باتوجه‌به سبک و ترجیحات خود، از این روش در هر بازه زمانی که می‌خواهند، استفاده کنند. این روش به آن‌ها این امکان را می‌دهد که با تنظیم پارامترهای مناسب، بهینه‌سازی و تطبیق روش خود با شرایط بازار، معامله انجام دهند.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا محدودیتی در انتخاب بازار ندارد و می‌تواند برای بازارهای ارز، سهام، کالا، شاخص و هر بازار دیگری که دارای نوسانات قیمت باشد، کاربرد داشته باشد.
پرایس اکشن عرضه و تقاضا محدودیتی در انتخاب بازار ندارد و می‌تواند برای بازارهای ارز، سهام، کالا، شاخص و هر بازار دیگری که دارای نوسانات قیمت باشد، کاربرد داشته باشد.

تطابق با قوانین اقتصادی

 معامله‌گرانی که از استراتژی پرایس اکشن عرضه و تقاضا استفاده می‌کنند، نه‌تنها می‌توانند نواحی عرضه و تقاضا را در نمودار قیمت بشناسند، بلکه می‌توانند باتوجه‌به قانون عرضه و تقاضا، روند بازار را نیز پیش‌بینی کنند. معامله‌گران با استفاده از این قانون، می‌توانند تغییرات قیمت را به‌عنوان نتیجه تعادل یا ناهماهنگی بین عرضه و تقاضا درک کنند. برای مثال، وقتی قیمت به ناحیه عرضه برسد، معامله‌گران می‌توانند انتظار داشته باشند که قیمت کاهش یابد، زیرا عرضه بیشتر از تقاضا است. یا وقتی قیمت به ناحیه تقاضا برسد، معامله‌گران می‌توانند انتظار داشته باشند که قیمت افزایش یابد، زیرا تقاضا بیشتر از عرضه است. این دانش به معامله‌گران کمک می‌کند که باتوجه‌به روند بازار، موقعیت‌های معاملاتی سودآور را پیدا کنند. بنابراین تطابق با قوانین اقتصادی، یکی از مزایای بزرگ در معامله پرایس اکشن عرضه و تقاضا است که معامله‌گران را قادر می‌سازد تا بازار را بهتر تحلیل کرده و از فرصت‌های موجود بهره ببرند.

تشخیص نقاط تغییر جهت قیمت

 معامله‌گرانی که از استراتژی پرایس اکشن عرضه و تقاضا استفاده می‌کنند، باید بتوانند نقاطی را در نمودار قیمت تشخیص دهند که قیمت احتمالاً از آن‌ها برگردد یا از آن‌ها شکسته شود. این نقاط معمولاً در نواحی عرضه و تقاضا قرار دارند و نشان‌دهنده تغییر در تعادل بین عرضه و تقاضا هستند. این نقاط می‌توانند مکان‌های مناسبی برای ورود یا خروج از معامله باشند، زیرا می‌توانند سیگنال‌های قوی برای تغییر جهت قیمت بدهند.

معامله‌گران با تشخیص این نقاط، می‌توانند مزیت‌های زیادی کسب کنند. برای مثال، می‌توانند ریسک کمتری را بپذیرند، زیرا نقاط توقف ضرر را در فاصله کمتری از نقاط ورود قرار می‌دهند. یا می‌توانند سود بیشتری را کسب کنند، زیرا نقاط هدف سود را در فاصله بیشتری از نقاط ورود قرار خواهند داد. یا می‌توانند از ورود به معاملات ضعیف یا خطرناک بپرهیزند، زیرا از ورود به معامله تا زمانی که سیگنال‌های تاییدی در این نقاط ظاهر شوند، خودداری می‌کنند. بنابراین، تشخیص نقاط تغییر جهت قیمت، یکی از مهارت‌های ضروری در معامله پرایس اکشن عرضه و تقاضا است که معامله‌گران باید آن را یاد بگیرند و تمرین کنند. این مهارت به معامله‌گران کمک می‌کند بازار را بهتر بخوانند و موقعیت‌های معاملاتی سودآور را برگزینند.

درک بهتر از بافت بازار

این استراتژی به معامله‌گران کمک می‌کند که بافت بازار را به‌طور عمیق‌تر و دقیق‌تر درک کنند. بافت بازار نشان‌دهنده این است که بازار در چه شرایطی قرار دارد و چه عواملی بر رفتار قیمت تأثیر می‌گذارند. این عوامل می‌توانند شامل سطوح حمایت و مقاومت که نشان‌دهنده نقاط تعادل و تغییر جهت بازار هستند، الگوهای قیمتی که نشان‌دهنده الگوهای تکرارشونده و پیش‌بینی‌پذیری قیمت هستند، حجم معاملات که نشان‌دهنده نیروی خریداران و فروشندگان است، خبرهای اقتصادی که نشان‌دهنده تغییرات در اقتصاد کلان و تقاضای بازار است و غیره باشند. این عوامل باعث می‌شوند نواحی عرضه و تقاضا که نشان‌دهنده نقاطی هستند که قیمت از آن‌ها پرش می‌کند یا به آن‌ها برمی‌گردد، شکل بگیرند.

بروکر اپوفایننس و پرایس اکشن عرضه و تقاضا

شما می‌توانید با استفاده از بروکر آنشور اپوفایننس که به تازگی رگوله Asic استرالیا دریافت کرده، در بازارهای مختلف معامله کنید و با تحلیل سطوح عرضه و تقاضا، فرصت‌های معاملاتی سودآور را بشناسید. بروکر اپوفایننس به شما این امکان را می‌دهد که با پلتفرم‌های متاتریدر ۴ و ۵ که از ابزارهای تحلیل تکنیکال پیشرفته‌ای برخوردار هستند، به معامله بپردازید. همچنین می‌توانید با استفاده از این پلتفرم‌ها، نمودارهای قیمت را مشاهده کرده و سطوح عرضه و تقاضا را بر روی آن‌ها رسم کنید.

منبع +++++++

چگونه نواحی عرضه و تقاضا را شناسایی و رسم کنید؟

برای شناسایی و رسم نواحی عرضه و تقاضا، باید به‌دنبال نواحی قیمتی باشید که باعث ایجاد حرکات قوی قیمت شده‌اند. این نواحی نشان‌دهنده تغییر تعادل بین عرضه و تقاضا هستند. برای رسم نواحی عرضه و تقاضا، باید حد بالا و حد پایین ناحیه را با خطوط افقی مشخص کنید. ناحیه عرضه بالاتر از نقطه شروع حرکت نزولی و ناحیه تقاضا پایین‌تر از نقطه شروع حرکت صعودی قرار می‌گیرند.

چگونه با استفاده از نواحی عرضه و تقاضا معامله کنید؟

دو روش اصلی برای معامله با استفاده از نواحی عرضه و تقاضا وجود دارد: معامله با روند و معامله با اسپایک. در معامله با روند، معامله‌گران سعی می‌کنند در جهت روند فعلی قیمت وارد شوند و از نواحی عرضه و تقاضا به‌عنوان نقاط تایید یا رد روند بهره ببرند. در معامله با اسپایک، معامله‌گران سعی می‌کنند از نواحی عرضه و تقاضا به‌عنوان نقاط ورود و خروج استفاده کنند و از تغییر جهت قیمت سود ببرند.

چه عواملی باعث می‌شوند نواحی عرضه و تقاضا شکسته شوند؟

نواحی عرضه و تقاضا ممکن است به‌دلیل تغییرات در عرضه و تقاضای بازار شکسته شوند. این تغییرات ممکن است ناشی از رویدادهای اقتصادی، خبری، سیاسی، فنی یا روان‌شناختی باشند. هر چه ناحیه عرضه و تقاضا قوی‌تر باشد، احتمال شکستن آن کم‌تر است. برخی از عواملی که می‌توانند نشان‌دهنده قدرت یا ضعف نواحی عرضه و تقاضا باشند عبارت‌اند از: تعداد دفعاتی که ناحیه تست شده است، میزان حجم معاملاتی که در ناحیه رخ‌داده است، مدت زمانی که ناحیه ایجاد شده است و فاصله ناحیه تا قیمت فعلی.

قیمت خرده‌فروشی Retail Price، مبلغی است که یک کالا در یک فروشگاه خرده‌فروشی به مشتری فروخته می‌شود. این مبلغ برای مشتری است و با مبلغی که خرده‌فروش برای خرید کالا پرداخت کرده، متفاوت است. قبل از این‌که خرده‌فروش قیمت خود را مشخص کند، یک کالای خرده‌فروشی تولید و ارسال می‌شود. هزینه تولید و ارسال کالا بر Retail Price تاثیر می‌گذارد. این نرخ، آخرین قیمت از زنجیره تولید و فروش محصول را تشکیل می‌دهد. در این مقاله قصد داریم تا مفهوم نرخ خرده فروشی، چگونگی انتخاب قیمت کالا توسط کسب‌وکارها و استفاده معامله‌گران فارکس از این اطلاعات را بررسی کنیم.

 نرخ خرده فروشی به چه معناست؟!

برای درک مفهوم نرخ خرده فروشی، لازم است که فرآیند زنجیره تامین را بشناسید. زنجیره تامین درواقع مراحلی است که یک کالا از مرحله تولید تا مصرف می‌پیماید.

یک زنجیره تامین با انتقال مواد اولیه یک محصول مشخص آغاز می‌شود. اجازه دهید به‌عنوان نمونه از یک سویشرت صحبت کنیم. این مواد به یک فروشنده عمده منتقل می‌شوند و او آن‌ها را به یک تولید‌کننده سویشرت می‌فروشد. تولیدکننده، مواد اولیه را با هم مخلوط می‌کند تا سویشرت آماده استفاده شود. سپس سویشرت‌های آماده شده را می‌فروشد و به یک فروشنده خرده تحویل می‌دهد. وظیفه فروشنده خرده این است که سویشرت را به مشتری بفروشد.

قیمت‌های مختلفی در این فرآیند وجود دارند؛ مثل قیمت تولیدکننده، توزیع‌کننده و قیمت خرده‌فروشی. قیمت محصول با صعود در زنجیره تامین افزایش می‌یابد. این فرایند برای این است که هر قسمت از زنجیره از کار خود سود کسب کند.

نرخ خرده فروشی چیست و چگونه انتخاب می‌شود؟

شاید برای شما جالب باشد که بدانید نرخ خرده فروشی چه چیزی است و چگونه خرده‌فروشان هزینه یک کالا را مشخص می‌کنند؟ هر خرده‌فروشی می‌خواهد سود خود را به بیش‌ترین حد برساند، اما باید بین ارزان بودن و سودآوری یک تعادل ایجاد کند. اگر یک محصول را خیلی گران بفروشند، ممکن است مشتریان به جای دیگری برای خرید ارزان‌تر مراجعه کنند.

در روند زنجیره تولید محصول، تولیدکنندگان یک قیمت را به نام قیمت خرده‌فروشیMSRP روی کالا درج می‌کنند تا خرده‌فروش مطابق با آن محصول را بفروشد. تولیدکنندگان قبل از ارائه MSRP، میانگین نشانه‌گذاری یا همان درصدی که برای کسب سود به قیمت اضافه می‌شود را محاسبه می‌کنند. ممکن است وقتی لوازم برقی یا ماشین می‌خرید، کلمه MSRP را بشنوید. هدف از قیمت خرده‌فروشی، تعیین قیمت مناسب و یکسان در میان تمام خرده‌فروشان است.

اگرچه تولیدکنندگان، خرده‌فروشان را به استفاده از MSRP ترغیب می‌کنند، اما کسب‌وکارهای خرده‌فروشی ملزم نیستند این کار را انجام دهند. صنعت خرده‌فروشی یک بازار آزاد و رقابتی در نظر گرفته می‌شود. بنابراین خرده‌فروشان می‌توانند قیمت‌های خود را انتخاب کنند؛ ولی به‌خاطر رقابتی که بین آن‌ها و سایر خرده‌فروشان وجود دارد، محصولات را با همان قیمت MSRP می‌فروشند.

در روند زنجیره تولید محصول، تولیدکنندگان یک قیمت را به نام قیمت خرده‌فروشیMSRP روی کالا درج می‌کنند تا خرده‌فروش بتوانند محصول را با قیمتی رقابتی بفروشند.
در روند زنجیره تولید محصول، تولیدکنندگان یک قیمت را به نام قیمت خرده‌فروشیMSRP روی کالا درج می‌کنند تا خرده‌فروش بتواند محصول را با قیمتی رقابتی بفروشد.

نرخ عمده‌فروشی در مقابل نرخ خرده فروشی

خرده‌فروشان محصولات مورد نیاز خود را از عمده‌فروشان تهیه می‌کنند. عمده‌فروشان اقلام را با قیمت پایین به خرده‌فروشان می‌فروشند تا آن‌ها بتوانند سود بیش‌تری کسب کنند. خرده‌فروشان می‌توانند این اقلام را به‌صورت آنلاین یا در فروشگاه‌ها با قیمت بالاتر به مشتریان خود بفروشند.

برخی از کسب‌وکارها نیز از محصولات عمده‌فروشی به‌عنوان مواد اولیه برای ساخت محصولات جدید استفاده می‌کنند. مثلاً یک کسب‌وکار می‌تواند نخ و پارچه را از عمده‌فروشان بخرد تا لحاف بسازد. هزینه مواد اولیه برای یک لحاف، ممکن است 20 دلار باشد؛ اما خرده‌فروش می‌تواند آن را با 120 دلار بفروشد و سود 100 دلاری داشته‌باشد. کسب‌وکارهای هوش‌مند هم از کالاهای عمده‌فروشی برای تولید و فروش محصولات خود استفاده می‌کنند.

نرخ خرده فروشی معمولاً از قیمت‌های عمده‌فروشی بالاتر هستند. نوع کالا و مقدار خرید از عمده‌فروشان، می‌تواند قیمت را تغییر دهد؛ اما هر مرحله از زنجیره تامین سعی می‌کند سود خود را بیشینه کند. پس خرده‌فروشان نهایتاً بیش‌ترین سود را نمی‌برند.

نرخ خرده فروشی معمولاً از قیمت‌های عمده‌فروشی بالاتر هستند.
نرخ خرده فروشی معمولاً از قیمت‌های عمده‌فروشی بالاتر هستند.

اگر عمده‌فروشی ارزان‌تر است، چرا مردم عادی از آن خرید نمی‌کنند؟

چون عمده‌فروشان فقط با تجارت‌های معتبر یا صنایع خاص کار می‌کنند. علاوه‌بر این، مردم عادی نیازی به خرید اقلام در تعداد زیاد ندارند. خرده‌فروشان با کنترل قیمت‌ها، مصرف‌کنندگان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند.

نحوه محاسبه نرخ خرده ‌فروشی

MRP مخفف عبارت Material Requirements Planning است که به‌معنای برنامه‌ریزی نیازمندی‌های مواد اولیه است. این عبارت به مجموعه‌ای از مواد اولیه و قطعات مورد نیاز برای تولید یک محصول اشاره دارد. برای نمونه، تولید یک کیک نیازمند موادی مانند تخم‌مرغ، شکر، آرد و سایر مواد است. برخی از کسب‌وکارها از MRP برای تعیین قیمت محصولات خود استفاده می‌کنند. این قیمت، شامل هزینه‌ مواد اولیه و قطعات، هزینه‌ی نیروی کار و مالیات می‌شود.

MRP به مجموعه‌ای از مواد اولیه و قطعات مورد نیاز برای تولید یک محصول اشاره دارد.
MRP به مجموعه‌ای از مواد اولیه و قطعات مورد نیاز برای تولید یک محصول اشاره دارد.

اما قیمت محصولات، تنها به MRP بستگی ندارد. بازار نیز یک عامل مهم در تعیین قیمت است که حداکثر قیمت قابل پذیرش برای هر محصول را مشخص می‌کند. اگر خرده‌فروشی قیمت را بیش‌ازحد بازار تعیین کند، مشتریان ممکن است محصول را خریداری نکنند. به‌همین دلیل، برخی از محصولات دارای قیمت MRPروی بسته‌بندی خود هستند که نشان‌دهنده‌ قیمت منطقی برای آن محصول است. این قیمت توسط تولید‌کنندگان مشخص می‌شود.

MRP برای بهبود عمل‌کرد کسب‌وکارها مفید است. اگر کسب‌وکارها بدون هیچ برنامه‌ریزی، مواد اولیه و قطعات را خریداری کنند، ممکن است با مشکلاتی مانند کمبود یا اضافه بودن موجودی و افزایش هزینه‌ها روبرو شوند. این ممکن است باعث شود که خرده‌فروشان قدرت کم‌تری در تعیین قیمت داشته‌باشند و مشتریان محصولات را با قیمت پایین‌تر خریداری کنند؛ اما در واقعیت، تولیدکنندگان قدرت بیش‌تری دارند، چون می‌توانند در هر زمانی قیمت MRP را تغییر دهند. این می‌تواند قیمت محصول را برای مشتری افزایش دهد. همچنین، هیچ قانونی وجود ندارد که تولیدکنندگان را ملزم به حفظ قیمت MRP کند.

ماشین حساب قیمت خرده‌فروشی

شما به‌عنوان یک فروشنده باید چگونگی تعیین نرخ خرده فروشی را بدانید، چون یک بخش حیاتی از کسب‌وکار شما را تشکیل می‌دهد. بیایید از مثال زیر برای ساده‌سازی فرآیند استفاده کنیم.

جان صاحب یک فروشگاه لباس کودک است. او 300 عدد کلاه بیسبال را از یک عمده‌فروش با قیمت 15 دلار برای هر واحد خریداری می‌کند. قبل از آن عمده‌فروش، کلاه‌های بیسبال را با قیمت 9 دلار برای هر واحد خریده بود. قیمت پیشنهادی تولیدکننده (MSRP) 20 دلار برای هر واحد است.

جان می‌داند که فروشگاه لباس کودک در خیابان فرعی، کلاه‌های بیسبال خود را با قیمت 20 دلار می‌فروشد. او مصمم است که ارزان‌ترین کلاه‌های شهر را داشته‌باشد. بنابراین تصمیم می‌گیرد آن‌ها را با قیمت 18 دلار، با 3 دلار سود بفروشد. مشتریان از این‌که قیمت او پایین‌تر از MSRP بود، خریدهای بیش‌تری انجام می‌دادند.

چندین روش برای جان وجود دارد که بتواند نرخ خرده فروشی را محاسبه کند. یک روش، استفاده از فرمول قیمت خرده‌فروشی است. این فرمول به شکل زیر است.

قیمت خرده‌فروشی = سود + هزینه کالا

هزینه کالا = قیمت خرده‌فروشی – سود

سود = قیمت خرده‌فروشی – هزینه کالا

در‌حالی که انجام محاسبات یک بخش ضروری از تعیین قیمت است، جان درک کرد که عنصر انسانی نیز در این فرآیند وجود دارد. تصمیم‌گیری در مورد سود، بیش از این‌که فقط درباره کسب بیش‌ترین پول برای هر واحد باشد، می‌تواند ابعاد دیگری را نیز در برگیرد. او ارزش کاهش هزینه‌ها را برای ایجاد سود بلند مدت درک کرد. قیمت‌های پایین‌تر و مناسب‌تر این توانایی را دارد تا به ایجاد اعتماد در جامعه کمک کند که در نهایت منجربه مشتریان وفادار و افزایش فروش و سود می‌شود.

شما به‌عنوان یک فروشنده باید چگونگی تعیین نرخ خرده فروشی را بدانید، چون یک بخش حیاتی از کسب‌وکار شما را تشکیل می‌دهد.
شما به‌عنوان یک فروشنده باید چگونگی تعیین نرخ خرده فروشی را بدانید، چون یک بخش حیاتی از کسب‌وکار شما را تشکیل می‌دهد.

نرخ خرده فروشی چه تاثیری روی بازارهای مالی مثل فارکس می‌گذارد؟

قیمت خرده‌فروشی که با نام شاخص قیمت مصرف‌کنندهCPI نیزشناخته می‌شود، معیاری برای سنجش تورم است که تغییرات قیمت کالاها و خدمات خریداری شده توسط مصرف‌کنندگان را نشان می‌دهد. نرخ خرده فروشی می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر بازار فارکس داشته‌باشد، زیرا بر سیاست پولی و نرخ بهره بانک‌های مرکزی تأثیر می‌گذارد.

به‌طور کلی، نرخ خرده فروشی بالاتر، نشان‌دهنده تورم بالا است که می‌تواند منجربه افزایش نرخ بهره برای مهار فشار تور باشد. نرخ‌های بهره بالاتر این توانایی را دارند تا یک ارز را برای سرمایه‌گذاران جذاب‌تر کنند، زیرا این بهره‌ها، بازده بالاتری را برای سپرده‌هایشان ارائه می‌دهند. این می‌تواند تقاضا و ارزش ارز را نسبت به سایر ارزها افزایش دهد. برعکس، قیمت خرده‌فروشی پایین‌تر نشان‌دهنده تورم کم‌تر است که می‌تواند منجربه کاهش نرخ بهره برای تحریک اقتصاد شود. نرخ‌های بهره پایین‌تر این توانایی را دارند تا جذابیت ارز را برای سرمایه‌گذاران کم‌تر کنند، زیرا این بهره‌ها بازده کم‌تری را برای سپرده‌ها ارائه می‌دهند. چنین عواملی، این توانایی را دارند تا تقاضا و ارزش ارز را نسبت به سایر ارزها کاهش دهند.

نرخ خرده فروشی بالاتر، نشان‌دهنده تورم بالا است که می‌تواند منجربه افزایش نرخ بهره برای مهار فشار تور باشد.
نرخ خرده فروشی بالاتر، نشان‌دهنده تورم بالا است که می‌تواند منجربه افزایش نرخ بهره برای مهار فشار تور باشد.

بنابراین، معامله‌گران فارکس باید به انتشار داده‌های نرخ خرده فروشی اقتصادهای بزرگ توجه کنند، زیرا می‌توانند سرمایه‌گذاری‌های مناسبی انجام دهند. به‌عنوان مثال، اگر قیمت خرده‌فروشی ایالات متحده بیش‌ازحد انتظار افزایش یابد، این می‌تواند نشانه‌ای از احتمال بالاتر فدرال رزرو برای افزایش نرخ بهره باشد که به‌نوبه خود این توانایی را دارد تا دلار آمریکا را در برابر سایر ارزها تقویت کند.

از سوی دیگر، اگر قیمت خرده‌فروشی منطقه یورو بیش‌ازحد انتظار کاهش یابد، این می‌تواند نشانه‌ای از احتمال کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا باشد. کاهش نرخ بهره توسط بانک‌های اروپا، باعث تضعیف یورو در برابر سایر ارزها می‌شود.

چگونه یک معامله‌گر فارکس می‌تواند از تفاوت بین نرخ خرده فروشی ایالات متحده و اروپا سود ببرد؟

معاملات فارکس فرآیند خریدوفروش ارز با هدف کسب سود از نوسانات نرخ ارز است. یکی از راه‌هایی که معامله‌گران فارکس می‌توانند از تفاوت بین نرخ‌های خرده‌فروشی ایالات متحده و اروپا سود ببرند، استفاده از استراتژی به نام آربیتراژ است. آربیتراژ عملی است برای بهره‌برداری از تفاوت قیمت بین دو یا چند بازار یا کارگزاری که مورد استفاده قرار می‌گیرد.

استراتژی آربیتراژ یکی از راه‌هایی است که معامله‌گران فارکس می‌توانند از تفاوت بین نرخ‌های خرده‌فروشی ایالات متحده و اروپا سود ببرند.
استراتژی آربیتراژ یکی از راه‌هایی است که معامله‌گران فارکس می‌توانند از تفاوت بین نرخ‌های خرده‌فروشی ایالات متحده و اروپا سود ببرند.

خدمات اپوفایننس

اپوفایننس بهترین بروکر فارکس است که با دریافت رگوله Asic استرالیا، قابلیت‌های انحصاری و متنوع، پشتیبانی یک‌پارچه و ابزارهای نوآورانه، امکانات معاملاتی بی‌شماری را به شما ارائه می‌دهد. شما می‌توانید ابزارهای مختلفی مانند فارکس، کالاها، شاخص‌ها، سهام و ارزهای دیجیتال را با بهترین شرایط معامله کنید. اگر می‌خواهید از انواع تحلیل‌ها در معاملات خود استفاده کنید، بروکر آنشور اپوفایننس بهترین گزینه برای شماست.

نرخ خرده فروشی به قیمتی گفته می‌شود که یک فروشگاه یا یک خرده‌فروش برای فروش کالا یا خدمات به مشتری نهایی درنظر می‌گیرد. این قیمت معمولاً بیش‌تر از قیمتی است که تولیدکننده یا عمده‌فروش به فروشگاه می‌دهد، زیرا فروشگاه می‌خواهد سود کسب کند. قیمت خرده‌فروشی می‌تواند تحت‌تاثیر عوامل مختلفی مانند تقاضا، رقابت، هزینه‌ها و تورم باشد. معامله‌گران فارکس با توجه به این اطلاعات، می‌توانند تصمیمات معاملاتی درستی بگیرند و پوزیشن‌های خود را بر اساس آن تنظیم کنند.

منبع +

نرخ خرده فروشی چیست؟

نرخ‌های خرده‌فروشی، قیمت‌هایی هستند که مشتریان برای محصولات یا خدمات در یک فروشگاه خرده‌فروشی پرداخت می‌کنند. این نرخ معمولاً بالاتر از نرخ‌های عمده‌‌فروشی است. نرخ‌های خرده‌فروشی توسط عوامل مختلفی مانند قیمت تمام شده کالا، عرضه و تقاضا، رقابت، استراتژی بازاریابی و حاشیه سود خرده‌فروش تعیین می‌شود.

تغییرات در نرخ خرده فروشی، چه تاثیری روی بازارهای مالی مثل فارکس می‌گذارد؟

تاثیر نرخ‌های خرده‌فروشی بر بازارهای فارکس، به عوامل دیگری مانند نرخ بهره، تورم و انتظارات بازار نیز بستگی دارد. برای مثال، اگر نرخ‌های خرده‌فروشی بالاتر از حد انتظار باشد، این را نشان می‌دهد که بانک مرکزی ممکن است نرخ‌های بهره را برای مهار تورم افزایش دهد که می‌تواند ارزش ارز را تقویت کند. از سوی دیگر، اگر نرخ‌های خرده‌فروشی کم‌تر از حد انتظار باشد، نشان‌دهنده این است که بانک مرکزی ممکن است نرخ بهره را برای تحریک رشد کاهش دهد که می‌تواند ارزش ارز را پایین بیاورد.

نرخ خرده فروشی پایین باشد خوب است یا بالا؟

برای فروشنده، نرخ خرده فروشی بالا به‌معنای حاشیه سود و درآمد بالاتر است؛ البته تا زمانی که تقاضا برای محصول یا خدمات تحت‌تأثیر قیمت قرار نگیرد. نرخ خرده فروشی پایین ممکن است مشتریان بیش‌تری را جذب کند و حجم فروش را افزایش دهد، اما ممکن است حاشیه سود و درآمد را نیز پایین بیاورد. هنگام تعیین قیمت خرده‌فروشی، فروشنده باید هزینه‌های تولید، توزیع، بازاریابی و سایر عوامل را در نظر بگیرد.
 برای خریدار، قیمت خرده‌فروشی پایین به‌معنای هزینه کم‌تر و قدرت خرید بالاتر است، تا زمانی که کیفیت و در دسترس بودن محصول به خطر نیفتد. نرخ بالای خرده‌فروشی ممکن است خریدار را از خرید محصول یا خدمات منصرف کند یا آن‌ها را مجبور به جایگزینی محصول کند. خریدار باید ارزش و کاربرد محصول را هنگام مقایسه نرخ‌های خرده‌فروشی در نظر بگیرد.

زبان
Español
japenese
English